روزگار کم رمقی اخلاق
امروز دیگر«کمرنگی اخلاق» امر پنهان و نایابی نیست، گاهی در رفتار برخی از ما آن قدر عیان و آشکار بروز و ظهور دارد که گویی عین حق، حقیقت و اخلاق مداری است.
امروز دیگر«کمرنگی اخلاق» امر پنهان و نایابی نیست، گاهی در رفتار برخی از ما آن قدر عیان و آشکار بروز و ظهور دارد که گویی عین حق، حقیقت و اخلاق مداری است.
در ادامه یادداشت ۲۸ آذر روزنامه خراسان به قلم سید صادق غفوریان میخوانیم: امروز دیگر«کمرنگی اخلاق» امر پنهان و نایابی نیست، گاهی در رفتار برخی از ما آن قدر عیان و آشکار بروز و ظهور دارد که گویی عین حق، حقیقت و اخلاق مداری است. تفاوتی هم ندارد؛ از کف کوچه و بازار گرفته تا در میان برخی از مسئولان این «کم رمقی اخلاق» به یک اصل تبدیل شده است. بی شک در همیشه تاریخ، این آسیب عنصر هر ازگاه اما لاینفک حوزه های فردی و اجتماعی جوامع بوده و اساسا اگر امروز در این باره تذکر و هشدار داده می شود، این به معنای تخصیص این آسیب به یک دوره خاص نیست.
در عین حال در روزگاری که رسانه ها به عنوان یکی از مهم ترین و موثرترین عناصر اجتماعی ایفای نقش می کنند، ساحت «اخلاق» و در مقابل، بی اخلاقی احتمالا برونداد بیشتری دارد چه آن جا که یک فرد، در گوشه ای از کوچه و خیابان رفتار محبت آمیزی را نسبت به یک کودک یا یک کهن سال روا می دارد بدون آن که بداند دوربین های اطرافش این رفتار را رصد و به عنوان «کارخوب» یک شهروند در رسانه ها منتشر می کنند و چه آن جا که یک مسئول در کلام یا رفتارش بانی یک بی اخلاقی می شود. قطعا در چنین مجال اندکی، نمی توان آسیب شناسی جامعی از علل و دلایل رواج بی اخلاقی در جامعه را بازگو کرد اما به نظر میرسد، میتوان چند عامل کلی در گسترش این آسیب را بررسی کرد:
این کانون حیاتی
از دیرباز «خانواده» به عنوان مهم ترین کانون رواج اخلاق در جامعه ایرانی به شمار می آمده است و اگر امروز از «کمرنگی اخلاق» سخن می گوییم احتمالا باید این کانون حیاتی را از نو ارزیابی و آسیب شناسی کنیم که چرا نمی تواند همچون گذشته، ایفاگر نقش خود باشد.
این رسانه ها
رسانههای جدید همچون تیغی دو لبه به همان میزان که می توانند مفید و موثر باشند، چه بسا بیشتر از آن احتمالا نقش مخرب دارند. از آن جا که جامعه ما در برابر رسانه ها و شبکه های اجتماعی به مثابه آورده های مدرن تکنولوژی دچار «تاخر فرهنگی» است، بنابراین ضریب آسیب پذیری چندین برابر و کاملا قابل انتظار خواهد بود. به ویژه آن چه امروز به عنوان فضای مجازی می شناسیم، همچون دنیای رها شدهای است که گویی حساب و کتابی در آن نیست. البته این به معنای مجوز نفی و حذف این رسانهها نیست بلکه سخن بر سر آنچه سواد رسانهای و زدودن آثار این«تاخر فرهنگی»است،می باشد.
این نهاد کم اثر
در گذشته نهادها و افراد پیشرو و موثر در ترویج اخلاق و جامعه سالم، نقش پررنگ تر و ذی نفوذتری نسبت به روزگار امروزمان داشتند. در این باب سخن بسیار است که چرا این نهاد ارزشمند و ظرفیت بزرگ که امروز بیش از هر زمان دیگری به ظهور و بروزش نیازمندیم، جایگاه پیشین خود را آن طور که باید ندارد.
این رفتارها
اگر رفتار مسئولان را آینه رفتار جامعه بدانیم، چنان چه امام علی(ع) فرمود: «اَلنّاسُ بأُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بآبائِهِمْ» (شباهت مردم به حکمفرمایانشان بیشتر از شباهت به پدرانشان است)، بنابراین نمی توان انتظار داشت که با نوع رفتار برخی از مسئولان، آحاد جامعه نیز در سلامت کامل اخلاق باشند. از این باب، نمونه های بسیاری است که برخی از موارد متاخر آن را می توانیم با هم مرور کنیم:
-آن مسئول حرفی را بر زبان رانده است، وقتی واکنش های به حق را علیه خود می بیند، به دوربین زل می زند و در عین بی صداقتی میگوید که من این حرف را نزده ام.
- فلان عمل از آن مسئول سرزده است، تا فیلم آن رفتارش را در دادگاه، مقابلش نگذارند، زبانش به حقیقت نمی چرخد.
- در فلان اجلاس، مسئولانی که از آنان انتظار نمی رود، برخلاف حال و هوای جامعه، از خودشان پذیرایی آن چنانی می کنند.
- آن مسئول هم قبل از تصدی مسئولیت، شعار میدهد که من مدیرانم را بر اساس شایسته سالاری انتخاب خواهم کرد اما با رسیدن به قدرت، اولین پست را به نزدیکانش میسپارد.با این شرایط نمیتوان انتظار داشت، نتایج نظرسنجی از جامعه درباره «اخلاق اجتماعی» پالس های مثبت به ما نشان دهد. چنان چه آخرین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) در این باره که حدود سه سال قبل انجام شده، میگوید: ۷۵درصد مردم می گویند، آدم های راستگو کم شده اند و ۶۴درصد نیز معتقدند «صداقت» در جامعه کم شده است. بماند که نتایج این نظرسنجی درباره میزان «صداقت مسئولان» و دیگر موضوعات در همین زمینه آن چنان آبرومند نیست که بخواهیم آن را این جا ذکر کنیم. چنان چه اگر چنین نظرسنجی امروز انجام شود، به احتمال فراوان نتایج به مراتب ناخوشایندتری نسبت به گذشته نصیبمان خواهد کرد.
اگر بپذیریم که...
بی شک به سادگی نمی توان برای داشتن جامعه سراسر اخلاقی، نسخه ای جامع و کامل پیچید و شاید هم چنین انتظاری اساسا دور از دسترس باشد، اما با توجه هر یک از ما به ساده ترین گزاره های انسانی و ابتداییترینهای اخلاق یعنی راستگویی، رعایت حقوق دیگران، صبر، رواداری و تحمل دیگران، به حق خود قانع بودن و همین گونه موارد بسیار ساده، می توانیم جامعه با فضیلت و بهتری داشته باشیم. تفاوتی هم نمی کند و همان طور که ذکر شد، باید یکایک ما از آن کاسب ساده در گوشه یک بازار و آن مسئول صاحب رای و قدرت تا آن صاحب تریبون، همه میتوانیم شرایط بهتر و دلنشین تری را برای زیست فردی و اجتماعی مان رقم بزنیم.
باور کنیم که جامعه امروز ما با همه مشکلات و آسیب هایی که در خود دارد، بسیار بهتر از این می تواند باشد، اگر ما بخواهیم...
نظرات شما عزیزان: