کد قالب کانون نگاه مهربان پدر بزرگ (1)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 693
بازدید دیروز : 387
بازدید هفته : 4181
بازدید ماه : 26870
بازدید کل : 53625
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 شهريور 1402

نگاه مهربان پدر بزرگ (1)

 

کارت پستال غمناک شهادت امام حسن مجتبی (ع)
 

در خصوص امام حسن(ع)

چنانكه گفته شد، طبق روایات مشهور، امام حسن(ع) در نیمه رمضان سال سوم هجرت به دنیا آمد و تا روزى كه رسول خدا(ص) از دنیا رفت( بیست و هشتم صفر سال یازدهم ) هفت ‏سال و شش ماه از عمر شریف خود را در كنار جدش رسول خدا(ص) و دامان پر مهر آن بزرگوار گذراند.

و چنانكه از روایات استفاده مى‏شود، شاید بهترین دوران زندگى آن امام مظلوم همان چند سال بوده كه از هر جهت مورد محبت افراد خانواده و به خصوص جد بزرگوار خود قرار داشته است.

و حتى از برخى روایات استفاده مى‏شود كه محبت و علاقه رسول خدا نسبت ‏به این كودك و برادرش حسین(ع) از حد عادى گذشته و بیش از حد معمول بود.

 در خصوص امام حسن(ع) 

«روى البراء بن عازب قال‏«رایت النبى-صلى الله علیه و آله-و الحسن على عاتقه یقول: اللهم انى احبه فاحبه‏» (2)

("براء بن عازب" روایت كرده گوید: «پیغمبر(ص) را دیدم كه حسن را بر شانه خود داشت و مى‏فرمود: خدایا من او را دوست دارم تو هم او را دوست ‏بدار.»)

 

به راستى كه رسول خدا(ص) را دیدم حسن را بر گردن خود سوار كرده بود و مى‏فرمود: هر كس مرا دوست دارد، باید او را دوست‏ بدارد، هر كه حاضر است این گفتار را به آنكه غایب است‏ برساند، و اگر این دستورصریح رسول خدا نبود، من براى شما آن را نمى‏گفتم.

 

"زهیر بن اقمر" گوید: پس از داستان شهادت امیر المؤمنین(ع) هنگامى كه فرزندش حسن بن على(ع) سخنرانى مى‏كرد، مردى گندم گون و بلند قامت از قبیله ازد برخاست و گفت:

« لقد رایت رسول الله واضعه فى حبوته یقول: من احبنى فلیحبه فلیبلغ الشاهد الغائب و لولا عزمة من رسول الله(ص) ما حدثتكم‏ » (3)

( به راستى كه رسول خدا(ص) را دیدم حسن را بر گردن خود سوار كرده بود و مى‏فرمود: هر كس مرا دوست دارد، باید او را دوست‏ بدارد، هر كه حاضر است این گفتار را به آنكه غایب است‏ برساند، و اگر این دستورصریح رسول خدا نبود، من براى شما آن را نمى‏گفتم.)

و از عایشه روایت‏شده كه گوید:

«ان النبى-صلى الله علیه و آله-كان یاخذ حسنا فیضمه الیه ثم یقول: اللهم ان هذا ابنى و انا احبه فاحبه، و احب من یحبه‏» (4)

( به راستى كه رسم پیغمبر(ص) چنان بود كه حسن را مى‏گرفت و به خود مى‏چسباند، سپس مى‏گفت: خدایا این پسر من است و من او را دوست مى‏دارم، پس او را دوست‏ بدار و هر كس او را دوست مى‏دارد دوست‏ بدار.)

و از"كشف الغمة مرحوم اربلى" و بیش از بیست كتاب از كتابهاى اهل سنت نقل شده كه"ابو هریره" گفته است: من هیچ گاه حسن را ندیدم، جز آنكه اشكهایم جارى شده، و جهت آن این است كه روزى او را دیدم كه آمد و مى‏دوید تا اینكه در دامان رسول خدا(ص) نشست.

وى دنباله حدیث را ادامه داده چنین گفت:

«...و رسول الله یفتح فمه ثم یدخل فمه و یقول: اللهم انى احبه، و احب من یحبه-یقولها ثلاث مرات‏» (5)

(در آن حال رسول خدا(ص) دهان خود را باز كرده و در دهان حسن برد و مى‏گفت: خدایا من او را دوست دارم و هر كه او را دوست مى‏دارد نیز دوست مى‏دارم-سه بار این سخن را گفت-.)

دو گل خوشبو و«ریحانه‏»رسول خدا

و این محبت تا بدان جا رسیده بود كه آن دو كودك را ریحانه( و گل خوشبوى خود) مى‏خواند، و به این مضمون نیز روایت زیادى در كتابهاى شیعه و اهل سنت آمده، مانند این حدیث كه از ابو ایوب انصارى و یا سعد بن ابى وقاص[این تردید در خود حدیث است] نقل شده كه گفته است:

«دخلت على رسول الله-صلى الله علیه و آله-و الحسن و الحسین رضى الله عنهما یلعبان بین یدیه و فى حجره، فقلت: یا رسول الله اتحبهما؟قال: و كیف لا احبهما و هما ریحانتاى من الدنیا، اشمهما» (6)

( من به نزد رسول خدا(ص) رفتم و حسن و حسین رضى الله عنهما در كنار او و پیش روى آن حضرت بازى مى‏كردند.من عرض كردم: اى رسول خدا آیا ایشان را دوست دارى؟ فرمود: چگونه دوست ندارم ایشان را كه آن دو، گلهاى خوشبوى من از دنیا هستند، و من آن دو را مى‏بویم.)

و در حدیث دیگرى كه از ابو بكر نقل شده این گونه است كه گوید:

«رایت الحسن و الحسین یثبان على ظهر رسول الله و هو یصلى فیمسكهما بیده حتى یرفع صلبه و یقومان على الارض، فلما انصرف اجلسهما فى حجره و مسح رؤسهما ثم قال: ان ابنى هذین ریحانتاى من الدنیا» (7)

( حسن و حسین را دیدم در حالى كه رسول خدا (ص) نماز مى‏خواند بر پشت آن حضرت مى‏پریدند و رسول خدا(ص) نماز مى‏خواند، رسول خدا (ص) آن دو را با دست‏ خود نگه مى‏داشت تا برخیزد و پشت آن حضرت راست ‏شده و آن دو كودك به راحتى روى زمین بایستند، و چون نمازش به پایان رسید، آن دو را در دامان خود نشانید و دست ‏بر سرشان ‏كشید، سپس فرمود: این دو پسر من دو گل خوشبوى من از دنیا هستند.)

و در حدیث دیگرى است كه رسول خدا(ص) فرمود:

«الولد ریحانة، و ریحانتى الحسن و الحسین‏» (8)

( فرزند گل خوشبوست، و گل خوشبوى من حسن و حسین هستند.)

و از ذخایر العقباى محب الدین طبرى از سعید بن راشد روایت ‏شده كه گوید:

«جاء الحسن و الحسین یسعیان الى رسول الله-صلى الله علیه و آله-فاخذ احد هما فضمه الى ابطه، و اخذ الآخر فضمه الى ابطه الاخرى و قال: هذان ریحانتاى من الدنیا» (9)

( حسن و حسین آمدند و به طرف رسول خدا(ص) مى‏دویدند، حضرت یكى از آن دو را گرفت و در بغل خود چسبانید، و آن دیگرى را گرفت و در بغل دیگر خود چسبانید و فرمود: این دو، گلهاى خوشبوى من از دنیا هستند.)

و از كتاب مقتل خوارزمى از جابر بن عبد الله انصارى روایت‏ شده كه گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم كه سه روز پیش از رحلت‏ خود به على(ع) مى‏فرمود:

«سلام الله علیك ابا الریحانتین، اوصیك بریحانتى من الدنیا، فعن قلیل ینهد ركناك و الله خلیفتى علیك، فلما قبض رسول الله-صلى الله علیه و آله-قال على علیه السلام: هذا احد ركنى الذى قال رسول الله، فلما ماتت فاطمة علیها السلام قال على علیه السلام: هذا الثانى الذى قال لى رسول الله-صلى الله علیه و آله‏»(درود بر تو اى پدر دو گل خوشبو، تو را به آن دو گل خوشبوى من از دنیا سفارش مى‏كنم كه به زودى دو ركن و اساس و پایه زندگیت ‏شكسته خواهد شد، و خداوند پس از من نگهبان تو؛ و چون رسول خدا(ص) از دنیا رفت، على(ع) فرمود: این بود یكى از آن دو ركن و پایه‏اى كه رسول خدا (ص) به من فرمود، و چون فاطمه(ع) از دنیا رفت على(ع) فرمود: و این هم دومى بود كه رسول خدا(ص) فرموده بود.)

روایاتی در خصوص امام حسن(ع)

"ذهبى" در كتاب تذكرة الحفاظ از ابى بكرة روایت كرده كه گوید: رسول خدا(ص) چنان بود كه هرگاه نماز مى‏گذارد، حسن مى‏آمد و بر پشت ‏یا گردن آن حضرت بالا مى‏رفت و رسول خدا(ص) او را با آرامى بلند مى‏كرد كه نیفتد، و این كار بارها اتفاق افتاد، و چون نماز آن حضرت تمام مى‏شد عرض مى‏كردند: اى رسول خدا(ص) ما ندیدیم این كارى را كه با حسن كردى با هیچ كس دیگرى بكنى! فرمود:

«انه ریحانتى من الدنیا و ان ابنى هذا سید» (10)

(آرى به راستى كه او گل خوشبوى من است در دنیا، و به راستى كه این پسر من سید و آقاست.)

پی نوشتها:

1.صحیح ترمذى، ج 2، ص 306 و صحیح نسائى، ج 1، ص 209، ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 86-676.

2.صحیح بخارى، «كتاب بدء الخلق‏»، صحیح ترمذى، ج 2، ص 307، صحیح مسلم، «كتاب فضائل الصحابه‏»، بحار الانوار، ج 43، ص 266.

3.تهذیب التهذیب، ج 2، ص 297، مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 366.

4.مجمع الزائد هیتمى، ج 9، ص 176، كنز العمال، ج 7، ص 104.

5.بحار الانوار، ج 43، ص 266، الادب المفرد بخارى، ص 304، صحیح مسلم، ج 7، ص 129، مسند احمد بن حنبل، ج 2، ص 532، سنن ابن ماجة، ج 1، ص 64، مستدرك حاكم، ج 3، ص 169، حلیة الاولیاء، ج 2، ص 35، و بیش از بیست كتاب دیگر كه در ملحقات احقاق الحق، ج 11، صص 25-13 نام آنها دقیقا ذكر شده است.

6.معجم طبرانى، ص 210 و مجمع الزوائد، ج 9، ص 182، و كتابهاى بسیار دیگرى كه در ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 14-610 ذكر شده و مناقب، ج 3، ص 383.

7.مقتل الحسین موفق ابن احمد، ص 130، ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 10 و 615، و قسمت آخر حدیث را شیخ مفید(ره) نیز در ارشاد (ج 2، ص 25) روایت كرده است.

8 و 9.ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 609، 621، 619، 623.

10.تذكرة الحفاظ، ج 1، ص 167.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شهادت ها