برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
مسلم در ۵ شوال به کوفه رسید و در خانه مختار بن ابی عبیده، و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد.
مسلم بن عقیل در ۱۵ رمضان سال ۶۰ از مکه خارج شد و ابتدا به مدینه رفت و از انجا همراه با دو راهنما، از بی راهه به سوی کوفه رهسپار شد که به نظر می رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. مسلم در ۵ شوال به کوفه رسید و در خانه مختار بن ابی عبیده، و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد. شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و امد می کردند و مسلم نامه امام حسین (ع) را برای انها می خواند. و در نهایت به دست عمال مزدور به شهادت رسید.
چون حسین علیه السلام به قادسیه رسید، حر بن یزید تمیمی، به او رسید و به وی گفت: کجا میروی، ای فرزند پیامبر خدا؟ فرمود: (به این شهر).وی کشته شدن مسلم و ماجراهای ان را به حسین علیه السلام گوشزد کرد.
الارشاد - به نقل از عبد الله بن سلیمان اسدی و منذر بن مشمعل اسدی -: چون حج گزاردیم، قصدی جز پیوستن به حسین علیه السلام نداشتیم، تا بنگریم کارش به کجا میانجامد. با شتاب، بر شتران راندیم تا به زرود رسیدیم.
چون نزدیک شدیم، مردی کوفی را دیدیم که هنگامی که حسین علیه السلام را دیده بود، راهش را کج کرده بود. و حسین علیه السلام ایستاده بود، گویی که میخواهد او را ببیند. سپس او حسین علیه السلام را رها کرد و رفت و ما به سوی او رفتیم.
مسلم چون به کوفه رسید در خانه مختار ثقفی منزل کرد و شیعیان گروه گروه به دیدار او شتافتند. انان در حالی که اشک شوق بر چهره داشتند، بر او سلام میکردند و او نیز نامه امام را بر انان میخواند.
رسیدن مسلم بن عقیل به کوفه
مسلم چون به کوفه رسید در خانه مختار ثقفی منزل کرد و شیعیان گروه گروه به دیدار او شتافتند. انان در حالی که اشک شوق بر چهره داشتند، بر او سلام میکردند و او نیز نامه امام را بر انان میخواند. این هجوم مردم تا انجا ادامه یافت که هجده هزار تن با او بیعت کردند.
سفیر سرنوشت حسین! به کجا می روی؟ پیمان شکنی، ضمیمه امضای مردمی است که ریسمان به پایت می بندند و جسم بی جانت را میان بازارهای کوفه می گردانند.
حرکت مسلم بن عقیل به طرف کوفه
کوفه، شهر ننگین تاریخ، شهر بیغوله های تاریک، (شهر مردم هزار رنگ هزار ایین) کوفه، کوچه های نامردی، دست های خیانت، دستارهای مرگ، نامه های مسموم، نامه های دروغ، مهرهای دغل، قوم های شعاری و شعارهای خالی از شعور.
حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام از جمله شخصیتهای ممتاز حادثه عاشوراست که مانند برخی دیگر از بزرگان این قیام سترگ، کم تر در گفته ها و نوشته ها به او پرداخته شده است.
مسلم بن عقیل قبل از واقعه عاشورا
حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام از جمله شخصیتهای ممتاز حادثه عاشوراست که مانند برخی دیگر از بزرگان این قیام سترگ، کم تر در گفته ها و نوشته ها به او پرداخته شده و شخصیت ایشان بیشتر با واقعه عاشورا شناخته می شود و عموم مردم از زندگانی شریف ایشان پیش از واقعه عاشورا اطلاعات کم تری دارند و هر گاه سخنی از این شخص ارزنده و وارسته به میان می اید، بیشتر اواخر عمر ایشان بلکه واپسین روزهای زندگانی او مورد بررسی و توجه قرار می گیرد. با توجه به اینکه پدر او عقیل نیز از جایگاه علمی ویژه ای در بین قریش برخوردار بوده و در علم انساب دانشمندی بی بدیل در زمان خود به شمار می رفته، به جاست نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت مسلم علیه السلام پیش از شکل گیری واقعه عاشورا و نیز خانواده او به ویژه پدر ان بزرگوار انداخته شود.
حضرت به مسلمبن عقیل (علیه السلام) فرمودند: شما باید به کوفه بروید. البته مسلم تنها نبوده، سه نفر دیگر را حضرت همراه مسلم کردند.
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد
چرا حضرت مسلم به خانهی مختار رفت؟ شخصیتهای دیگری در کوفه بودند مثل سلیمانبن صرد خزاعی، مثل عبداللهبن وال، مثل رفاعةبن شداد، مثل حبیببن مظاهر، مثل مسلمبن عوسجه و دیگران.
ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا أبی القاسم محمد صلّی الله علیه و علی أهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.
ما شیعیان معتقدیم اگر فقط دو نفر روی زمین باشند یکی از آنها امام و حجت خداست.
پیام امام حسین(ع) به مردم کوفه
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجةابن الحسن ...
موضوع سخن:نامة امام حسین علیه السلام به مردم کوفه
پیام امام حسین به مردم کوفه
من الحسین بن علی إلی المَلإ من المؤمنین و المسلمین أمّا بَعد فإنَّ هَانئاً و سعیداً قدّما علیّ بِکُتبِکُمْ و کانا آخرَ من قَدِمَ علیّ مِن رُسُلِکم و قد فَهِمتُ کلَّ الَّذی اقْتَصَصْتُم وَذَکَرْتُمْ وَ مَقَالَهُ جُلِّکم أنّه لَیس عَلَینا إمام فأقبلْ لَعلّ الله أن یَجمَعنا بِکَ علی الحَقّ و الْهُدی و أنا باعِثٌُ إلَیکم أخی و ابْنَ عَمّی وَ ثِقَتی مِنْ أهْل بَیتی مُسلِم بنَ عَقیلٍ فإنْ کَتبَ إلیَّ بِأنّه قد اجتمع رأیُ مَلَئِکم و ذَوی الحِجَی و الفَضل مِنکم عَلَی مِثل ما قدَّمَتْ بِهِ رُسُلُکُم و قرأتُ فِی کُتُبکم فإنّی أقدَمُ إلَیکم و شیکاً إن شاءَ الله فَلَعَمری ما الإمامُ إلا الحاکمُ بالکِتابِ القائِم بالقِسط الدّائنُ بدین الحَقّ الحابِس نَفسه علی ذَلِک لله و السَّلام.[1]
اکنون جهاد کبیر و جهاد تبیین در حساسترین مرحله خودش قرار دارد و غفلت از آن ممکن است برای تاریخ شیعه بسیار گران تمام شود
تحلیل جامع جهاد تبیین از منظر رهبر معظم انقلاب
اگر بخواهیم تحلیل جامعی از جهاد تبیین داشته باشیم و به پاسخ همه پرسشهایی که در زمینه این موضوع وجود دارد برسیم، توضیح و بیان چند نکته به هم پیوسته لازم و ضروری است.
******
نکته اول: به طور کلی (جهاد) ازمنظر آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهمالسلام به سه قسم تقسیم می شود:
1ـ جهاد اکبر و مقابله کردن با تمنّیات نفس سرکش که خداوند متعال در سوره شمس پس از یازده سوگند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿١﴾ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا ﴿٢﴾ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاهَا ﴿٣﴾ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿٤﴾ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿٥﴾ وَالأرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿٦﴾ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿٩﴾ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿١٠﴾.
2ـ جهاد اصغر و یا افضل: که پیکار با دشمن بیرونی است که در مقام جرم و جنایت، استثمار و به بند کشاندن جامعه و براندازی است که قرآن کریم در آیات متعدّد به آن اشاره دارد. از جمله در سوره نساء میفرماید: فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآخِرَةِ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿٧٤﴾.
3ـ جهاد کبیر: و به تعبیر مقام معظم رهبری جهاد تبیین که در سوره فرقان میفرماید: فَلا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا ﴿٥٢﴾؛ که برداشت مقام معظم رهبری این است که ضمیر در ((به)) جهاد تبیین بر میگردد.
یکی از مهمترین مسئولیتهای پیامبر(ص) جهاد تبیین بر اساس حق و حقیقت است تا گرد باطل بر دامن کبریایی حق ننشیند. از همین رو آن حضرت(ص) به عنوان تبیینگر حقایق و فصل الخطاب الهی ماموریت مییابد که علیه کافران باطل گرا و منافقان خطرناکتر از آنها، به جهاد تبیین بپردازد.
در نوشتار حاضردیدگاه قرآن درباره ماهیت جهاد تبیین پیامبر(ص) و معصومان(ع) سخن گفته شده است.
قدم اول برای جهاد تبیین آگاه کردن همه نسبت به این فرمان است
پیروزیهایی که انقلاب توانسته در عرصههای گوناگون بهدست بیاورد با گذشت زمان دشمن را هم حساستر میکند. دشمن جریان تحریم را راه انداخت ولی شاهد بودهایم که رهبر انقلاب گفتهاند جریان تحریم، نیازمند یک جریان تحریف است تا درکنار هم اثر کنند.
علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست: بهمناسبت تاکید مجدد رهبر انقلاب بر اهمیت مساله تبیین در دیدار با مداحان اهلبیت(ع)، گفتوگویی با سعید صلحمیرزایی، گردآورنده کتاب «جهاد تبیین» داشتهایم که در ادامه متن آن را میخوانید.
اهمیت جهاد تبیین که چندینبار مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته چیست؟
نکته اصلی آن است که پیروزیهایی که انقلاب توانسته در عرصههای گوناگون بهدست بیاورد با گذشت زمان دشمن را هم حساستر میکند. دشمن جریان تحریم را راه انداخت ولی شاهد بودهایم که رهبر انقلاب گفتهاند جریان تحریم، نیازمند یک جریان تحریف است تا درکنار هم اثر کنند.
مطلبی که من بیشتر میخواهم روی آن تکیه بکنم و توجّه شما و دیگرانی که این صحبت را میشنوند جلب کنم، «جهاد تبیین» است که من این را مکرّر تکرار کردهام.(۱۱) من میخواهم بگویم آن روز که این حرکت تاریخی نوزدهم بهمن در برابر امام انجام گرفت، اگر آن عکسی که از این واقعه منتشر شد منتشر نمیشد، یعنی این کار تبیینی اگر انجام نمیگرفت، این حادثه نه این جور ماندگار میشد، نه اثرگذار میشد؛ یک حادثهای بود مثل حوادث فراوان دیگری که اتّفاق میافتد و فراموش میشود. عامل ماندگاری و اثرگذاری این حادثه عبارت بود از همان قاب تصویر هنرمندانهای که از این منتشر شد؛ تبیین، این است، تبلیغ کردن و نشان دادن، این است. به برکت یک کار محدود و کوچک رسانهای -آن روز امکانات رسانهای مثل امروز نبود، خیلی محدود بود- یک حرکت مثل حرکت بیعت نیروی هوایی در روز نوزدهم بهمن میشود تاریخساز، میشود ماندگار، میشود اثرگذار، میشود تحوّلبخش؛ مسئلهی «روایت درست» این است؛ این مسئلهی «روایت درست حوادث» که بنده تأکید میکنم، این است که امروز با گسترش رسانهها -که حالا امروز نسبت به آن روز اگر نگاه کنیم، نمیشود گفت صدها برابر، شاید هزارها برابرِ آن روز با این فضای مجازی و این ماهوارهها و این چیزهایی که امروز هست و آن روز نبود، قضیّه تفاوت کرده- اهمّیّت مسئله هم به همین اندازه زیاد شده.
هر حرکت و تمام حرکات موجود در رکعات نماز فایدههاي خاص خودشان را دارند، مـن جمله وضعیت ایستادن. اجرای یک حالت صاف و ایستاده برای یک مدت مشخص با تقویت ستون فقراتتان باعث خواهد شد حالت بدنی بهتری پیدا کنید.
مرسوم اسـت کـه قبل از نماز خواندن آیین وضو گرفتن انجام شود. شـما میتوانید از آب «وضو» یا خاک «تیمم» برای وضو گرفتن استفاده کنید. وضو گرفتن برای تمیزی بدن از هرگونه آلودگی مانند میکروبها، گرد و خاک و غیره لازم اسـت.
شخصی کـه وضو می گیرد باید دستان، دهان، بینی، دستهاي «تاآرنج» خودرا بشوید، و موی سر، و پاها را مسح بکشد، تا این کـه در بالاترین سطح بهداشتی قرار بگیرند.
حفظ بهداشت دهان و دندان
از آنجایی کـه تعداد زیادی از مردم هنگام وضو گرفتن کمی دهان خودرا با آب غرغره می کنند و میشویند، اینکار می تواند بـه تقویت و التیام سلامت دهان و گلو نیز کمک کند. غرغره کردن خطر عفونتهاي ویروسی را کاهش میدهد و بوی بد دهان را نیز از بین می برد.
فواید نماز خواندن برای جسم و سلامتی + فواید نماز برای خوشبختی
آیا تا بحال از فواید نماز خواندن برای جسم و سلامتی فکر کردهاید؟ بله! نماز خواندن از نظر علمی و برای جسم انسان نیز فواید بسیار زیادی دارد. هم چنان کـه چندی پیش هم بعضی محققان از فایده هاي سجده برای تمرکز و آرامش درونی سخن گفته بودند، امروز نیز فواید بیشتری از اقامه نماز را برای شـما شرح میدهیم، همچنین امروز فواید معنوی نماز خواندن را هم بشما خواهیم گفت. با پارس ناز همراه باشید.
عجیب ترین آداب و رسوم و سنت های مردم ایران در این گفتار معرفی شده تا خوانندگان گرامی، در جریان جالبترین سبک زندگی اقوام ایرانی کشور قرار بگیرند. سرزمین بزرگ ایران که میراث به جا مانده از تمدن بزرگ پارس است، به دلیل ظرفیتهای شگفتانگیز طبیعی، اماکن توریستی متنوع، اقلیمی چهار فصل و تاریخی سترگ، از مناطق ویژه گردشگری خاورمیانه بوده و بخشی از این بهت را مدیون زیباییهای کمنظیر حاکم بر سبک زندگی و فرهنگ ژرف و شگرف مردمان خطههای شمال، جنوب، شرق و غرب کشور است.
در این گفتار تلاش شده تا شماری از عجیب ترین آداب و سنتها و ادبیات گفتاری و رفتاری مردم ایران که کمتر شنیدهایم یا در رسانهها دیدهایم معرفی شده و درباره آنها بیشتر بدانیم. اگر شما مخاطب گرامی، در یکی از استانهای ۳۱ گانه این سرزمین اهورایی زندگی میکنید و اطلاعاتی درباره آداب و رسوم مردمان خطهای خاص از ایران پهناور دارید، مراتب را از طریق بخش کامنت در انتهای گفتار به اشتراک بگذارید.
فرهنگ چیست؟ ضد فرهنگ چیست؟ واژه فرهنگ واقعا به چه معناست؟ منظور از Culture چیست؟ عادت ندارم در نوشته های خودم از واژه های قلمبه و سلمبه استفاده کنم و سعی می کنم تا جای ممکن مفاهیم را ساده بیان کنم به همین دلیل همیشه در پاراگراف های اول مطالب خودم آن چیزی که به زبان عامیان از مفهوم مورد نظر وجود دارد را ابتدا تشریح می کنم و سپس به سراغ تعاریف دیگری می روم که بصورت استانداردتری وجود دارند. اما فرهنگ چیست ؟ ابتدا به رفتارهای زیر کمی فکر کنید :
فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنی ها , اعتقادات , هنر ها , اخلاقیات , قوانین , عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است .
در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد .
و جعلناهم ائمه يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوه و ايتاء الزكوه و كانوا لنا عابدين. [19]. «و آنان را (دادگران و شايستهكاران از نسل ابراهيم عليهالسلام) پيشوايان مردم قرار داديم تا خلق را به امر ما هدايت كنند. و هر كار نيكو را- به ويژه- اقامهي نماز و پرداخت زكات را به آنها وحي كرديم و ايشان به پرستش ما پرداختند». خداي سبحان در مبارك نامهي آسماني خود، قرآن كريم، كه كتاب هدايت آفريدگان اوست، امامت و رهبري بندگانش را در گسترهي تاريخ به دادگران و صالحان از فرزندان حضرت ابراهيم عليهالسلام تفويض كرده است. و بر اساس مشيت و ارادهي تغيير ناپذير حضرت پروردگار از ابراهيم خليل الله، تا محمد حبيب الله، همه صالحان و دادگران از تبار ابراهيم عهدهدار امر خطير زعامت و پيشوايي بندگان خدا بودهاند. و در روزگار رسالت و زعامت پيامبر اكرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) امر ارشاد و هدايت امت اسلامي و حمايت و دفاع از حريم قرآن و اسلام به فرمان خدا و توصيهي مكرر رسولالله (ص) به امام موحدان، امير پرهيزگاران علي بن ابيطالب عليهالسلام تفويض شده است. اين حقيقت غير قابل انكار و واقعيت روشن و آشكار در تاريخ اسلام، بارها از زبان گويا به وحي پيامبر اكرم (ص) صادر و به گوش مسلمانان رسيده است.
عن ابيالجارود قال: سالت ابا جعفر الباقر (ع) بم يعرف الامام؟ قال عليهالسلام بخصال: اولها نص من الله تبارك و تعالي عليه و نصبه علما للناس حتي يكون عليهم حجه، لان رسولالله (ص) نصب عليا و عرفه الناس باسمه و عينه و كذلك الائمه ينصب الاول الثاني و ان يسال فيجيب و ان يسكت عنه فيبتدي و يخبر الناس بما يكون في غد و يكلم الناس بكل لسان و لغه. [10]. «ابو جارود گفت: از حضرت امام محمد باقر عليهالسلام پرسيدم، امام چگونه و به چه نشاني شناخته ميشود؟ امام عليهالسلام فرمود:
و ادني ما يكون به ضالا ان لايعرف حجه الله في ارضه و شاهده علي خلقه الذي امر الله تعالي بطاعته و فرض ولايته. [1]. امام علي عليهالسلام فرمود: «كمترين چيزي كه- بندهي خدا- به واسطهي آن گمراه ميشود، اين است كه حجت خدا را در زمين نشناسد و به شاهد حق تعالي بر بندگانش كه خداوند به اطاعت او فرمان داده و دوستي وي را واجب كرده آشنا نباشد». امامشناسي يكي از تكاليف بزرگ و مهم اسلامي است. بر اساس اين وظيفهي شرعي و مسئوليت خطير ديني، هر مسلماني وظيفه دارد كه پس از معرفت خداي متعال و پيامبرش، وصي پيامبر (ص) و امام و رهبر دينيو آسماني خويش را بشناسد. آنچه از مضمون احاديث و روايات اهلبيت عصمت و طهارت عليهمالسلام به دست ميآيد، تاكيد و تكيه بر ضرورت شناخت و معرفت هر چه بيشتر و كاملتر نسبت به امام معصوم عليهالسلام دارد. و اين امر مهم چندان داراي اهميت و اعتبار است، كه عدم شناخت امام موجب فساد جامعه و گمراهي و زوال و انحراف امت اسلام ميشود، تا آنجا كه امام صادق عليهالسلام راز صلاح و اصلاح زمين و اهل آن را در ارتباط و وابسته به وجود امام معصوم دانسته و نخستين و مهمترين نياز هر مسلماني را معرفت و شناخت امام و رهبر ديني بيان فرموده است. به اين روايت از سخنان آن حضرت توجه كنيد:
«لاریب فیه» یعنى در اینكه قرآن از سوى خداست، شكّى نیست. زیرا مطالب آن به گونه اى است كه جایى براى این شكّ وتردید باقى نمى گذارد واگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن وروحیّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مى فرماید: «فهم فى رَیبهم یَتردّدون»(102) آنان در شكّى كه خود ایجاد مى كنند، سردرگم هستند.
در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است كه كارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خویش كه مورد احترام و علاقه ى آنهاست، شروع مى كنند تا آن كار میمون و مبارك گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل مى كنند. گاهى به نام بت ها وطاغوت ها وگاهى با نام خدا و به دست اولیاى خدا، كار را شروع مى كنند. چنانكه در جنگ خندق، اوّلین كلنگ را رسول خداصلى الله علیه وآله بر زمین زد.(7)
یکی که قرآن به حسد گفته «بَغی»، «بَغْی» با غین، «باغی» یعنی زورگو، میگوید: «حَسَداً» (بقره/ 109)، در یک آیه هم میگوید: «بَغیاً» (بقره/ 90)، راجع به حسودها گاهی میگوید کار اینها روی حسد بود، گاهی میگوید روی بغی بود، این معنایش این است که حسد، بغی است، بغی، حسد است، یعنی ظلم است، ظلم به خودمان هم هست هان، چون من وقتی حسودم، اوّل با خدا دعوایم هست: «خدایا چرا این خوشگلتر از من است؟! چرا این پولدارتر از من است؟! چرا جنس او ترقّی کرد؟! جنس من ترقّی نکرد؟! چرا او در المپیاد برنده شد؟! چرا او رفت، من نرفتم؟! کنکور …» اوّل دشمنی این است که انسان با خدا طرف است و لذا روایت داریم که آدم حسود اعتراضش به خداست، میگوید: «چرا به او داد، به من نداد؟!» حالا یک فکری بکنیم. الآن شما غصّه میخوری چرا به او داد، به او نداد؟!
امام خمینی در یکی از پیامهای حجّش فرمودند که: «اگر خمینی تنها هم بماند، لحظهای با آمریکا کنار نمیآید.» مقاومت. به حجر بن عدی که یکی از یاران امیرالمؤمنین بود، گفتند که: «کوتاه بیا، برو سمت معاویه»، جملهی حجر بن عدی این است: «إقطعوا»، قطع کنید، ببرید، «إقطعوا رأسی»، سر من را ببرید، «فوالله لا أتبرّئ من علی بن أبی طالب»، به خدا قسم دست از علی برنمیدارم. یک جا باید مقاومت کرد، مردم لبنان و فلسطین، هم مقاومت داریم، هم یک جاهایی باید کوتاه آمد، حالا من راجع به تسلیم صحبت میکنم.
عید غدیر، مهمترین عیدها، عید نتیجه است، یعنی اگر ماشین همه چیزیاش درست باشد، اما رانندهی خوب نداشته باشد، این ناقص است. 1- فرمان خدا برای معرفی جانشین رسول خدا حالا قصّهی غدیر را الحمدلله همه بلد هستند، ما هم در این ده، بیست دقیقه یک نگاهی به غدیر بکنیم. اهمیت غدیر اینقدر هست که میگوید که: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» (مائده/ 67)، نمیگوید: «یا أیُّهَا النَّبی»، «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ»، پررنگتر از «یا أیُّهَا النَّبی» است، «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ» (مائده/ 67)، نمیگوید: «أبْلِغْ»، «بَلِّغْ» زورش بیشتر از «أبْلِغْ» است. «ما أُنْزِلَ» (مائده/ 67)، آنچه نازل شد نه به خاطر این است که حضرت علی پسر عمویت است، دامادت است «ما أُنْزِلَ». «مِنْ رَبِّكَ» (مائده/ 67)، از طرف پروردگارت، پروردگار تو، چون «رَبُّک» یعنی پروردگار تو، پروردگار، کسی که میخواهد تو را رشد بدهد، راه رشد این است که دستت را در دست یک معصوم بگذارد، پستها را به یک آدم امینی بسپاری، تا رشد پیدا کند «رَبِّكَ»، بعد میگوید: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» (مائده/ 67)، نمیگوید: «وَ إنْ لَمْ تُبَلِّغْ»، «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ»، باید بگوید: «بَلِّغْ وَ إنْ لَمْ تُبَلِّغْ»، میگوید: «بَلِّغْ .. وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» (مائده/ 67)، ببین من یک وقت من میگویم بخور، اگر نخوری، بپوش اگر نپوشی، برو اگر نروی، این باید به هم بخورد، باید بگوید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ» باید بگوید: «وَ إِنْ لَمْ تُبَلِّغْ»، نمیگوید: «وَ إِنْ لَمْ تُبَلِّغْ»، میگوید: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ»، «فَعَلَ» یعنی انجام داد، یعنی باید این با عملیات باشد، نه با زبان باشد که مردم بعد از من علی بن أبی طالب است، با عملیات و لذا مراسم غدیر خم، مراسم صد در صد استثنایی بود، «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» ای رسول، «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ» آنچه خدا بر تو نازل کرده به مردم بگو، «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» اگر عملیات را انجام ندهی، یعنی اگر علی علیه السلام را معرّفی نکنی، «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» (مائده/ 67)، اینجا هم نگفته اگر علی را معرّفی نکنی، باقی زحمتهایت هیچی، میگوید رسالت خدا انجام نشده، نمیگوید تو به وظیفهات عمل نکردی، میگوید برنامهی خدا هم لغو شده. میگوید: «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»، نمیگوید: «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَک»، ای رسول آنچه از طرف خدا برای رشد جامعه نازل شد، تو با کمال صراحت ابلاغ کن و اگر ابلاغ نکنی، رسالت خدا انجام نگرفته، رسالت خدا مربوط به اسلام نیست، تمام ادیان آسمانی رسالت خداست، آیات تورات و انجیل و تمام دستورات خدا رسالت خداست، «رِسالَتَهُ» رسالت خدا انجام نگرفته، نه «رِسالَتَک».
امير مؤمنان على (ع) در توصيف و تعريف قرآن چنين مى گويد:
«قرآن آن نور مطلق است كه غروب و افول بر آن راه ندارد، چراغ روشنى است كه بخموشى نگرايد، آن درياى ژرف و پهناورى است كه عمق آن پيدا نيست، آن راه راست و مستقيمى است كه رهروانش گمراه نگردند، پرتو تابانى است كه ظلمت و تاريكى به آن راه ندارد، فيصل دهنده اى است كه دلايل آن سست نخواهد بود، بيان واضح و روشنگرى است كه اصول آن خلل ناپذير است، داروى شفابخشى است كه با داشتن آن از امراض و بيماريها ترسى نيست، مايه عزت و سربلندى است كه ياران آن خوار و مغلوب نخواهند گرديد و حقيقتى است كه طرفدارانش بى يار و ياور نخواهند بود.قرآن گنجينه ايمان و منبع آن است، درياى علوم و سرچشمه دانش و پايگاه و بوستان عدالت و دادگسترى است.
حارث همدانى مى گويد: وارد مسجد گرديدم. گروهى را ديدم كه دور هم نشسته، در پاره اى از احاديث به بحث و مجادله پرداخته اند. سپس به حضور امير مؤمنان (ع) بار يافتم و جريان را به سمع وى رسانيدم، آن حضرت فرمود: واقعا چنين روشى را اتخاذ نموده اند؟ گفتم: آرى.
آنگاه على (ع) گفت:
______________________________
«دارمى» در كتاب فضائل القرآن ج 2 ص 431 وارد نموده.
«جلال الدين سيوطى» در الجامع الصغير از طبرانى آن هم از زيد بن ثابت آورده و صحتش را نيز امضاء نموده است.
آنجا كه سخن به فضيلت قرآن مى رسد، بهتر آن است انسان مكث و توقف كند و خود را در برابر قرآن، كوچك ببيند و به عجز و زبونى خويش اعتراف نمايد. چون اعتراف بر عجز و نارسايى گاهى بهتر از گفتار و قلم فرسايى در مدح و ثناست.
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است