اهمیّت و جایگاه حجاب در قرآن؟
پرسش :
آیا در قرآن به جایگاه حجاب و اهمیت آن اشاره ای شده است؟
پاسخ اجمالی:
حجاب به معنی عام که در قرآن به آن تاکید شده است، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را شامل می شود، از جمله پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم و....
اما حجاب به معنی خاص، به معنی پوشش زن است که در آیات مختلف قرآن از جمله آیه 31 سوره نور و آیات 33 و 59 سوره احزاب به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام به آن اشاره شده است، و آن اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد.
پاسخ تفصیلی:
یکی از سؤالاتی که در مورد حجاب مطرح می شود این است که آیا در قرآن نیز به مسأله حجاب و اهمیت آن اشاره ای شده است؟ قبل از پاسخ به این سؤال لازم به ذکر است که حجاب یک مفهوم عام دارد که هر نوع پوشش در برابر نامحرم را شامل می شود، و یک مفهوم خاص دارد، به این معنی که زن بدن خود را در برابر نامحرم بپوشاند. در قرآن به حجاب به هر دو معنی اشاره شده است و مورد تاکید قرار گرفته است.
تاکید قرآن به انواع پوشش در برابر نامحرم
در قرآن به هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه تاکید شده است و این دستور قرآنی اختصاص به زنان ندارد، اما از آنجا که بحث ما راجع به حجاب زنان است طبق آیات قرآن حجاب شامل اموری مانند پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم؛ حجاب گفتاری در مقابل نامحرم و پوشش بدن و ... می شود.
در مورد پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم در آیه «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»(1)؛ (اي رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند)، مردان ملزم به پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم شده اند و در آیه بعد به زنان تاکید شده است که: «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»(2)؛ (اي رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند).
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب گفتاري زنان در مقابل نامحرم است که قرآن خطاب به آنها می فرماید: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ»(3)؛ (پس زنهار نازك و نرم با مردان سخن نگوييد؛ مبادا آن كه دلش بيمار [هوا و هوس] است به طمع افتد).
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب رفتاري زنان در مقابل نامحرم است؛ به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند كه با نشان دادن زينت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ»(4)؛ (و آن طور پاي به زمين نزنند كه خلخال و زيور پنهان پاهايشان معلوم شود).
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می شود كه مراد از حجاب اسلامی، هر نوع پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحاي مختلف رفتار، مثل نحوه ي پوشش بدن، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
سفارش آیات قرآن بر حجاب کامل
بر اساس آنچه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار می رود، مراد از حجاب، پوشش اسلامی است(5)، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام، اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد. در آیات مختلفی از قرآن به این معنا تاکید شده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. در آیه 31 سوره نور می خوانیم: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ...»؛ (و به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و [اطراف] روسرى هاى خود را بر سينه خود افكنند [تا گردن و سينه با آن پوشانده شود]...). طبق این آیه زنان باید سر و گردن خود را از نامحرم بپوشند و حق ندارند زينتهايى را كه معمولا پنهانى است آشكار سازند، هر چند اندامشان نمايان نشود. به اين ترتيب آشكار كردن لباسهاى زينتى مخصوصى را كه در زير لباس عادى يا چادر مى پوشند مجاز نيست، چرا كه قرآن از ظاهر ساختن چنين زينتهايى نهى كرده است.
با توجه به شأن نزول این آیه و سیاق آن، زنان قبل از نزول این آيه، دامنه روسرى خود را به شانه ها يا پشت سر مى افكندند، به طورى كه گردن و كمى از سينه آنها نمايان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گريبان خود بيفكنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سينه كه بيرون است مستور گردد.(6) ضمنا دستورى كه این آيه در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گريبان مى دهد، مفهومش پوشانيدن تمام سر و گردن و سينه است و سخنى از پوشانيدن صورت در آن نيست. به همین دلیل صورت و کفین از حکم وجوب پوشیدن استثناء شده است. توضيح اينكه: عربها در آن زمان روسرى و مقنعه اى مى پوشيدند كه دنباله آن را روى شانه ها و پشت سر مى انداختند به طورى كه مقنعه پشت گوش آنها قرار مى گرفت و تنها سر و پشت گردن را مى پوشاند، ولى قسمت زير گلو و كمى از سينه كه بالاى گريبان قرار داشت نمايان بود. اسلام آمد و اين وضع را اصلاح كرد و دستور داد دنباله مقنعه را از پشت گوش يا پشت سر جلو بياورند و به روى گريبان و سينه بيندازند و نتيجه آن اين بود كه تنها گردى صورت باقى مى ماند و بقيه پوشانده مى شد.(7)
2. در آیه 33 سوره احزاب نیز می خوانیم: «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى»؛ (و در خانه هاى خود بمانيد و همچون جاهليت نخستين [در ميان مردم] ظاهر نشويد). به طورى كه در تواريخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستى نداشتند، و دنباله روسرى هاى خود را به پشت سر مى انداختند به طورى كه گلو و قسمتى از سينه و گردنبند و گوشواره هاى آنها نمايان بود، و به اين ترتيب قرآن همسران پيامبر(ص) را از اين گونه اعمال باز مى دارد. بدون شك اين يك حكم عام است، و تكيه آيات بر زنان پيامبر(ص) به عنوان تاكيد بيشتر است، درست مثل اينكه به شخص دانشمندى بگوئيم تو كه دانشمندى دروغ مگو، مفهومش اين نيست كه دروغ گفتن براى ديگران مجاز است، بلكه منظور اين است كه يك مرد عالم بايد به صورت مؤكدتر و جدى ترى از اين كار پرهيز كند. به هر حال اين تعبير نشان مى دهد كه جاهليت ديگرى همچون جاهليت عرب در پيش است كه ما امروز در عصر خود آثار اين پيشگويى قرآن در دنياى متمدن مادى را مى بينيم. طبق این آیه زنان باید از این گونه اعمال که جاهلیت نخستین انجام می داد و جاهلیت امروز نیز به آن روی آورده پرهیز کنند.(8)
3. همچنین در آیه 59 سوره احزاب می خوانیم: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن...»؛ (اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اينكه [از كنيزان و آلودگانی که از مواجهه با جوانان هرزه ابایی ندارند] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است). در آن زمان معمول بوده است كه كنيزان و زنانی که از مواجهه با جوانان هرزه ابایی نداشتند بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مى آمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مى شدند، در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند تا از كنيزان و آلودگان شناخته شوند و بهانه اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند.
بديهى است مفهوم اين سخن آن نيست كه اوباش حق داشتند مزاحم كنيزان شوند، بلكه منظور اين است كه بهانه را از دست افراد فاسد بگيرند. ديگر اينكه هدف اين است كه زنان مسلمان در پوشيدن حجاب سهل انگار و بى اعتنا نباشند، مثل بعضى از زنان بى بند و بار كه در عين داشتن حجاب آن چنان بى پروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمت هايى از بدن هاى آنان نمايان است و همين معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مى كند.
در اينكه منظور از «جلباب» چيست مفسران و ارباب لغت چند معنى براى آن ذكر كرده اند:
1. ملحفه (چادر) و پارچه بزرگى كه از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سينه ها را مى پوشاند.(9)
2. مقنعه و خمار (روسرى).
3. پيراهن گشاد.
گرچه اين معانى با هم متفاوتند ولى قدر مشترك همه آنها اين است كه بدن را به وسيله آن بپوشاند (ضمنا بايد توجه داشت «جلباب» به كسر و فتح جيم هر دو قرائت مى شود).
اما بيشتر به نظر مى رسد كه منظور پوششى است كه از روسرى بزرگتر و از چادر كوچكتر است چنان كه نويسنده «لسان العرب»(10) روى آن تكيه كرده است.
و منظور از «يدنين»؛ (نزديك كنند) اين است كه زنان «جلباب» را به بدن خويش نزديك سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اينكه آن را آزاد بگذارند به طورى كه گاه و بيگاه كنار رود و بدن آشكار گردد، و به تعبير ساده خودمان لباس خود را جمع و جور كنند.(11)
نتیجه: طبق این آیات حجاب به معناي پوشش اسلامي بانوان، دارای دو بُعد ايجابی و سلبی است. بُعد ايجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمايی به نامحرم است؛ اين دو بُعد بايد در كنار يكديگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهي ممكن است بُعد اول باشد، ولي بُعد دوم نباشد، در اين صورت نمی توان گفت كه حجاب اسلامي محقق شده است. گاهی مشاهده مي كنيم كه بسياری از زنان محجبه در پوشش خود از لباس های بدن نما و رنگ هاي شاد و زيبا و تحريك برانگيز استفاده می كنند كه به اندامشان زيبايی خاصی می بخشد و در عين پوشيده بودن بدن زن، زيبايي اش آشكار است، گويی كه اصلاً لباس نپوشيده است؛ و اين دور از روح حجاب است.
پی نوشت:
(1). سوره نور، آیه 30.
(2). سوره نور، آیه 31.
(3). سوره احزاب، آیه 32.
(4). سوره نور، آیه 31.
(5). تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سى و دوم، ج 17، ص 402.
(6). همان، ج 14، ص 439-440.
(7). همان، ج 14، ص 450.
(8). همان، ج 17، ص 291.
(9). مجمع البحرين، طريحى، فخر الدين، انتشارات كتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375 هـ ش، چاپ سوم، ج 2، ص 24.
(10). لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مكرم، محقق: احمد فارس صاحب الجوائب، دار صادر، بیروت، 1414 هـ ق، چاپ سوم، ج 1، ص 273.
(11). ر.ک: تفسير نمونه، همان، ج 17، ص 427 - 428.
نظرات شما عزیزان: