برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
صلاة در لغت به معنای آتش افروختن ،دعا ، تبریک و تمجید است.[1] و در اصطلاح ، عبادت مخصوص مسلمانان است که دارای اجزاء، اعمال، شرایط و احکام و فلسفه خاصی است .
گروهی از دانشمندان گفته اند اصل صلاة از- صلاء- است و معناى صلّى الرّجل؛ یعنى او با این عبادت از نفس و جان خویش "صلاء" را که همان آتش افروخته خدایى است دور و برطرف کرد.[2] روح و فلسفه نماز همان یاد خدا است، البته ذکرى که مقدمه فکر، و فکرى که انگیزه عمل بوده باشد، چنان که در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که در تفسیر جمله « وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ »[3] فرمود: "یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام" ؛یعنى به یاد خدا بیفتد که به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.
ركوع همراه با اين ذكر ملكوتى و آواى روحانى ركنى بزرگ از اركان نماز و نشان دهنده تواضع عبد نسبت به حق است .
ركوع به اين معناست كه : اى مولاى من و اى آقاى كريم ! اينك بنده ات در برابرت سر فرود آورده و براى پذيرفتن تمام دستورهاى تو آماده است ، و خم شدنش به اين معنا است كه آنچه بار مسؤوليت اراده دارى براى گرده اش بگذارد .
منظور از نعمت داده شدگان، مغضوبین و ضالین در سوره حمد چه کسانی هستند؟
در نماز می خوانیم: “صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ”. منظور از انعمت، مغضوبین و ضالین چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟
قرآن کریم در این سوره، مردم را به سه دسته تقسیم مى کند:
1. کسانى که مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند؛ 2. غضب شدگان؛ 3. گمراهان
الف. قرآن در تشریح و شناساندن این گروه ها، مصادیقی را ذکر کرده است، ما نیز با توسل به آیات این گروه ها را تشریح می کنیم.
غالباً در مدارس همان روش هاي 50 سال گذشته به اجرا درمیآيد و شیوه های جدید تدریس کمتر اجرا نمی شود. تدريس با استفاده از يادگيري مشاركتي و فعاليتهای تیمی و گروهي مربوط به حل كار در كلاس ها از این شیوه های جدید است. در این روشها بر خلاف روش های معمول تدریس ـ یعنی روش سخنرانی كه عمدتاً فعالیت های كلاس بر عهده معلم است ـ در روش بحث گروهی دانش آموزان به طور فعال در فعالیت كلاس شركت می كنند. این روش به یادگیرندگان كمك می كند تا نقطه نظرهای خود را بیان كنند؛ عقاید و اندیشه های خود را توجیه یا تکمیل كنند و با نظرها و اعتقادات دیگران آشنا شوند. از سویی دیگر، نشستن افراد همچنین باید تغییر پیدا کند. بر خلاف روش سخنرانی كه در آن معلم در مقابل افراد كلاس قرار می گیرد در بحث گروهی، ترتیب نشستن اعضا ی گروه باید به صورت جلسات سمینار یعنی به شكل دایره باشد و معلم نیز مانند یكی از اعضای گروه در جایی از این دایره قرار می گیرد. از مزایای این طریق نشستن، دیدن متقابل همه دانش آموزان، تماس چشمی میان همه اعضای گروه و شركت كنندگان را در بحث ممكن می سازد و همگان احساس راحتی بیشتری می کنند. این نکات هم اکنون در غرب اجرا می شود. شیوه ای هم بوده است که در سیره پیامبر(ص) هم نقل شده است که نشست ها و جلسات ایشان با یارانشان، هم دایره وار بوده است.
اشاره: متن زير گزيده، ويراسته و تكميل يافته گفتگويي است كه بهمن ماه 1390 به عنوان پیشنهادهایی برای فعالیت فرهنگی و تربیتی با يكي از معلمان پرورشي قم داشتهام. اميد كه براي فعالان مدارس و كانونهاي فرهنگي ـ تربيتي و مراكزي كه با نوجوانان و جوانان ارتباط دارند، قابل استفاده باشد. انشاءالله.
این نوشتار به همه معلمان انقلابی به ویژه پنج معلم و متفکران بزرگ انقلاب اسلامی آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، امام موسی صدر، آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله محمدجواد باهنر، آیت الله محمد مفتح (رحمهم الله) و فعالان جبهه فرهنگی و فکری انقلاب اسلامی تقدیم میشود.
پیش از شروع به بحث درباره ولایت تکوینی ائمّه (علیهم السلام) توجه به نکته ای ضروری و لازم است؛ و آن این که از نظر مکتب اهل بیت (علیهم السلام) هیچ اتفاقی و حادثه ای در زمین و آسمان رخ نمی دهد جز این که مشیت و اراده و تقدیر و قضای الهی به آن تعلق می گیرند امام صادق (علیه السلام) می فرماید :
«ولایت» چنان که گفتیم به معنای عام، سرپرستی و سلطنت بر همه خلق است. بدیهی است اصل و حقیقت ولایت به این معنا حق انحصاری خداوند متعال است و کسی جز او و در عرض او حق دخالت و تصرّف در هیچ امری ندارد، زیرا سرپرستی و سلطنت و دخالت در امور دیگران از شؤون مالکیت است. و تنها مالک است که می تواند در املاک خود دخل و تصرّف کند. معلوم است که مالک حقیقی همه، خداوند سبحانه است. پس او به اقتضای مالکیت خویش عقلاً می تواند هر
شما که نماز میخوانید الحمدلله، خدایا کسانی که ما را با نماز آشنا کردند، با محمّد و آل محمّد محشور کن، اما بچّههای ما راجع به نماز احوالشان چه جور است؟ من نماز که میگویم، برای خودتان نمیگویم، گرچه خودمان هم نمازمان گیر دارد گاهی، گاهی لفظش غلط است، گاهی حواسمان پرت است، کار را به جایی رساندند که بعضی از مراجع در رسالهشان شک بین یک و دو طوری نیست، دو و سه طوری نیست، سه و چهار طوری نیست، حتّی شک بین دو و پنج هم گفتند، یعنی پیداست اینکه سر نماز رفته، اینقدر گیج است که نمیداند رکعت دوّم است یا رکعت پنجم. این به خاطر این که نماز ما هم باری نیست، کسی جرأت نمیکند دستش را بلند کند، بگوید در عمرم دو رکعت نماز با توجّه خواندم. البتّه یک نفر را من سراغ دارم که گفت نمازی خواندم، چهقدر سر نماز گریه کردم، چهقدر حال داشتم، بعد نماز فهمیدم وضو نداشتم، یعنی چون نمازم از بن غلط بوده، دیگر شیطان ولم کرده، گفته ولش کن، این نمازش غلط است، آنجایی که شیطان ما را ول کرد، یک نماز باحال خواندیم.
بعضی شغلها، شغل کلیدی است، کسانی که مسئول امنیت هستند، ارتش، سپاه، وزارت اطّلاعات، انتظامی، هر کسی، اینها در اجر همهی مردم شریکند، بنده طلبه هستم، در تلویزیون حدیث و قرآن میخوانم، چون مملکت امن است، امن نباشد، نمیتوانم از خانه بیرون بیایم، ده، دوازده میلیون بچّه مدرسه میروند، چهار، پنج میلیون دانشجو داریم، چند میلیون کارگر، کشاورز، هر کس در مملکت کار بکند، چون مملکت امن است، امن نباشد، کسی نمیتواند کار بکند، از خانهاش بیرون نمیآید، پس شما که مسئول امنیت هستید، در تمام کارهای مردم شریکید، این مزدتان. ممکن است کار شما بعضی جاهایش سخت باشد، تلخ باشد، ولی …
خیلی آیه راجع به غفلت داریم که طرف غافل است، یعنی حواسش پرت است، نمیداند چه میدهد، چه میگیرد، چه میگوید، چه میکند. قرآن میفرماید: «وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُون» (یونس/ 92)، «إنّ» گفته یعنی حتماً، لام «لَغافِلُون»، یعنی حتماً، جملهی اسمیه است، یعنی حتماً، از نظر ادبیات عرب این جمله چند رقم حتماً حتماً حتماً یعنی شوخی نیست، جدّیِ جدیِّ جدّیِ است که انسان غافل است. هر چه به سر ما میآید، اگر نگوییم تمامش، اکثرش به خاطر غفلت است، بیماریهایی که پیدا میکنیم، از تغذیهی سالم غافل میشویم، غذای فاسد میخوریم. غافل میشویم که این دوست نیست، دشمن است، این ما را برای خودمان نمیخواهد، ما را برای خودش میخواهد، غفلت از جوانی، غفلت از عمر، غفلت از سرمایه، غفلت از دشمن، راجع به این میخواهیم صحبت کنیم، غفلت از زمانها، چه زمانی را از دست دادیم. امام میگوید: خدایا یک دری را باز کردی، اسمش را در توبه گذاشتی، بعد هم گفتی تشریف بیاورید، توبه کنید، «مَنْ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ» (مفاتیح الجنان، فراز 67 دعای جوشن کبیر)، «قابِلِ التَّوْبِ» (غافر/ 3)، من توبهی شما را میپذیرم، حالا اگر کسی توبه نکرد، «فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ؟» (مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر، مناجات تائبین) اگر در باز شد و ما نیامدیم، گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟ غفلت از نسل نو. این آقا مرتّب میرود کربلا، مکّه، مشهد، این طرف، آن طرف، غافل از اینکه دختر جوانش شوهر میخواهد و هر خواستگاری هم که میآید، میگوید باشد لیسانسش را بگیرد، پسرش در چه شرایطی زندگی میکند، از پسرش غافل است، از دخترش غافل است.
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است