تعریف شناخت علمی
منظور از شناخت علمی، شناخت علمحصولی است که نیازمند تجربه، مطالعه، آزمایش، در اختیار داشتن ابزارهای خاص و آموزشهای ویژه است و در واقع شناخت علمحصولی یعنی آشنایی به قوانین حاکم میان پدیدهها که تحت نظم و قاعده بوده و قابل اثبات است. افرادی که بر اثر تجربه و آزمایش دریافتهاند که آب (از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده و یا سه حالت جامد، مایع و گاز دارد) شناخت علمی از آب پیدا کردهاند. هر چند که ممکن است این شناخت هنوز کامل نباشد. لذا شناخت علمی مبتنی بر تعقل و ادراک حواس ظاهری است و بر واقعیات و منطق استوار است. همچنین ممکن است با گذشت زمان و با توجه به نیازهای انسان تغییراتی جزئی و یا کلی در آن بهوجود بیاید و بر اثر تجارب نسلها دقت و وسعت بیشتری یابد. در مجموع میتوان گفت شناخت علمی شناختی است که از روش علمی بهدست میآید.
روش علمی نیز به صورتهای مختلف تقسیمبندی و تعریف شدهاند ولی بهطور کلی میتوان بدین گونه مطرح نمود:
۱-مشاهده و تشخیص مسئله
۲-تجربه ابتدایی
۳-طرح گمانه یا فرضیه
۴-تجربه وسیع برای وارسی گمانه
۵-کشف قانون
۶-تنظیم نگرش یا نظریه
هدف تولید علم
هدف از تولید علم غلبه بر واقعیت و تسهیل زندگی، رفاه، آسایش، تعالی (علوم انسانی) و همچنین در پی توصیف، تبیین و پیشبینی روابط بین پدیدههای جهان است.
اهمیت علم
توانا بود هر که دانا بود! یعنی علم به انسان قدرت میدهد و زمانی که قدرت داد وسیلهای میشود که انسان با آن به زندگی خودش بهبود بخشد. البته علم در هر سطحی فضیلت است ولی تاثیر آن در زندگی زمانی است که با عمل همراه باشد. همچنین علم زمانی میتواند مفید واقع شود که با ایمان همراه باشد و در راستای تکامل انسان قرار گیرد.
علم به انسان قدرت میدهد و باعث حرکت او میشود و دین جهت درست حرکت را نشان میدهد. «علم باعث میشود انسان بتواند زمینههای بسیاری را در امر پیشبینی فراهم آورد و بر محیط تسلط پیدا کند» و دین باعث میشود انسان بر خود تسلط پیدا کند و یکی از تاثیرات آن در انسان، ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس است. در میان همه مقدسات بشر علم تنها چیزی است که همه افراد از هر نژادی تابع هرمسلکی آن را گرانقدر میداند و به برتری و عظمت آن اعتراف دارند و حتی نادانترین افراد، علم را در هر سطحی که خود درک میکنند باعث وجود و برازندگی خود میدانند و به هیچ وجه آنرا شایسته تحقیر نمیدانند و اگر به فردی گفته شود که تو نمیدانی، انگار که وجود و برازندگی بزرگی از آن فرد گرفته شده و از خود بیخود میگردد.
پس مشاهده میشود که محبوبیت و احترام علم، فقط به خاطر اینکه بهترین ابزار زندگی برای مبارزه حیاطی انسان است و به انسان نیرو و توانایی میدهد و باعث تسلط او بر طبیعت میشود، نیست بلکه انسانها علم را برای خود وجود و شخصیت میدانند.
بررسی انواع علم در قرآن
قرآن به روشهای علمی مانند: شیوه شهودی، شیوه تجربی، شیوه عقلی و شیوه نقلی اشاره دارد:
۱-اشاره به علم شهودی در قرآن: گاهی از وحی و الهامات الهی به انسانها سخن میگوید و علم الهی را که از نزد خدا به برخی انسانها میرسد (علم لدّنی) گوشزد میکند (قرآن، کهف: ۶۵).
علم لدّنی: مفهوم آن یعنی علمی که بدون رنج تعلم و با الهام الهی دریافت شود، دانشی که خدا به انسان آموزش میدهد.
علم معمولی (اکتسابی): کسب دانش از راه تحصیل و تعلیم و تعلم، مدرسه و کتاب و تمرین و مطالعه را علم اکتسابی گویند.
۲-اشاره به علم تجربی در قرآن: همچنین گاهی توجه انسان را به طبیعت جلب می کند و او را به انسانشناسی کیهانشناسی، طبیعتشناسی و…تشویق میکند (قرآن، حج:۵؛ رعد:۲؛ نحل:۳).
۳-اشاره به علم عقلی در قرآن: گاهی انسان را به خرد ورزی و تفکر فرا میخواند و تشویق میکند (قرآن، یوسف:۲؛ انبیاء:۱۰).
۴-اشاره به علم نقلی در قرآن: گاهی توجه انسان را به عمق تاریخ جلب میکند و داستانهای عبرتآموز پیامبران و ملتهای پیشین را بیان میکند و یا وقایع تاریخی صدر اسلام همچون جنگها را گزارش و ثبت میکند. مانند سوره انبیاء، یوسف، کهف، هود، مریم، ابراهیم لقمان، نوح و…
بررسی واژه علم در قرآن
در قرآن میتوان علم را در دو مفهوم عام و خاص برداشت نمود:
مفهوم خاص
الهیات: علمی است که درباره خدا بحث میکند و مسائل و مباحث علم الهی است، حکمت الهی.
قرآن کریم هدف آفرینش جهان را آگاهی انسان از «علم و قدرت الهی» معرفی میکند. در واقع میتوان گفت آگاهی از صفات خدا را بهعنوان علم اعلی و هدف خلقت برشمرده است (قرآن، طلاق:۱۲).
قابل ذکر است در قرآن موارد دیگری نیز برای آفرینش انسان ذکر شده است از جمله آزمایش و امتحان (قرآن، ملک:۲)، عبادت (قرآن، ذاریات:۵۶)، رحمت الهی (قرآن، هود: ۱۱۸ و ۱۱۹).
مفهوم عام
در سوره زمر آیه۹ آمده است «آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابرند؟»
به نظر میرسد منظور از علم در این آیه، مطلق علم و دانش است که شامل همه اقسام علم مفید میشود ولی از آنجایی که عالم بدون ایمان ممکن است مغرور شود و از علم خود نیز منفی استفاده کند میتوان استنباط نمود، منظور از دانش در آیه فوق همه علوم مفید بعلاوه علم الهیات است، چون علم به خداست که آدمی را به کمال میرساند. یعنی: عالم هرعلمی، که با ایمان باشد، مورد نظر آیه فوق است.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: دو طایفه هستند که کمرم را شکستند، عالمان هتاک و بیپروا، و جاهلان مقدسنما، آنان با هتاکی خود مردم را مغرور کردند و اینان با اعمال خود مردم را گول زدند و مانع از آن شدند تا مردم به به حقیقت دست یابند (مجلسی، بحارالنوار، ج ۲، ص ۱۱۱؛ ج ۱، ص ۲۰۸، مؤسسةالوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق).
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: ارزش هر فرد به چیزی است که میداند (مجمعالبیضاء ، فیضکاشانی، ج۱، ص۲۶)
نظرات شما عزیزان: