قرآن کتاب آسمانی اسلام، بزرگترین سرمشق و راه گشای زندگی انسانها در همه شؤ ون و امور، تا روز قیامت است. در این کتاب بزرگ و بی نقص - که کلام خالق انسان و تمام هستی می باشد - آیاتی وجود دارد که به گونه ای بر اهمیت ورزش و نیرومندسازی جسم در کنار تقویت روح و بعد علمی دلالت دارد. ما در این جا به برخی از این آیات - در حد وسع کتاب - اشاره می کنیم، باشد که راه گشای ورزشکاران، ورزش دوستان و سایر اقشار جامعه مؤ من و مسلمان ما باشد، انشاءالله.

طالوت و نیرومندی جسمانی

از جمله مواردی که نیرومندی جسمانی به عنوان یک مزیت و امتیاز در قرآن ذکر شده، داستان طالوت و قوم بنی اسرائیل است. قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان، ضعیف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبری های خردمندانه حضرت موسی (علیه السلام ) از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند، ولی پس از مدتی دچار غرور شده و دست به قانون شکنی زدند، و به همین جهت، سرانجام از قوم ((جالوت )) - که در ساحل دریای روم، بین فلسطین و مصر می زیستند - شکست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نیز به اسارت جالوتیان درآمدند.

این وضع، چندین سال ادامه داشت، تا آن که خداوند پیامبری به نام ((اشموئیل ))[1] را برای نجات و ارشاد آنها برانگیخت. بنی اسرائیل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و امیری برای آنها انتخاب کند، تا همگی تحت فرمان و هدایت او، با دشمن نبرد کنند و عزت از دست رفته خویش را بازیابند.

اشموئیل به درگاه خداوند روی آورده و خواسته قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیت عرضه داشت، به او وحی شد که طالوت را به پادشاهی ایشان برگزیدم:

و قال لهم نبیهم ان الله قد بعث لکم طالوت ملکا[2]

و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند، طالوت را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب ) کرده است.

از آنجا که طالوت مردی کشاورز بوده و توانایی مالی چندانی نداشت، اشراف با انتخاب وی مخالفت نمودند:

قالوا انی یکون له الملک علینا و نحن احق بالملک منه و لم یؤ ت سعة من المال [3]

گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد، با این که ما از او شایسته تریم؟ و او ثروت زیادی ندارد.

او نه ثروت و قدرت مالی دارد و نه موقعیت اجتماعی و خانوادگی، زیرا از خاندان نبوت و پیامبری نبوده و از خاندان پادشاهی نیز نیست. اشموئیل در پاسخ گفت:

ان الله اصطفیه علیکم و زاده بسطة فی العلم و الجسم [4]

خداوند او را بر شما برگزیده و علم و (قدرت ) جسم او را وسعت بخشیده است.

چنان که ملاحظه می شود، اشموئیل پیامبر دو خصلت ((گسترش علمی و توانایی جسمی )) را بر دو خصوصیت دیگر، یعنی قدرت مالی و افتخارات نژادی و نسبی، فضیلت و ترجیح می دهد[5] و دارنده این دو خصلت را برای احراز مقام رهبری شایسته تر می داند، در این جا قدرت بدنی با صراحت به عنوان یک مزیت و فضیلت مطرح شده و در کنار علم و قدرت علمی قرار گرفته و با آن مقایسه شده است. هنگامی اهمیت این مقایسه روشن می شود که با اهمیت علم از دیدگاه اسلام آشنا شویم. در قرآن می خوانیم:

انما یخشی الله من عباده العلماء[6]

((در جمع بندگان الهی، فقط علما هستند که ترس و بیم از خداوند دارند (و حس تقوا و پرهیزکاری در دل آنها راه دارد). ))

من یؤ ت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا[7]

کسی که از حکمت (و دانش و استحکام در اندیشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردد، به خیر و برکت فراوانی دست یافته است.

خداوند در مقام بیان منزلت والای حضرت یحیی (ع ) می فرماید:

و اتیناه الحکم صبیا[8]

ما به یحیی (ع )، آنگاه که کودکی بیش نبود، حکم و داوری متین و راءی و اندیشه ای استوار ارزانی داشتیم. و در کودکی به او دانایی عطا کردیم.

یرفع الله الذین امنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات [9]

خداوند آنهایی را که ایمان آورده اند و کسانی را که دانش یافته اند، به درجاتی برافرازد.

در احادیث نبوی نیز در این خصوص چنین آمده است:

مداد العلماء افضل من دماء الشهداء[10]

مرکب قلم دانشمندان از خون شهدا برتر است. ))

ان الملائکة لتضع اجنحتها لطالب العلم رضی بما یصنع [11]

فرشتگان آسمانی برای ابراز رضایت و شادمانی نسبت به دانش آموختن طالبان علم، پروبال خویش را فرو می نهند. ))

اطلبوا العلم ولو بالصین [12]

جویای دانش و علم باشید، هر چند آن را در چین (و نقاط بسیار دوردست ) سراغ گرفته باشید.

فقیه اشد علی الشیاطین من الف عابد[13]

وجود یک فقیه و فرد واجد بینش و بصیرت دینی، از دیدگاه شیطان ها و اهریمن صفتان، طاقت فرساتر و تحمل ناپذیرتر از وجود هفتاد عابد است.

موت قبیلة ایسر من موت العالم [14]

مرگ یک گروه قبیله، از مرگ یک عالم و دانشمند، آسانتر و تحمل پذیرتر است.

حال که تا حدودی با ارزش و مقام والای علم و عالم از دیدگاه اسلام آشنا شدیم، می توانیم به اهمیت تقویت جسم نیز پی ببریم، زیرا در این آیه قرآنی، نیرومندی جسمانی در ردیف نیرومندی علمی - و البته بلافاصله پس از آن - ذکر شده است. البته باید توجه داشت نیرومندی علمی بر توانایی جسمانی اولویت و برتری دارد و رهبر چنان چه از نظر علمی ضعیف باشد، دیگر نمی تواند رهبری کند و توانایی جسمی او نیز کمکی به وی نخواهد کرد. بدین جهت است که می بینیم ابتدا توانایی علمی طالوت مطرح شده و سپس توانایی جسمی وی، و فرمود:

و زاده بسطة فی العلم و الجسم.

از همین جا می توان استفاده کرد که قوی بودن جسمانی برای یک ورزشکار کافی نبوده و باید به موازات تقویت جسم - بلکه مقدم بر تقویت جسم - به تقویت جنبه علمی و ایمانی نیز بپردازد. قدرت بدنی و حتی قدرت علمی فراوان، چنان چه با ایمان به خدا همراه نگردد، جز زیان و خسران، فایده دیگری برای جامعه بشری نداشته و همچون تیغ تیزی خواهد بود در دست زنگی مست.

پی نوشت:

 

[1] در زبان عربى به ((اشموئيل ))، ((اسماعيل )) گفته مى شود.

((عن الباقر (ع ): هو اشموعيل و هو بالعربية اسماعيل )). (ملا محسن فيض كاشانى ، تفسيرالصافى ، ج 1، ص 251).

[2] گروهى كه اين درخواست را مطرح كردند، طبقه اشراف - و به اصطلاح قرآن ((ملاء)) بودند. در ضمن بايد دانست در آن زمان در بين بنى اسرائيل چنين بود كه نبوت در يك خاندان ، و پادشاهى نيز در خاندان ديگر بود. نبوت در بين فرزندان ((لاوى )) (پسر حضرت يعقوب ) و پادشاهى در بين فرزندان ((يهودا)) (حضرت يوسف ).

[3] بقره (2) آيه 247.

[4] همان جا.

[5] شيخ طبرسى ، تفسير جوامع الجامع ، ص 45.

[6] فاطر (35) آيه 28.

[7] بقره (2) آيه 269.

[8] مريم (19) آيه 12.

[9] مجادله (58) آيه 11.

[10] شهيد ثانى ، منية المريد، ص 9.

[11] شهيد ثانى ، منية المريد، ص 9.

[12] شهيد ثانى ، منية المريد، ص 9.

[13] شهيد ثانى ، منية المريد، ص 9.

[14] ملا محسن فيض كاشانى ، محجة البيضاء، ج 1، ص 10.