بدا به حال کسی که ماه رمضان را به گناه و معصیت سر برد و از آمرزش خدا محروم گردد. بکوشید تا علاوه بر مراسم و آداب ظاهری روزه و خودداری از خوردن و نوشیدن و ترک سایر مفطرات اندام و اعضا، خود را نیز به پرهیز از گناهان عادت داده و فکر و اندیشه خود را نیز از افکار پلید و اندیشههای ناپاک و شیطانی، پاک و منزّه سازید.
بکوشید تا کار و رفتاری را که با آثار، فواید و مقاصد معنوی، تربیتی، جسمی و ... روزه سازش ندارد، انجام ندهید.
از غیبت کردن بپرهیزید؛ دشنام ندهید؛ بدخویی ننمایید؛ سخنان تند و درشت نگویید؛ کم حوصله و بی شکیب نباشید؛ به دنبال بی عفتی نروید؛ از چشم چرانی و نگاه به نامحرم بپرهیزید؛ با دست و زبان، مردم را نیازارید؛ حرام نخورید؛ مفاخره نکنید؛ به هم بزرگی نفروشید؛ به زیردستان ترحّم کنید؛ به سالخوردگان احترام نمایید؛ صله رحم به جای آورید؛ از فقرا و بینوایان دستگیری کنید؛ از بیماران عیادت و پرستاری نمایید و حیا و آزرم پیشه سازید.
در مجالس دینی- اسلامی و نماز جماعت متواضعانه شرکت کنید و از صفوف نماز جماعت، وحدت و شوکت مسلمانان و بی امتیازی و بیقدری اعتبارات و مقامات دنیوی را تماشا کنید.
ادعیهای را که در این ماه در اوقات مختلف: سحر، شب و روز وارد شده بخوانید و نکوتر آن که در مضامین و معانی آموزنده آن تأمّل فرمایید.
در حالات، اخلاق و روش و رفتاری که دارید، مطالعه و رسیدگی نمایید. مبادا کار و پیشه شما حرام باشد. به دقّت نهانیها و پنهانیهای روح و ضمیر خود را بازرسی کنید؛ سعی در جبران گذشته را نموده تا پاک و منزّه از ماه بیرون شوید.
در این ماه از مرگ و عاقبت این جهان و زندگی مادّی و عوالم بعد از مرگ و قیامت و حشر و نشر و سؤال و حساب، بسیار یاد کنید، و برای مواقفی که در پیش داریم گریه کنید و این جملات دعای ابیحمزه را زمزمه کنید:
ابکِی لِخُروجِ نَفسی، ابکِی لِظُلمَةِ قَبْرِی، ابکِی لِضِیقِ لَحدِی، ابْکِی لِسئوالِ مُنکَرٍ وَنَکِیرٍ ایّای، ابکِی لِخُرُوجِی مِن قَبری عُریاناً ذلیلًا حاملًا ثِقلْی عَلی ظَهرِی ...[15]
عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 31
و پس، توبه نمایید و به سوی خدا بازگشت کنید.
مبادا از رحمت خدا مأیوس و نا امید شوید:
الهی حَقِّقْ رَجائِی وَآَمِنْ خَوفِی فَانَّ کَثْرَةَ ذُنُوبِی لا ارْجُو فِیها الّا عفوک ...[16]
هر که هستی و هرحال که داشته باشی و به هر شکل که تا کنون زندگی کردهای اصلاح کار تو آسان است. و آلودگیهای تو با آب توبه و استغفار و گریه در حال مناجات و دعا شسته شده و تو پاک و بیآلایش میگردی.
پس، طلب رحمت کن و بگو:
الهِی ارحَمنِی اذَا انقَطَعَت حُجَّتِی وَکَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانِی، وَطاشَ عِندَ سُؤالِکَ ایّای لُبِّی فَیا عَظِیمَ رَجائی لا تُخَیِّبنی اذَا اشتَدَّت فَاقَتِی الَیْکَ ...[17]
بیا که توشه این راه، ناله و آه استبنال بر در او کو به ناله آگاه است
اگر چه غرق گناهی، از او مشونومیدبیا بیا که هنوزت به سوی اوراه است
آری، فقطبایک جهشازعالمتاریک شهوات وهواپرستی، دنیاطلبی، بیرحمی، ستمگری و ... به عالم سراسر نور و روشنایی، فضیلت و شرافت، پارسایی و بندگی خدا پرواز کن و هر آن چه در پی هوای نفس رفته و گناه کردی، و خدای یگانه را معصیت نمودهای؛ هرچه به شهوترانیهای نامشروع آلوده شدهای، هرچه از جاده عفاف و پاکدامنی بیرون رفتهای، هر چه تملّق و مدح بیجا نمودهای، هرچه گردنکشانه و متکبّرانه بر روی زمین راه رفتی و به بندگان خدا و زیردستان، ظلم و ستم کردهای، همه را واگذار و به درگاه الهی اشک ندامت بریز، و برای سفر آخرت توشهای برگیر:
الهِی وَسَیِّدی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَئِنْ طالَبتَنِی بِذُنُوبِی لَاطالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ وَلَئِنْ طَالَبتَنِی بِلؤُمی لَاطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ ...[18]
عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 33
نزد خداوند توّاب، پشیمانی عرضه دار و عفو و آمرزش از او بخواه و بگو:
یا قابِلَ التَّوْبِ یا عَظِیمَ المَنِّ اینَ سَترُکَ الجَمِیل اینَ عَفوُکَ الجَلِیل اینَ فَرَجُکَ القَرِیبُ این غَیاثُکَ السَّرِیعُ اینَ رَحْمَتُکَ الواسعةُ ...[19]
همواره بنده خدا باش تا آزاد باشی؛ و از نفس امّاره بگریز تا بزرگی یابی.
از گناه بپرهیز و به سوی خدای آمرزنده پوزش پذیر قدم بردار. حیف است که عمر و وقت و نعمتهایی را که خدای سبحان عطا فرموده، بیهوده تلف نمایی! بیا و طعم بهره روحانی و لذّت بندگی و پرستش خدا و تسلّط بر نفس را تجربه کن!
بر سر این سفره گسترده ضیافت الهی در این ماه بنشین و از موائِد آن تناول کن. و خود را در معرض نسیم رحمت الهی قرار ده.
به جای نغمات موسیقی و اصوات طرب انگیز، به نوای زیبای تلاوت قرآن و مناجات با خدا و دعا، گوش خود را آشنا ساز و در یک عبارت، برادر و خواهر عزیز! در اندیشه فردا و پایان کار خویش باش.
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی انزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ
بنابر تفسیر معتمد و مأخوذ از روایات و احادیث از آیه شریفه: «شَهرُ رَمَضان ...» نزول قرآن کریم در این ماه مبارک، مستفاد است. و احتمال این که مراد از جمله: «انزِلَ فِیه ...»، «انزِلَ فِی صَوْمِه، او فِی فَرضِ صَومِهِ» باشد، یعنی درباره روزه ماه رمضان یا وجوب آن، [آیات قرآن نازل شده است، خلاف ظاهر و مرجوح است و تفسیر اوّل موافق با ظاهر است. از این رو، احتمال خلاف ظاهر، محتاج به حذف و تقدیر است. علاوه بر آن که بر حسب این احتمال، نزول قرآن در فرض روزه ماه رمضان، امتیاز خاصّ روزه نمیشود؛ زیرا واجبات دیگر مانند: نماز، حج، زکات، خمس، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و ... نیز این امتیاز و شرافت را دارند که قرآن، در فرض آنها نازل شده؛ علاوه بر این که بنا بر این احتمال، امتیاز نزول قرآن در فرض روزه، مربوط به روزه یا فرض آن میشود و مستقیماً و بالذّات به روزه یا فرض روزه ارتباط دارد و ثانیاً و بالعَرَض و بالواسطه، به ماه رمضان مربوط میشود و این نیز، خلاف ظاهر است.
بنابر این آیه شریفه، بیان کرامت و شرافت ماه رمضان، به واسطه نزول قرآن مجید است و بلکه از این آیه، اختیار این ماه از میان ماههای دیگر برای همین شرافت و فضیلت- که قرآن در آن نازل شده است- استفاده میشود و شاید یکی از حکمتهای روزه در این ماه، قیام به وظیفه شکر نعمت و به پاکردن سالگرد نزول قرآن و تجدید ارتباط با کتاب خدا و تعالیم و برنامههای قرآنی است تا مسلمانان همه ساله به مدّت یک ماه، سالگرد نزول کتاب مقدّس الهی را در ضمن انجام یک عبادت بزرگ، به نام «روزه» گرامی بدارند، و شکر خدا را به جای آورده و به قرائت و تأمّل در معانی آیات الهی و استفاده از علوم و دانشهای قرآن- که متضمّن سعادت دنیا و آخرت است- مشغول باشند.
نظرات شما عزیزان: