کد قالب کانون تحلیل هجده خصیصه عرشی و فرشی حضرت زهرا(س)| قسمت اول

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 653
بازدید دیروز : 387
بازدید هفته : 4141
بازدید ماه : 26830
بازدید کل : 53585
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 5 آذر 1402

عکس ایام فاطمیه برای پروفایل تلگرام

هشتمین خصوصیت عرشی وقدسی حضرت زهرا سلام الله علیها ((محدثه)) و صاحب((صحیفه)) بودن است. 

معرفت همه جانبه به این خصیصه مبتنی بر توضیح چند نکته است؛

1-معنای محدث: در منابع حديثى شيعه و سنّى، تفسيرهاى خاصى از تعبير محدَّث بيان شده و اين عنوان، مقامى متمايز از ديگر عنوان هاى مشابه((رسول، نبی)معرفى شده است. بريد عجلى در روايتى مى گويد:((سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّه عليه السلام عَنِ الرَّسولِ وَ النَّبِيِّ وَ المُحَدَّثِ. قالَ: الرَّسولُ، الَّذى تَأتيهِ المَلائِكَةُ وَ تَبلُغُهُ عَنِ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالى، وَ النَّبِيُّ، الَّذى يَرى في مَنامِهِ فَما رَأى فَهُوَ كَما رَأى وَ المُحَدَّثُ، الَّذى يَسمَعُ كَلامَ المَلائِكَةِ وَ يُنقَرُ فى اُذُنِهِ وَ يُنكَتُ فى قَلبِهِ. (بصائر الدرجات : ص ۳۸۸ )) .از امام صادق عليه السلام درباره رسول و نبيّ و محدَّث سؤال كردم. فرمود: رسول، كسى است كه فرشتگان بر او نازل مى شوند و از سوى خداوند تبارك و تعالى به او [وحى] ابلاغ مى كنند. نبىّ، كسى است كه [پيام الهى را] در خواب مى بيند و آنچه كه [در خواب] مى بيند، مانند ديدن در بيدارى است. محدَّث، كسى است كه كلام فرشتگان را مى شنود و در گوش او نواخته مى شود و در قلبش القا مى گردد.) (اين مضمون در بيش از يازده حديث به تصريح بيان شده است؛ گذشته از احاديثى كه تنها به ذكر معناى محدَّث پرداخته اند.(بحار الأنوار : ج ۲۶ ص ۶۶) 
آنچه در روايت ياد شده و ديگر روايات به عنوان تبيين معناى تحدّث ذكر شده، در اين نكته مشترك است كه محدَّث كسى است كه كلام فرشتگان را مى شنود، اگر چه نحوه شنيدن و درك كردن معنا به شكل هاى مختلفى گفته شده است.

2-امکان محدث: وحى، به عنوان نوعى گفتگوىِ رازگونه، از جمله امتيازهاى انبيا است؛ حال آيا غير نبىّ نيز مى تواند مخاطب فرشتگان شود و كلام آنان را بشنود؟ به سخن ديگر، آيا غير نبىّ هم مى تواند محدَّث باشد؟دليل هاى بسيارى وجود دارد كه دلالت بر امكان وقوع اين امر و تحقق آن درباره برخى از غير انبيا مى كند که برخی ازاین دلایل دراینجا می اوریم؛
دلیل اول‌؛ قرآن كريم در مباحث و موارد مختلف سخن گفتن فرشتگان با غير انبيا را حكايت كرده اند از جمله:گفتگوى فرشتگان با حضرت مريم عليهاالسلام. در چندين آيه از قرآن به صراحت اين گفتگو گزارش شده است. در جايى مى فرمايد: «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِن اللّه اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ:(آل عمران : آيه ۴۲) :و [به ياد آور] هنگامى را كه فرشتگان گفتند: اى مريم ! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهانيان، برترى داده است».

همچنين دنباله آيات گفتگوى فرشتگان با حضرت مريم علیها السلام را پى مى گيرد.(آل عمران آیه 47)

قرآن كريم در داستان تولد حضرت مسيح عليه السلام ، گفتگوى تفصيلى حضرت مريم عليهاالسلام را با يكى از فرشتگان الهى نقل مى كند. در آن گفتگو، فرشته به صورت انسان تمثّل يافته و از بچه دار شدن حضرت مريم عليهاالسلام به او مى گويد:(مریم آیه17-21)
قطعاً حضرت مريم عليهاالسلام از انبيا نبوده و با اين حال فرشتگان بر وى نازل شدند و با او سخن گفته اند. وقوع اين گفتگو خود قوى ترين دليل بر امكان سخن گفتن فرشتگان با غير انبيا است.

دلیل دوم‌؛ گفتگوى فرشتگان با ساره، همسر حضرت ابراهيم عليه السلام. در آيات قرآن چنين آمده است كه: فرشتگانِ فرستاده خداوند، آنگاه كه نزد حضرت ابراهيم عليه السلام بودند از سوى ساره پذيرايى شدند و ايشان بشارت تولد اسحاق را به ساره دادند و در برابر تعجب وى، از كار و قدرت خداوند، رحمت و بركات او را بر خانواده اش گوشزد كردند:
«وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلاَماً قَالَ سَلاَمٌ... * وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ * قَالَتْ يَا وَيْلَتَى ءَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهذَا بَعْلِى شَيْخاً إِنَّ هذَا لَشَى ءٌ عَجِيبٌ * قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ. (هود،آیه 69-71-73): فرستادگان ما [فرشتگان] براى ابراهيم بشارت آوردند: گفتند سلام[او نيز] گفت سلام...و همسرش ايستاده بود،د(ازخوشحالی] خنديد، پس او را به اسحاق و بعد از او، به يعقوب بشارت داديم. گفت: اى واى بر من ! آيا من فرزند مى آورم در حالى كه پيرزنم، و اين شوهرم نيز پيرمردى است؟ ! اين براستى چه چيز عجيبى است ! گفتند: آيا از كار خدا تعجب مى كنى؟ ! اين رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان است».

قطعاً ساره مقام نبوت نداشته، اما به تصريح قرآن كريم مخاطب كلام فرشتگان قرار گرفته است.
دلیل سوم‌؛ وحى به مادر حضرت موسى عليه السلام. قرآن كريم در مقام بيان داستان حضرت موسى عليه السلام به صراحت از وحى به مادر او پس از تولد وى سخن مى گويد:«وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِى الْيَمِّ وَ لا تَخافِى وَ لا تَحْزَنِى إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ.(قصص،آیه7)):و ما به مادر موسى الهام كرديم كه او را شير ده و هنگامى كه بر او ترسيدى، وى را در دريا (ى نيل) بيفكن و نترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز مى گردانيم و از رسولان قرارش مى دهيم»

4-اهل بیت مصداق اعظم ((محدثون)): روایات بسیار ی از حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام نقل شده است که ائمه علیهم السلام مصداق اعظم محدث اند ازهمین رو امام‌ صادق علیه السلام می فرماید:«ان اوصیاء محمد محدثون؛ بدرستى که اوصیاء محمد همگى محدث بوده‏ اند»‌؛ «الائمه علماء صادقون، مفهمون، محدثون؛ ائمه همگى دانشمند، راستگو، داراى فهم بسیار خداداد اند))؛«کان على علیه‏السلام محدثا؛(علی علیه‏السلام محدث بوده است»از حضرت صادق سؤال مى ‏شود، مقصود از محدث چیست؟آن حضرت فرمود: «یاتیه ملک فینکت فى قلبه کیت کیت»؛ محدث کسى است که فرشته بر او نازل مى‏ شود و نکات وحى را بر قلب او عرضه مى‏ دارد (بدون اینکه ملک را مشاهده کند) روایاتى که ذکر شد و در (کافی ج1، ص275) نقل شده از6 جمله احادیث مسلم و قطعى است.

5-محدث بودن ام الائمه: از آنجایی که حضرت زهرا سلام الله علیها حلقه وصل بین مقام نبوت وامامت است همه خصائص ملکوتی آنان جزء مقام نبوت و امامت را از جمله مقام محدث بودن را دارا می باشد، از همین رو شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق علیه السّلام علت نامگذاری آن حضرت به محدّثه را چنین نقل می کند: «إنّما سمّیت فاطمة سلام اللّه علیها محدّثة لأن الملائکة کانت تهبط من السّماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران فتقول: یا فاطمة إن اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین یا فاطمة اقنتی لربّک و اسجدی و ارکعی مع الرّاکعین.فتحدّثهم و یحدّثونها، فقالت لهم ذات لیلة، ألیست المفضّلة، علی نساء العالمین مریم بنت عمران؟ فقالوا، إنّ مریم کانت سیّدة نساء عالمها، و إنّ اللّه عزّ و جلّ جعلک سیّدة نساء عالمک و عالمها، و سیّدة نساء الأوّلین والآخرین.»، ( بحارالانوار، ج 14، ص 206، ح 23):همانا فاطمه محدّثه نامیده شده چون ملائکه از آسمان فرود می آمدند، پس به وی خطاب می کردند-همان گونه که مریم دختر عمران را خطاب می کردند - و گفتند: ای فاطمه!همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه گردانیده و بر تمامی زنان جهان تو را برگزیده است. ای فاطمه! پروردگارت را عبادت کن و با نمازگزاران سجده و رکوع کن. پس آن حضرت با ملائکه سخن می گفت و آن ها نیز با وی سخن می گفتند. پس شبی آن حضرت به ملائکه گفت: آیا کسی که بر همۀ زنان عالم برتری یافت، مریم دختر عمران نبود؟ پس گفتند: مریم سرور زنان جهان خودش بود و خداوند بزرگ و تعالی تو را سرور زنان جهان خود تو و جهان وی قرار داده است و سرور زنان از اولین و آخرین)).
این روایت ضمن مسلّم شمردن نام محدّثه برای آن حضرت، شیوۀ گفت وگوی ملائکه با ایشان را توضیح می دهد. این روایت، دلالتی روشن بر محدّثه بودن آن حضرت است.

6- صحیفه فاطمه: حاصل گفتگوی ملک با حضرت فاطمه سلام الله علیها در مدت (75) روز بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم((صحیفه فاطمیه)) است که دارای محتوای غیبی است و به عنوان یکی از منابع علم ائمه علیهم السلام در اختیار هر یک از آنان بوده و هم اکنون در اختیار حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء است، چراکه در روایت صحیحه از ابو عبیده از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود: «إنّ فاطمة مکثت بعد رسول اللّه خمسة و سبعین یوما، و کان یدخلها حزن شدید علی أبیها و کان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاءها علی أبیها و یطیّب نفسها و یخبرها عن أبیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذرّیّتها و کان علیّ علیه السّلام یکتب ذلک فهذا مصحف فاطمة.»(کافی) ج 1، ص241):فاطمه پس از رسول اللّه هفتاد و پنج روز عمر کرد، واندوه شدیدی بر پدرش در وی بود، و جبرئیل نزد وی آمده و او را بر عزای پدرش تسلّی می داد و او را دلخوش می کرد، و از پدرش و جایگاه وی، و آنچه پس از آن حضرت در نسل وی خواهد بود[امامت]خبر می داد و علی علیه السلام این اخبار را می نوشت.پس این مصحف فاطمه است)).

*******

نهمین خصوصیت عرشی وقدسی حضرت زهرا سلام الله علیها ((کوثر)) بودن است.

معرفت همه جانبه به این مقام عرشی مبتنی بر بیان و توضیح چند نکته است:

1-در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم: «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الابْتَرُ»؛ (ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم! * پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن! * (و بدان) دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است).

2-در شأن نزول این سوره، آمده است: «عاص بن وائل» که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند، این منظره را از دور مشاهده کردند.هنگامى که «عاص بن وائل» وارد مسجد شد به او گفتند: با که صحبت مى کردى؟ گفت: با این مرد «ابتر»!((طبرسی، مجمع البیان فى علوم القرآن،ج5، ص458))

3-عاص بن وائل این تعبیر((ابتر)) را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از دنیا رفته بود، و عرب کسى را که پسر نداشت «ابتر» (یعنى بلا عقب) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود.
توضیح این که: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت: یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فاقد فرزند پسر شد، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند.چراکه آنها طبق سنت خود، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند، بعد از این ماجرا، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند((«بحار الانوار»، ج 17، ص 203)).

4- پس ازاین زخم زبان مشرکین سوره کوثر نازل شد وبادو پیش بینی یکی خیر کثیر:(إِنّا أَعْطَیْناک الْکَوْثَرَ:ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم!))
و دیگری مقطوع النسل بودن مشرکین: ((إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَر :و بدان) دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است) از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود.:طبرسی، مجمع البیان فى علوم القرآن،ج5، ص458)).

5- هرچند براى کلمه (کوثر) در این سوره، معانى متعدد مطرح شده است، ولی ((علامه طباطبایى در المیزان با توجه به معناى آخرین آیه که دشمن آن حضرت را، ابتر معرفى کرده، مناسب‌ترین معنا را «کثرت» ذریه پیامبر اکرم (ص) ذکر می‌کند.اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکى از مصادیق آن، فراوانى نسل آن حضرت است.کوثر، صیغه مبالغه است. یعنى اى پیامبر، به تو، دخترى دادیم که مجسمه خیر است، استوانه برکت و اسطوره بالندگى است، به تو دخترى دادیم که اگر همه فضایل و سجایاى انسانى را مجسم کنند، زهرا می‌شود. اى پیامبر، به شکرانه این نعمتى که به هیچ‌کس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و در هنگام تکبیر، دستهایت را بلند کن که این یک حالت خضوع است براى بنده و جلالتى است برا ى خدا!: علامه طباطبایی، المیزان،ج20 ص 379)) 
امام فخررازدر تفسیر کبیر می‌نویسد: ((کوثر هشت معنا دارد که تمام آن معانى درباره حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا‌(س) است. آنگاه خودش می‌گوید: چگونه، فاطمه کوثر نباشد که چون علی‌بن‌الحسین و محمد‌بن‌على باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمره دارد:امام فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج32، ص 122)).
آرى فاطمه، چگونه خیر کثیر نباشد که از این نهر کوثر، صدها و بلکه هزاران جوى زلال و روشن، منشعب است.، و از نسل وی ائمه اطهار علیهم السلام ونیز سادات بودند و هستند که راه پدرش رسول الله صلی الله علیه وآله را ادامه داده و مکتبش را برای همیشه زنده نگه داشته اند پس بحق فاطمه مصداق اکمل((کوثر)) است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شهادت ها