لواط، کاری زشت و فاحشه است
حضرت رضا علیه السلام فرمود: «بترس و ترک کن زنا و لواط را که لواط بدتر از زناست و این دو گناه، موجب 72 گونه درد در دنیا و آخرت برای صاحبش می شود».[1]
در قرآن مجید، چنانکه از «زنا» به «فاحشه» تعبیر فرموده این عمل شنیع را هم فاحشه خوانده؛ چنانکه در سوره اعراف می فرماید:
«لوط به قوم خود گفت: آیا کاری را می کنید که در نهایت زشتی است؟ پیش از شما کسی از افراد بشر گرد چنین کار زشتی نگشته. آیا شما با مردان جمع می شوید در هنگام شهوت و زنان را رها می کنید بلکه شما اسراف کنندگانید».[2] چه اسرافی بدتر از این که نطفه ای که به منزله بذر است برای بقای نوع و نسل انسان و باید در رحم زن قرار گیرد، در غیر محلّی که خدا قرار داده، بریزد.
برای تهدید دیگران از نزدیک شدن به این عمل خلاف انسانی، در سوره های اعراف، هود، نمل، عنکبوت، قمر و نجم، قوم لوط را یادآوری و کیفیت عذاب ایشان را متذکر می شود، باشد که دیگران اندرزی بگیرند.
برای جلوگیری از پیش آمدن چنین عمل شنیعی، چند چیز- که مقدّمات قریبه و بعیده آن است- را تحریم فرموده.
1- حرمت نگاه شهوتی به پسر
نگاه کردن از روی شهوت به جوان امرد (پسری که هنوز مو به صورتش در نیامده) حرام است و سوء اثر و شدّت عقوبت نظر حرام در بحث زنا مفصلًا ذکر گردید، بلکه از رسول خدا صلی الله علیه و آله مروی است که:
«فتنه جوان زیبای امرد، از فتنه دختر باکره بیشتر است».[3] پس بر هر مسلمانی واجب است از چشمان خود نهایت مواظبت را بکند که به چنین گناه بزرگی مبتلا نشود.
2- لجام آتشین برای بوسه شهوت
بوسیدن جوانی از روی شهوت، حرام است؛ چنانچه از حضرت صادق علیه السلام است که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که جوانی را از روی شهوت ببوسد، خداوند او را در قیامت به لجامی از آتش لجام می فرماید».[4] و از حضرت رضا علیه السلام مروی است که: «هر گاه مردی، جوانی را از روی شهوت ببوسد، ملائکه های آسمان و ملائکه های زمین و ملائکه رحمت و ملائکه غضب او را لعنت کنند و جهنّم برایش آماده شود و مکان بدی جایگاهش می باشد».[5]
و نیز از پیغمبر صلی الله علیه و آله مروی است: «کسی که جوانی را از روی شهوت ببوسد، خداوند او را در آتش جهنّم، هزار سال معذّب می فرماید».[6] و اگر مسلّم شد که کسی، جوانی را از روی شهوت بوسیده، باید حد بخورد و حدّش از سی تا نود تازیانه است، هر قدر که حاکم شرع صلاح بداند او را می زند.
3- خوابیدن دو مرد یا دو زن زیر یک لحاف
دو مرد در یک بستر و زیر یک لحاف در صورتی که هر دو عریان باشند، حرام است. و همچنین است حکم دو زن، و فرقی بین محرم و بیگانه نیست.
و در چند روایت است که باید آنها را حد زد و برایش هم حدّ زنا معین شده؛ یعنی آنها را یک صد تازیانه بزنند.[7]
و بعضی از علما فرموده اند: «چون برای خوابیدن دو مرد عریان زیر یک لحاف، حد معین شده، پس از گناهان کبیره است».
و از رسول خدا صلی الله علیه و آله مروی است که: «بستر فرزندان خود را از سنّ ده سالگی جدا سازید؛ یعنی دو برادر، یا دو خواهر، یا برادر و خواهر، زیر یک لحاف از همان کوچکی نخوابند».[8]
حدّ لواط
چون حرمت و فساد لواط بیشتر از زناست، حدّش شدیدتر است و آن کشتن می باشد. هر گاه لواط کننده و دهنده هر دو عاقل و بالغ باشند، هر دو را باید کشت و فاعل را به وسیله شمشیر، یا سنگسار کردن، یا زنده به آتش سوزانیدن یا از بالای بلندی مانند کوه پرتاب کردن با دست و پای بسته شده، بایستی کشت و انتخاب نوع قتل، به نظر حاکم جامع الشرایط است.
واز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مروی است که: «پس از کشتن، بدنش را به آتش بسوزانید».[9]
این گناه بزرگ مانند زنا به یکی از دو چیز ثابت می شود: یکی اقرار است به این که فاعل، یا مفعول، یا هر دو، به این گناه خود چهار مرتبه اقرار کند و اگر کمتر از چهار مرتبه اقرار کند، حد بر او جاری نمی شود و تنها تعزیر (تأدیب) می شود. و بعضی از فقها فرموده اند:
«چهار مرتبه اقرار، باید در چهار مجلس واقع شود و شرط است در اقرار کننده، بلوغ (پس اگر نابالغ باشد، تأدیب باید شود) و کمال عقل و حرّیت و اختیار (پس اگر به اجبار و اکراه بوده، حد ندارد)».
دوّم: شهادت چهار مرد عادل بالمعاینه است؛ یعنی بگوید به چشم خود دیدم که فلان با فلان لواط نموده. و اگر گواهی دهندگان کمتر از چهار نفر باشند، گواهی آنها رد می شود و حدّ جاری نمی گردد بلکه حدّ قذف- که بعداً ذکر می شود- بر آن چند نفر باید جاری شود.
و اگر شخص لواط کننده پیش از گواهی شهود، توبه کند، حد بر او جاری نمی شود و هر یک از اقرار و گواهی، اگر بر دخول در دبر باشد، حدّ آن کشتن است و اگر بر تفخیذ؛ یعنی دخول در الیه و رانها باشد، حدّ آن یک صد تازیانه است.
پی نوشت ها
[1] فقه الرضا عليه السلام: 277 ..
[2] اعراف: 80- 81 ..
[3] وسائل الشيعه: 20/ 340/ ح 2 ..
[4] وسائل الشيعه: 20/ 340/ ح 1.
[5] فقه الرضا عليه السلام: 278 ..
[6] مستدرك الوسائل: 14/ 351/ ح 4.
[7] وسائل الشيعه: 20/ 341/ ح 1 ..
[8] وسائل الشيعه: 20/ 231/ ح 1.
[9] تهذيب الأحكام: 10/ 52/ ح 193 ..
نظرات شما عزیزان: