کد قالب کانون پرتوی از عظمت امام حسین علیه السلام

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2029
بازدید دیروز : 1574
بازدید هفته : 4829
بازدید ماه : 19112
بازدید کل : 45867
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : جمعه 7 مرداد 1402

شخصيّت و فضايل امام حسين(علیه السلام)


سيمای امام حسين(علیه السلام) در احاديث پيغمبر(صلی الله علیه وآله)


1- حسين(علیه السلام)، سيّد جوانان اهل بهشت


احمد بن حنبل در مسند، بيهقي در السّنن الکبری، طبراني در المعجم الاوسط و المعجم الکبير، ابن ماجه در سنن، سيوطي در الجامع الصّغير و الحاوی و الخصائص الكبری، ترمذي در سنن، حاكم نيشابوری در المستدرك، ابن حجرهيتمی در الصّواعق المحرقه، ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق، ابن حجر عسقلاني در الاصابه، ابن عبدالبر در الاستيعاب، بغوي در مصابيح السنه، ابن اثير در اسدالغابه، حمويني شافعي در فرائدالسمطين، ابوسعيد در شرف النّبوه، محبّ طبري در ذخائرالعقبی، ابن سمّان در الموافقه، نسائي در خصائص اميرالمؤمنين، ابونعيم در حليةالاولياء، خوارزمي در مقتل الحسين(علیه السلام)، ابن عدي در الكامل، مناوي در كنوزالحقائق، و ديگران از پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) در احاديثي روايت كرده اند كه فرمود:
«حسن و حسين دو آقای جوانان اهل بهشتند».
اين احاديث به سندهاي متعدّد از جمعي از صحابه مثل اميرالمؤمنين علي(علیه السلام)، ابن مسعود، حذيفه، جابر، ابوبكر، عمر، عبداللّه بن عمر، قرّه، مالك بن حويرث، بريده، ابو سعيد خدري، ابوهريره، اسامه، براء و اَنَس روايت شده و از مجموع آنها استفاده ميشود كه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) مكرّر حسن و حسين را به اين صفت معرّفي فرموده، و صدور اين لفظ كه:
«اَلْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛
(1)


1- . «حسن و حسين هر دو آقاي جوانان اهل بهشتند».
از آن حضرت متواتر و مسلّم و در ميان مسلمانان معروف و مشهور بوده است.

متن اكثر احاديث اين است كه «اَلْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ سَيِّدا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ» و ترجمه متن بعضي ديگر اين است كه فرمود: «فرشتهاي از آسمان كه مرا زيارت نكرده بود از خدا براي زيارت من اذن خواست، پس به من خبر داد و مژده داد كه دخترم فاطمه، سيّده زنان امّت من است و اينكه حسن و حسين هر دو آقاي جوانان اهل بهشتند»:
«وَ إِنَّ حَسَناً وَحُسَيْناً سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ».
و در بعضي روايات اين جمله نيز مذكور است:
«وَأَبُو هُمَا خَيْرٌ مِنْهُمَا»؛
(1)
«و پدرشان از آنها بهتر است».
و در بعضی طرق آن فضايل ديگري نيز از اهل بيت(علیهم السلام) بيان شده است.
(2)
2- حسين(علیه السلام)، محبوب پيغمبر(صلی الله علیه وآله)

«حُسَيْنٌ مِنِّي وَأَنَا مِنْ حُسَيْنٍ».(3)

 



1- .[1] ابن حجر هیتمی، الصّواعق المحرقه، ص191.
2- . ابن ماجه قزوینی، سنن، ج1، ص44؛ ترمذي، سنن، ج5، ص321، 326؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص117 - 118، 123 - 124؛ ابونعیم اصفهانی، حليةالاولياء، ج5، ص71؛ ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج1، ص391؛ خوارزمي، مقتل الحسین(علیه السلام)، ج1، ص92، فصل 6؛ بغوی، مصابيح السنه، ج2، ص459؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السّؤول، ص335، 376 - 378؛ طبری، ذخائرالعقبي، ص129؛ ابو الفداء، المختصر، ج 1، ص284؛ حموینی، فرائدالسّمطين، ج1، ص35؛ زرندی، نظم دررالسّمطين، ص205؛ سیوطی، الجامع الصّغير، ج1، ص20؛ همو، الخصائص الكبري، ج 2، ص395؛ همو، الحاوي، ج2، ص253؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج6، ص252؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص137، 187، 191.
3- .[3] احمد بن حنبل، مسند، ج4، ص172؛ ابن ماجه قزويني، سنن، ج1، ص51؛ ترمذي، سنن، ج5، ص324؛ مفيد، الارشاد، ج2، ص127؛ ابن بطريق، عمدة عيون صحاح الاخبار، ص406؛ طبري، ذخائرالعقبي، ص133. «حسین از من و من از حسینم».

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) حسن و حسين(علیهما السلام) را بسيار دوست ميداشت، و نسبت به آنها فوق العاده اظهار علاقه و عطوفت ميكرد.
روايات و تواريخ بر اين اتّفاق دارند كه آن حضرت، علي و فاطمه و حسنين(علیهم السلام) را از تمام مردم و كسان و نزديكان خود بيشتر دوست ميداشت و دوستي آنها يك دوستي ساده پدر نسبت به فرزند نبود؛ بلكه ريشه آن بر علائق و مباني عميق و يگانگي روحي استوار، و رمز يك اتحاد و اتّصال ناگسستني معنوي و توافق كامل فكري بود كه تعبير:
«إِنَّهُمْ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُمْ»؛
(1)
«ايشان از من هستند، و من از ايشان هستم».
يا چنانچه در حديث زيد بن اَرْقَمْ است:
«أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ»؛
(2)
«من با هركس كه با شما در صلح و سازش باشد در صلح و سازشم، و با هرکس که با شما در جنگ و نبرد باشد در جنگ و نبردم».
و تعبيرات ديگر در ترجمه و تفسير اين رابطه و محبّت گزاف و مبالغه نيست؛ و عين واقع و حقيقت است.

 

يك اتّصال واقعي روحي، و همفكري تمام عيار و يگانگي خالص لازم است تا پيغمبر(صلی الله علیه وآله) آن را اين گونه شرح دهد جمله «أَنا


1- . خوارزمي، المناقب، ص63؛ رزندي، نظم دررالسّمطين، ص100؛ متّقي هندي، کنزالعمّال، ج12، ص101؛ قندوزي، ينابيع المودة، ج1، ص322؛ ج2، ص334، 443.
2- . ابن ماجه قزوینی، سنن، ج1، ص52؛ ترمذي، سنن، ج5، ص360 (باب ما جاء فی فضل فاطمه).
سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ» صريح است در اينكه طرز تفكّر و سلوك و روش آنها با وضع سلوك و روش پيغمبر(صلی الله علیه وآله)يكي است، و هيچ گونه فرق و تفاوتي ندارد، كردار و رفتار و جنگ و صلح آنها دقيقاً همان كردار و رفتار و جنگ و صلح رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.
ما وقتي اين اخبار را مطالعه ميكنيم، و از شدّت علاقه و دوستي پيامبر(صلی الله علیه وآله) به امام حسين(علیه السلام) آگاه ميشويم، نبايد فراموش كنيم كه گوينده اين كلمات و الفاظ، پيغمبر خداست، و او كسي است كه در دوره زندگاني با گزاف گويي و سخنان دور از حقيقت و مدح بيجا مبارزه داشت؛ سخنان و كارهايش براي بشر حجّت و قانون و شريعت بوده و آنچه فرموده ترجمان حقيقت است.
پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) غير از فاطمه(علیها السلام) دختران ديگر، و غير از علي(علیه السلام) نيز عموزادهها و خويشاوندان بسياري داشت، پس چرا اين همه اظهار علاقه و محبّت، مخصوص به فاطمه و علي و فرزندان آنها شد؟ و چرا پيغمبر(صلی الله علیه وآله) از همه كسان و اصحاب خود، آنها را برگزيد؟
براي اينكه اين چهار تن نماينده صفات، روحيات، اخلاق و كمالات او بودند.
براي يك نفر مسلمان مؤمن بهترين معرّف عظمت امام حسين(علیه السلام) همين سخنان پيغمبر(صلی الله علیه وآله) است.

ازجمله احاديثي كه از اين دوستي و علاقه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) حكايت ميكند. حديث «يعلي بن مرّه»(1) است كه در خدمت پيغمبر(صلی الله علیه وآله) به مجلس ميهماني كه به آن دعوت شده بودند ميرفتند، ناگاه به حسين(علیه السلام) برخورد كردند كه در كوچه بازي ميكرد.پيغمبر(صلی الله علیه وآله) جلو همراهان رفت، و دست هاي خود را گشود (بغل باز كرد) كودك از اين سوي به آن سوي ميگريخت، و پيغمبر(صلی الله علیه وآله) او را ميخندانيد تا وي را گرفت، پس يك دستش را زير چانه حسين و دست ديگرش را پشت سر او گذارد، و او را بوسيد و فرمود:



1- . ابن ماجه قزوینی، سنن، ج1، ص51؛ ترمذی، سنن، ج5، ص324؛ بغوی، مصابیح السنه، ج2، ص459؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السّؤول، ص377؛ ابن اثیر جزری، اسدالغابه، ج2، ص19؛ ج5، ص130.
«حُسَيْنٌ مِنِّي وَأَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً، حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ»؛
«حسين از من است، و من از حسينم؛ هرکس حسين را دوست بدارد خدا او را دوست مي دارد؛ حسين نواده اي از نوادگان است».

و نيز همين حديث را بخاري،(1) ترمذي،(2) ابن ماجه(3) و حاكم(4) به اين لفظ روايت كرده اند:
«حُسَيْنٌ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ أَحَبَّ اللهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً، اَلْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ سِبْطَانِ مِنَ الْأَسْباطِ».
«شرباصي» بعد از اينكه از قاموس نقل كرده كه:
«حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاطِ: اُمَّةٌ مِنَ الْاُمَمِ».
ميگويد: معناي «سبط»، جماعت و قبيله است، و شايد معناي حديث اين باشد كه حسين در رفعت و بلندي مقام، مرتبه يك امّت را دارد؛ يا اينكه اجر و ثواب او مثل اجر يك امّت است براي عظمت فضيلت و عظمت كاري كه از او صادر شد.
(5)مسلم و ابن عبدالبرّ و شبلنجي از ابوهريره روايت ميكنند كه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) در حقّ حسن و حسين(علیهما السلام) فرمود:
«اَللَّهُمَّ إِنِّي اُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا وَأَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُمَا»؛
(6)

 



1- .[1] بخاري، الادب المفرد، ص85؛ همو، التاریخ الکبیر، ج8، ص414 - 415.
2- . ترمذي، سنن، ج5، ص324.
3- . ابن ماجه قزوینی، سنن، ج1، ص 51.
4- . حاکم نيشابوري، المستدرک، ج3، ص177.
5- . شرباصي، حفيدةالرسول، ص40.
6- . مسلم نیشابوری، صحیح، ج7، ص129؛ ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج1، ص391؛ شبلنجی، نورالابصار، ص268.
«خدايا من آن دو را دوست ميدارم پس (تو نيز) آنها را دوست بدار، و هركس كه آنها را دوست بدارد دوست بدار».
بغوي، ترمذي،
(1) ابن اثير،(2) نسائي،(3) ابن حجر عسقلانی،(4) و سيد احمد زيني(5)

از اُسامه روايت كرده اند كه گفت: يك شب در خانه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) براي عرض حاجتي رفتم پيغمبر(صلی الله علیه وآله) بيرون آمد درحالي كه چيزي را در عباي خود پيچيده بود كه من ندانستم چيست، چون حاجتم را به عرض رساندم پرسيدم اين چيست كه عبا بر آن پيچيدهاي؟ عبا را به يك سو كرد، حسن و حسين را ديدم؛ فرمود:
«هَذَانِ ابْنَايَ وَاِبْنَا ابْنَتِي اَللَّهُمَّ إِنِّي اُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا وَأَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُمَا»؛
«اين دو، پسران من و پسرهاي دخترم هستند. خدايا! من آنها را دوست ميدارم پس آنها را، دوست بدار و هركس که آنها را دوست بدارد دوست بدار».
و ترمذي از براء نقل كرده كه، فرمود:«اَللَّهُمَّ إِنِّي اُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا».
(6)
ترمذي
(7) و بغوي(8) از انس روايت كرده اند كه از پيغمبر(صلی الله علیه وآله) سؤال شد كدام يك از اهل بيت را بيشتر دوست ميداري؟

 



1- . ترمذي، سنن، ج5، ص322.
2- . ابن اثير جزري، اسدالغابه، ج2، ص11.
3- . نسائي، خصائص اميرالمؤمنين(علیه السلام)، ص123.
4- . ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج2، ص61.
5- . زینی دحلان، السیرة النبويه، ج3، ص313.
6- . ترمذي، سنن، ج5، ص322.
7- .[2] ترمذي، سنن، ج5، ص323.
8- . بغوي، مصابيح السنه، ج2، ص459.
فرمود: «حسن و حسين را».
و سيوطي و مناوي نقل كرده اند كه، ميفرمود:
«أَحَبُّ أَهْلِ بَيْتي إِلَيَّ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ».
(1)
و نيز ترمذي و بغوي از انس حديث كرده اند، كه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام) ميفرمود:
«اُدْعِي لِي إِبْنَيَّ فَيَشُمُّهُمَا وَيَضُمُّهُمَا إِلَيْهِ»؛
(2)
«پسرهايم را صدايشان كن تا پيش من بيايند، پس آن دو را ميبویيد و به سينة خود ميچسبانيد».
احمد بن حنبل روايت كرده كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:
«اَللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّ حُسَيْناً فَأَحِبَّهُ، وَأَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ»؛
(3)
«خدايا من حسين را دوست ميدارم، پس هركس او را دوست بدارد او را دوست بدار».
ابن ابي شيبه نيز از آن حضرت روايت كرده كه فرمود:
«اَللَّهُمَّ إِنّي اُحِبُّهُما فَأَحِبَّهُما وَأَبْغِضْ مَنْ يُبْغِضُهُما»؛
(4)«خدايا! من حسن و حسين را دوست ميدارم، پس دوست بدار آنها را، و دشمن بدار هركسي را كه آنها را دشمن بدارد».
صبّان از ابوهريره روايت كرده كه، گفت:

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم