حل مسئله و تصمیم گیری در سازمان
فرض کنید مشتریان ناراضی یک سازمان زیاد شدهاند. حل این مسئله (تحلیل وضعیت، تعریف مسئله و تشخیص راهحلها) از عهدهٔ کارشناسان متخصص استراتژی، بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری برمیآید.
پس از این که کارشناسان مسئله را تعریف و تحلیل کردند، به تعدادی راهحل میرسند و باید یک یا چند مورد از آن راهحلها انتخاب شود. اینجا وارد فاز تصمیم گیری میشویم.
تصمیم گیری نهایی را معمولاً مدیر ارشد سازمان انجام میدهد. او به عنوان فرد تصمیم گیرنده لزوماً به اندازهٔ کارشناسان متخصص نیست. اما راهحلها و گزینهها را به او عرضه میکنند و او با ملاحظات خود، گزینه یا گزینههای مطلوب را انتخاب میکند.
حل مسئله و تصمیم گیری در زندگی شخصی
فردی را در نظر بگیرید که پزشک تشخیص داده به بیماری سرطان ریه مبتلاست. پزشک شرایط او را بررسی میکند و در نهایت، به نتیجه میرسد که هر دو گزینهٔ رادیوتراپی و جراحی میتوانند تا حدی اثربخش باشند.
پزشک با بیمار صحبت میکند و مزایا و معایب و ریسکهای این دو روش را شرح میدهد. و در نهایت از خود بیمار نظر میخواهد.
در اینجا حل مسئله بر عهدهٔ پزشک است (که تخصص دارد). اما تصمیم گیری بر عهدهٔ بیمار گذاشته شده یا لااقل، بیمار در تصمیم مشارکت داده شده است.
نمونههای بسیاری از این دست در زندگی شخصی و سازمانی وجود دارد که حل مسئله و تصمیم گیری از یکدیگر تفکیک میشوند.
معنی کلمه تصمیم چیست؟
کلمهٔ تصمیم با مصمم شدن همخانواده است. وقتی میگوییم مصمم هستم کاری را انجام دهم، یعنی تردیدهایم برطرف شده و اکنون به شکل قطعی میدانم میخواهم چه کنم. تصمیم گیری یعنی همین. یعنی متعهد شدن به یک گزینه. یعنی مصمم شدن به ادامهٔ یک راه (از میان راههای موجود). یعنی عزم و ارادهٔ راسخ. تصمیم گیری یعنی عبور از تردید.
ریشه کلمه تصمیم در انگلیسی
یکی از روشهای ارزشمند برای درک بهتر مفاهیم و اصطلاحات، بررسی ریشه کلمات یا همان اتیمولوژی است (در درس یادگیری زبان انگلیسی با توجه ریشه کلمات در این باره صحبت کردهایم). معنی کلمه تصمیم را هم به این روش بهتر یاد میگیریم.
ریشهٔ کلمهٔ تصمیم (به انگلیسی: Decision) و فعل تصمیم گرفتن (به انگلیسی: Decide) در زبان انگلیسی به کلمهٔ لاتین decidere به معنای بُریدن برمیگردد (منبع).
کلمهٔ de-caedere هم که در متن بالا میبینید و شکل قدیمی decide است، با کلمهٔ Caedor لاتین به معنای «بریدن» همخانواده است. کلمهٔ فرانسوی کادر که فارسی هم رواج دارد، مفهومی از جنس بریدن دارد: موضوع را از فضا جدا میکند؛ فضا را میبندد؛ تصویر را میبُرد و به پایان میرساند.
این دقیقاً ذات و مفهوم تصمیم گیری است. تصمیم گیری یعنی یک جا کار را میبُرید و تمام میکنید. مشخص میکنید که گزینه مطلوبتان چیست و دیگر به فکر کردن ادامه نمیدهید. انتخاب نهایی را انجام میدهید و به آن متعهد میشوید و به سراغ اجرا میروید.
پس به خاطر داشته باشید که تصمیمگیری یعنی بریدن و تمام کردن. یعنی مشخص شدن تکلیف.
نظرات شما عزیزان: