حجتالاسلام والمسلمین محمدامین صادقی ارزگانی *
مقدمه
از دعاهای مشهور شبهای ماه رمضان، دعای افتتاح است. این دعا با توحید و خداشناسی شروع مییابد، با سیر معرفتی در پیامبرشناسی، امامشناسی و فاطمهشناسی ادامه یافته است و در مهدیشناسی مستغرق شده است. این نیایش اینگونه با ستایش آغاز میشود: «اللّهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ...»؛ آنگاه مشق عشق و اظهار بندگی را آموزش میدهد؛ سپس با درود بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) برخی صفات ایشان را بیان مینماید و آنگاه وارد امام شناسی میگردد. در بخش امامت بیشترین فرازهای دعا به امام زمان(عج) اختصاص یافته است. در این نوشتار تنها فرازهای امامشناسی این دعا بررسی میشود تا از سبوی این دعای قدسی جرعهای معرفت و راهنماشناسی حاصل آید و مشکات جان با نور شناخت امامان(علیهم السلام) روشن شود؛ بهویژه بر اساس این آموزۀ نورانی که: «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ، ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»، معلوم میشود شناخت حجت الهی همواره چراغ فراراه حیات معنوی و دینی انسانهای دینمدار است.
1. بایستگی شناخت امام
امامشناسی همانند شناخت توحید و ضرورت پیغمبرشناسی، اصلی است که در نگاه اسلام در تحقّق اسلامیّت هر مسلمان ضرورت اجتنابناپذیر دارد. رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»: هر كه بدون شناخت امام زمان خویش بمیرد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. فخر رازی این حدیث را اینگونه نقل میکند كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَن مَاتَ ولَم یَعرَف امَامَ زَمَانِهِ، فَلیَمُت إن شَاءَ یَهودِیاً وَ إن شَاءَ نَصرَانیَاً»: اگر كسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، پس باید به خواست خودش یهودی یا نصرانی بمیرد؛ ولی مسلمان از دنیا نخواهد رفت.
بنابراین معرفت امام نقش بنیادین در نجات و سعادت انسان دارد؛ چراکه شناخت امامت دامنۀ معرفت توحیدی است؛ به همین دلیل امام باقر(علیه السلام) ذیل آیه فطرت فرمود: «هو لا اله إلاّ اللّه محمّد رسُول اللّه علیّ ولیّ اللّه الى هَاهُنا التّوحيد». در این روایت تصریح شده است توحید تا مرحلۀ پذیرش ولایت امتداد دارد و اگر کسی ولایت را نپذیرد، در واقع ایمان او به توحید حاصل نشده است؛ چراکه ایمان به ولایت و پذیرش آن فرمان خداوندی است. با توجه به حقایق گفتهشده در باب ضرورت معرفت امام، باید دید امام در دعای نورانی افتتاح چگونه معرفی شده است؟
در دعای افتتاح دو نوع صفات مشترک و اختصاصی امامان(علیهم السلام) طرح شده است؛ یعنی برخی صفات از ویژگیهای علی(علیه السلام) است و برخی دیگر مشترک بین ائمه(علیهم السلام) است که در ادامه بدانها اشاره میشود.
2. جایگاه و امامت علی(علیه السلام)
نخستین فراز امامشناسی دعای افتتاح به جایگاه و امامت علی(علیه السلام) اختصاص یافته است؛ از علی(علیه السلام) در جایگاه امیرمؤمنان، وصی رسول اعظم(صلی الله علیه و آله)، حجت خدا، آیت کبری و نبأ عظیم یاد شده است که جایگاه بلند و امامت ایشان را نشان میدهد:
«اللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیٍّ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِينَ، عَبْدِكَ وَ وَلِيِّكَ وَأَخِي رَسُولِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ، وَ آيَتِكَ الْكُبْرى، وَالنَّبَاَ الْعَظِيمِ»: خداوندا، بر علی امیرمؤمنان که جانشین فرستاده پروردگار جهانیان، برادر رسول، بنده، ولیّ، حجّت تو بر بندگان، آیت کبرای تو و نبأ عظیم است، درود فرست.
در این فراز به چند وصف وجودی امام علی(علیه السلام) اشاره شده است که برخی از آنها ویژۀ خود حضرت و برخی دیگر اوصاف مشترک بین داوزده امام معصوم است که بهاختصار تبیین میشود:
2-1. لقب امیرمؤمنان
در این دعای نورانی از علی(علیه السلام) به «امیرمؤمنان» یاد شده است و این لقبی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روز غدیر به آن حضرت داده است. شیخ مفید روایتی مشهور را نقل میکند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به هفتتن از اصحاب خود از جمله ابوبکر، عمر، طلحه و زبیر فرمان داد تا بر علی(علیه السلام) با لقب امیرالمؤمنین سلام کنند. امّسلمه که در چند مورد شاهد اعطای لقب امیرالمؤمنین به امام علی(علیه السلام) بوده است، میگوید: روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) با اشاره به علی(علیه السلام) به من فرمود: «إسمَعِی وَ إشهَدِی هَذَا عَلیٌّ امیرَالمُؤمَنِین وَ سَیدَ الوَصِیِین»: آن چیزی راکه میگویم بشنو و گواهی بده که این علی، امیرمؤمنان و سرور اوصیاست.
نکتهای که باید اشاره شود اینکه لقب «امیرمؤمنان» از القاب خاص حضرت مولا علی(علیه السلام) است؛ حتی اطلاق این وصف بر فرزندان معصوم او که یازده جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از او هستند، درست نیست. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «فَمَا سَمَیتُ بَهَذا احداً قَبلَهُ و لاسَمّی بَهَذا احداً بَعدَهُ»: هیچکس را قبل از او به این لقب ننامیدم و هیچکس را بعد از او به این لقب نخواهم نامید. شخصی بر امام صادق(علیه السلام) وارد شد و به حضرت چنین سلام کرد: السلام علیک یا امیرالمؤمنین! امام(علیه السلام) ایستاد و فرمود: آرام باشید! این اسمی است که جز امیرمؤمنان علی(علیه السلام) کسی زیبنده آن نیست. خداوند این لقب را به او داده است و هیچکس دیگری را به این لقب نخوانده است.
2-2. آیت کبری و نبأ عظیم
از اوصاف اختصاصی دیگر امام علی(علیه السلام) که در این دعا اشاره شده است، «آیت کبرای الهی و نبأ عظیم» است. گرچه تمام آسمان و زمین و آنچه در آنهاست، دلایل وجود حقّ و آیات او هستند؛ ولی امام علی(علیه السلام) از نظر تكوین و تشریع آیة العظمی و نبأ اعظم در عالم وجود است. همچنانکه خود حضرت فرمود: «مَا لِلهِ عَزَّ وَجَلَّ آیَةٌ هِیَ أَكْبَرُ مِنِّی، وَ لَا لِلهِ مِنْ نَبَأٍ أَعْظَمُ مِنِّی»: براى خداوند عزّوجلّ نشانه و خبرى بزرگتر از من نیست.
در تفسیر نمونه میخوانیم: «... ولى در روايات زيادى كه از طرق اهل بيت(علیهم السلام) و بعضى از طرق اهل سنت نقل شده است، "نبا عظيم" [خبر بزرگ] به مسئله ولايت و امامت اميرمؤمنان "على(علیه السلام)" كه مورد اختلاف و گفتگو از سوى جمعى بود يا به مسئلۀ "ولايت به طور اعم" تفسير شده است. اين روايات گاه از خود على(علیه السلام) و گاه از امامان ديگر(علیهم السلام) نقل شده است؛ چنانکه حافظ محمد بن مؤمن شيرازى ـ كه از علماى اهل سنت است - نقل كرده است كه رسول اللَّه(صلی الله علیه و آله) در تفسير "عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ" فرمود: منظور ولايت على(علیه السلام) است كه از آنها درباره آن در قبر سؤال مىشود؛ همچنین روز جنگ صفين مردى از لشكر شام در حالى كه سلاح بر تن پوشيده و قرآنى حمايل كرده بود، وارد ميدان شد و آیه «عَمَّ يَتَساءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ» را تلاوت مىكرد. على(علیه السلام) شخصا به ميدان او آمد و به او فرمود: آيا مىدانى نبأ عظيمى كه در آن اختلاف دارند، چيست؟ آن مرد در جواب گفت: نه، نمىدانم. امام(علیه السلام) فرمود: منم آن نبأ عظيم كه درباره آن اختلاف داريد و در ولايت او به نزاع برخاستهايد، شما از ولايت من باز گشتيد بعد از آنكه پذيرفتيد و در قيامت بار ديگر آنچه را قبلاً در اين زمينه دانستهايد خواهيد دانست». بر این اساس ولایت امام علی(علیه السلام) مهمترین معیار و شاخصۀ دینداری است.
2-3. صفات مشترک ائمه(علیهم السلام)
برخی دیگر از صفات وجودی امام که در فرازهای دعای افتتاح آمده است؛ مثل «عبودیت»، «ولایت» و «حجیت» مشترک بین حضرت علی(علیه السلام)، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و یازده امام از فرزندان آنهاست؛ همۀ آن انوار الهی به مقام عبودیت مطلقه، ولایت مطلقه و حجیت مطلقه بار یافته بودند. در تبیین این سه مقام باید گفت: عبودیت و بندگی که تنها راه قرب وصال به حق و براق عروج و رفرف معراج است، مراتب و درجات متفاوتی دارد و عالی و کاملترین مرحلۀ آن تنها نصیب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) او میشود؛ به همین دلیل امام خمینی دراینباره گفته است: «باید دانست که عبودیت مطلقه از اعلیمراتب کمال و ارفع مقامات انسانیت است که جز کُمَّل خلق الله محمد بالاصالة و دیگر اولیای کُمّل بالتبعة، کسی را از آن نصیبی نیست و دیگران پای عبودیتشان لنگ است».
ولایت مطلقه نیز بعد از مقام ختمی از آنِ علی و ائمه معصوم(علیهم السلام) از اولاد اوست؛ همچنین حجت مطلقه نیز از آن علی و ائمه(علیهم السلام) است که همواره در عالم وجود دارد و زمین هیچگاه بدون حجت الهی نیست. امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: «اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُوا الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، و إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ و بَيِّنَاتُهُ»: خداوندا، آرى زمین از کسى که به حجّت خدا براى خدا قیام نماید، تهى نمىماند؛ قائمى آشکار و مشهور یا ترسان و پنهان تا دلایل الهى و بیّناتش باطل نگردد.
3. امام نور خداوند در زمین
ائمه(علیهم السلام) تجلی نور خدا در زمیناند. ابوخالد کابلی میگوید از امام باقر(علیه السلام) دربارۀ این آیه پرسیدم: «فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا»؟ حضرت فرمود: «یَا أَبَاخَالِدٍ، النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّهً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَه وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ فِی الْأَرْضِ»: به خدا سوگند ای اباخالد، نور همانا ائمه(علیهم السلام) هستند.
به دلیل همین مقام نورانی ائمه(علیهم السلام) است که در فراز دیگر دعای افتتاح پس از امیرمؤمنان، از حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و هر یک از ائمه(علیهم السلام)، نام برده و بر هر کدام جداگانه درود فرستاده شده است:
«وَصَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، وَصَلِّ عَلَى سِبْطَىِ الرَّحْمَةِ، وَ إِمامَىِ الْهُدى الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَصَلِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ؛ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، وَعَلِیِّ بْنِ مُوسى، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ، وَالْخَلَفِ الْهادِي الْمَهْدِيِّ، حُجَجِكَ عَلَى عِبادِكَ، وَأُمَنائِكَ فِى بِلادِكَ صَلاةً كَثِيرَةً دائِمَةً».
4. امام، عدلگستر جهان
همانگونه که در مقدمه اشاره شد، بیشتر توجه دعای افتتاح در بحث امامشناسی مربوط به آخرین امام و ذخیرۀ عالم وجود است؛ در واقع در این دعا پس از هر کدام از پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)، درباره آخرین امام بهگونهای یاد شده که بفهماند همه اهداف متعالی و آوردههای وحیانی پیامبر و ائمه(علیهم السلام) توسط حضرت مهدی موعود(عج) به منصه ظهور میرسد؛ به همین دلیل در فرازی از دعا آمده است: «اللّهُمَّ وَصَلِّ عَلَى وَليِّ أَمْرِكَ الْقائِمِ الْمُؤَمَّلِ، وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ، وَحُفَّهُ بِمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ»: خدایا، درود فرست بر ولیّ امرت، آن قائم آرزوشده و دادگستر موردانتظار و او را در حمایت فرشتگان مقرّبت قرار ده و به روحالقدس حمایتش کن؛ ای پروردگار جهانیان.
یکی از صفات بارز حضرت مهدی(عج) که در این فراز دعا به آن اشاره شده است، عدلگستری اوست؛ این ویژگی در واقع تجلی همان رحمتی است که در قرآن در وصف پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده است: « وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ». مهدی موعود(عج) ذخیرۀ الهی است که پیام همین آیه یعنی عدلگستری جهانی و رحمت رحمانی حقتعالی را در سراسر عالم به عینیت میرساند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «لَو لَم یَبق مِن الدَّهر إلاّ یَومٌ، لَبَعَثَ اللهُ رجُلاً مِن أهلِ بَیتِی یَمْلأها عَدلاً کما مُلِئْت جَوْراً»: اگر از روزگار بهجز یک روز باقی نماند، همانا خداوند مردی از خاندان من مبعوث میکند تا جهان را پر از عدل و داد کند، چنانکه پر از ستم گردیده است.
گفتنی است یکی از مهمترین فلسفههای امامت، برقراری عدالت جهانی است که این مهم توسط آخرین امام محقق خواهد شد؛ بنابراین آخرین امام جلوهگاه اوصاف و آمال وحیانی همۀ ائمه(علیهم السلام) است؛ ازاینرو امام خمینی گفته است: «آخرین ذخیره امامت، حضرت بقیة الله ارواحناه فداه و یگانه دادگستر ابدی و بزرگپرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استکبار». استاد شهید مطهری مینویسد:
«انديشه پيروزى نهايى نيروى حق و صلح و عدالت بر نيروى باطل و ستيز و ظلم، گسترش جهانى ايمان اسلامى، استقرار كامل و همهجانبه ارزشهاى انسانى، تشكيل مدينه فاضله و جامعه ايدهآل و بالاخره اجراى اين ايده عمومى و انسانى به وسيله شخصيتى مقدس و عالىقدر كه در روايات متواتر اسلامى از او به "مهدى" تعبير شده است». شهید مطهری در بیانی دیگر مینویسد: «اصلًا ما حضرت مهدى(عج) را به قيام و عدالت مىشناسيم. هر امامى به یک صفت شناخته مىشود، اين امام به قيام و عدالت شناخته مىشود».
امام خمینی تجلی اوصاف پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) را دربارۀ امام مهدی موعود(عج) در شعر مخمس بهزیبایی سروده است که فرازی از آن چنین است:
مصطفی سیرت، علی فر، فاطمه عصمت و حَسن خو
هم حسین قدرت، علی زهد و محمد مهرو
شاه جعفرفیض، کاظم حلم و هشتم قبله گیسو
هم تقی تقوا، نقی بخشایش وهم عسکری مو
مهدی قائم که در وی جمع، اوصاف شهان شد
پاشاه عسکری طلعت، نقی حشمت و تقی فر
بوالحسن فرمان و موسی قدرت و تقدیر جعفر
علم باقر، زهد سجاد و حسینی تاج و افسر
مجتبی حلم و رضیه عفت و صولت چو حیدر
مصطفی اوصاف و مجلای خداوند جهان شد
5. امام احیاگر زمین
یکی از صفات امام زمان(عج) این است که عالم و آدم در سایهسار وجود ایشان احیا میشود؛ خداوند میفرماید: «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا»: بدانید که خدا زمین را پس از مردگیاش زنده میکند. بر اساس روایات حیاتی که در این آیه طرح شده، اختصاص به زندهشدن طبیعی آن در فصل بهار ندارد، بلکه حیات واقعی زمین با ظهور عدلگستر جهانی پدید میآید. از امام باقر و امام کاظم(علیه السلام) ذیل این آیه نقل شده که فرمود: «یَحیَی اللهُ بِالقائم، فَیَعدلُ فیها فَیَحییَ الارضُ بِالعَدلِ بَعد مُوتِها بِالظلمِ»: زمین را خداوند به وسیله قائم آل محمد زنده میکند و عدالت در آن پدید میآید و زمین بعد از آنکه در پی ظلم میمیرد، با عدل احیا می شود. باید به این نکته اشاره شود که زمینیان و زمانیان در پرتو وجود انسان کامل احیا میشود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ»: ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست دعوت کنند، اجابت کنید.
پس انسان کامل که مظهر اسم «المحیی» است، عالمیان و آدمیان را احیا میکند و حیات طیبه به آنها میبخشد که فرمود: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً». «حیات طیبه یعنی زندگیای که در آن هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیای انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگی فردی در آن تأمین است، آرامش روحی در آن هست، سکینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانی در آن وجود دارد؛ فواید اجتماعی، سعادت اجتماعی ... قرآن اینها را به ما وعده داده است. وقتی قرآن میگوید: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»؛ یعنی همۀ اینها، یعنی آن زندگیای که در آن عزت هست، امنیت هست».
حیات طیبه این در سایهسار امام بهدستآمدنی است که او خلیفۀ خدا در زمین است؛ ازاینرو در فراز دعای افتتاح آمده است: «اللّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِىَ إِلى كِتابِكَ، وَالْقائِمَ بِدِينِكَ، اسْتَخْلِفْهُ فِى الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ»: خدایا او را دعوتکننده به کتابت و قیامکننده به آیین توحید قرار بده، او را جانشین خود روی زمین گردان؛ چنانکه پاکان پیش از او را جانشین خویش قرار دادی.
فهرست منابع
قران کریم
1. ابن نعمان، محمد بن محمد شیخ مفید؛ الارشاد؛ قم: كنگره شيخ مفيد، 1413 ق.
2. الارشاد؛ قم: نشر مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1413 ق.
3. امام اول، علی بن ابیطالب(علیه السلام)؛ نهج البلاغه؛ قم: نشر مؤسسه امیرالمؤمنین، 1388 ش.
4. امام خمینی، سیدروحالله؛ آداب الصلاة؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1370 ش.
5. دیوان امام خمینی؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374 ش.
6. صحیفه امام؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378 ش.
7. امینی، عبدالحسین؛ الغدیر؛ تهران: دار الكتب الاسلامیة، [بیتا].
8. بحرانی، سیدهاشم؛ البرهان فی تفسیر القران؛ بیروت: مؤسسة البعثه، 1419 ق.
9. خامنهای، سیدعلی؛ سایهسار ولایت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهیان)؛ چ اول، قم: دفتر نشر معارف، 1388 ش.
10. سجستانی، ابوداود؛ صحیح ابیداود؛ مصر: المطبعة التازیّه، [بیتا].
11. صادقی، محمدامین؛ سیمای اهل بیت(علیهم السلام) در عرفان امام خمینی؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1387 ش.
12. طوسی، محمد بن حسن؛ الامالی؛ بیروت: دار الثقافه، 1413 ق.
13. مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ بيروت: مؤسسة فقه الشيعة، 1411 ق.
14. عیاشی، محمد بن مسعود؛ تفسیر عیاشی؛ بیروت: منشورات مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، [بیتا].
15. فخر رازی، محمد بن عمر؛ مجموعة الرسائل، المسائل الخمسون؛ مصر: [بینا]، 1328 ق.
16. قمی، شیخ عباس؛ مفاتیح الجنان؛ قم: انتشارات فاطمه زهرا، 1389 ش.
17. قمی، علی ابن ابراهیم؛ تفسیر القمی؛ قم: نشر مؤسسه دار الکتاب، 1387 ش.
18. قندوزی، حافظ سلیمان ابن ابراهیم؛ ینابیع المودة؛ قم: مکتبة المهدی، 1385 ق.
19. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ مصحح: علیاکبر غفاری؛ چ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1407 ق.
20. https://farsi.khamenei.ir
نظرات شما عزیزان: