فصل سوم: مسئوليتهاى بسيجى |
مسئوليتهاى فردى
انجام واجبات
1. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : به واجبات الهى عمل كن، تا پرهيزگارترينِ مردم باشى.
2. امام على عليه السلام : هرگاه مستحبّات، باعث لطمه خوردن به واجبات شوند، مايه نزديكى به خدا نگردند.
3. امام على عليه السلام : نفْس خود را با لطايف الحيل، به عبادت وا دار و با آن، مدارا كن و به آن، زور مگو و به هنگام آرامش و نشاطش به عبادت بپرداز، مگر در آن چيزهايى كه بر تو واجب شده است، كه در اين موارد بايد آنها را به جاى آورى و به موقع، ادا كنى.
ترك محرمات
قرآن :
كسانى كه از فرستاده و پيامبر امّى پيروى مىكنند كه نام (و نشانِ) او را در تورات و انجيل كه در نزدشان است، نوشته مىيابند؛ (همو) كه آنان را به نيكى فرمان مىدهد و از زشتى بازمىدارد و پاكيزهها را بر آنان حلال، و پليدها را حرام مىدارد.
بگو: همانا پروردگارم كارهاى زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است، و نيز گناه و سركشى به ناحق را و اينكه براى خداوند، همتا بينگاريد -كه در اين باره هيچگونه برهانى بر آن نفرستاده است - و نيز اينكه آن چه را نمىدانيد به دروغ به خداوند نسبت دهيد.
حديث :
4. امام علىعليه السلام: اگر خداى سبحان (هم) از نارواها نهى نمىكرد، بر خردمند لازم بود كه از آنها دورى كند.
5. امام علىعليه السلام: خداى سبحان، انسان را از هيچ چيزى نهى نفرموده، جز آنكه او را از آن، بىنياز كرده است.
6. امام باقرعليه السلام - از پدرانشعليهم السلام -: پيامبر خدا نزد اهل صفّه مىآمد و آنان، ميهمان پيامبر خدا بودند. آنها خانمان خود را رها كرده، به مدينه هجرت كرده بودند. پيامبر خدا آنان را كه چهارصد مرد بودند، در صفّه مسجد، اسكان داد.
آن حضرت، هر صبح و شام نزد ايشان مىرفت و بر آنان سلام مىداد. روزى بر صفّهنشينان وارد شد، ديد يكى كفش خود را پينه مىكند، ديگرى لباسش را وصله مىزند و عدّهاى هم جامههاى خود را از شپش، پاك مىكنند. پيامبر خدا، هر روز يك مُدّ (تقريباً يك سير) خرما به آنها مىداد. مردى از ميان آنها برخاست و گفت: اى پيامبر خدا! خرمايى كه به ما مىدهى، معدههاى ما را سوزاند.
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «بدانيد كه اگر مىتوانستم دنيا را خوراك شما كنم، اين كار را مىكردم؛ امّا كسانى از شما كه پس از من زنده بمانند، صبح و شام، غذاى سير خواهند خورد. هر كدام، صبح يك پيراهن خواهيد پوشيد و شب، پيراهنى ديگر و خانههايتان را، همانند كعبه، برافراشته و آراسته خواهيد كرد».
مردى برخاست و گفت: اى پيامبر خدا! من مشتاق چنان روزى هستم! كى فراخواهد رسيد؟!
فرمودصلى الله عليه وآله: «اين زمانِ شما بهتر از آن زمان است. اگر شكمهاى خود را از حلال پُر كنيد، هيچ بعيد نيست كه از حرام نيز آن را پُر نماييد».
مواظبت بر نماز
قرآن :
بر نمازها(ى پنجگانه) مواظبت كنيد، (بويژه) نماز ميانه، و فروتنانه در برابر خدا (به نماز) بايستيد.
و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت دارند.
حديث :
7. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هر چيزى چهرهاى دارد و چهره دين شما نماز است.
8. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند - جلّ ثناؤه - نور ديده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانيد، همچنان كه غذا را محبوبِ گرسنه، و آب را محبوبِ تشنه گردانيد، (با اين تفاوت كه) گرسنه هرگاه غذا بخورد، سير مىشود و تشنه هرگاه آب بنوشد، سيراب مىشود؛ امّا من از نماز، سير نمىشوم.
9. امام علىعليه السلام - در نامه خود به محمّد بن ابى بكر -: بدان اى محمّد كه همه چيز، تابع نماز توست و بدان كه هركس نماز را ضايع گردانَد، ديگر كارها را بيشتر ضايع مىكند.
10. امام علىعليه السلام - در نامه خود به محمّد بن ابى بكر -: منتظر وقت نماز باش و آن را به هنگام بخوان. نه به دليل بيكارى آن را پيش از موقع بخوان، و نه به سبب كارى آن را از وقتش به تأخير انداز.
11. امام علىعليه السلام: هيچ كارى نزد خداىU محبوبتر از نماز نيست. پس مبادا چيزى از امور دنيا شما را از اوقات نماز بازدارد؛ زيرا خداىU مردمانى را نكوهيده و فرموده است: «همانان كه از نمازشان غافلاند»؛ يعنى از اوقات نماز غافلاند و به آن، اهمّيتى نمىدهند.
12. امام صادقعليه السلام - در پاسخ به سؤال از بهترين اعمال بعد از معرفت (خدا) -: بعد از شناختِ (مبانىِ دين)، هيچ چيزى با نماز، برابرى نمىكند.
احتياط در امور شبه هناك
13. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : آنچه را كه به شبههات مىاندازد، ترك كن و آنى را به كار بند كه برايت شبههانگيز نيست؛ زيرا كسى كه پيرامون منطقه قُرُق شده بچرانَد، در آستان وارد شدن به قرقگاه قرار دارد.
14. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : آنچه را كه به شبههات مىاندازد، فرو گذار و آنچه را موجب شبهه برايت نمىشود، به كار بند؛ زيرا فقدان چيزى را كه براى خداىU فرو گذاشتهاى، هرگز حس نخواهى كرد.
15. امام على عليه السلام : از پيمودن راهى كه بيم گمراهشدن در آن را دارى، خوددارى كن؛ زيرا باز ايستادن از سرگشتگى گمراهى، بهتر از مواجه شدن با هول و هراسهاست.
16. امام باقرعليه السلام: درنگ كردن به هنگام پيش آمدن شبهه، بهتر از فرو رفتن در گرداب هلاكت است.
تقوا و نيكوكارى
17. امام على عليه السلام : آيا خوش دارى كه از حزبِ ظفرمند خداوند باشى؟ از خداى سبحان، پروا دار و در همه كارهايت نيكو عمل كن؛ زيرا خداوند با كسانى است كه پرهيزگارى پيشه كردهاند و آنانى كه نيكوكارند.
مبارزه با نفس
18. امام على عليه السلام : پيامبر خدا سپاهى را به جنگ اعزام كرد. وقتى برگشتند،فرمود: «خوشامد مىگويم به مردمانى كه جهاد اصغر را گذارندند، ولى جهاد اكبر، همچنان بر عهده آنان باقى مانده است».
گفتند: اى پيامبر خدا! جهاد اكبر چيست؟
فرمود: «جهاد بانفس».
(آن گاه امام عليه السلام) فرمود: «برترين جهاد، جهادى است كه انسان با نفس خود مىكند».
19. امام علىعليه السلام: نخستين جهادى را كه انكار مىكنيد، جهاد با نفسهايتان است. آخرين چيزى را كه نخواهيد يافت، مبارزه با هوسها و اطاعت از فرمانروايانتان (اهل بيتعليهم السلام) است.
محاسبه نفس
20. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : پيش از آنكه مورد حسابرسى قرار گيريد، خود به حساب خويش برسيد و پيش از آنكه سنجيده شويد، خويشتن را در ترازوى سنجش بگذاريد و براى آن حسابرسى بزرگ، آماده شويد.
21. امام سجّاد عليه السلام: اى فرزند آدم ! تا زمانى كه خود واعظ خويش باشى و به محاسبه (كردار) خويش بپردازى، پيوسته در خوبى به سر خواهى برد.
22. امام كاظمعليه السلام: از ما نيست كسى كه هر روز به حساب خود، رسيدگى نكند و ببيند كه اگر كار نيكى انجام داده است، از خداوند توفيق انجام دادن بيشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس گويد، و اگر كار بدى انجام داده است، از خدا آمرزش بخواهد و توبه كند.
ياد خدا
قرآن :
همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد؛ بدانيد كه دلها تنها به ياد خدا آرامش مىيابد!
قطعاً ياد خدا بزرگتر است؛ و خدا مىداند چه مىكنيد.
حديث :
23. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هيچ چيزى را بر ياد خدا ترجيح مده؛ چه، او مىفرمايد: «و قطعاً ياد خدا، بزرگتر است».
24. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: «در همه حال، خدا را فراوان ياد كنيد كه هيچ عملى نزد خداى متعال، محبوبتر و هيچ عاملى در نجات بنده از هر بدى در دنيا و آخرت، مؤثّرتر از ذكر خدا نيست».
گفته شد: حتّى پيكار در راه خدا؟!
فرمود: «اگر ياد خدا در ميان نبود، فرمان جنگ داده نمىشد».
25. امام علىعليه السلام: خداوند سبحان، ياد خويش را روشنىبخش دلها كرد، تا پس از ناشنوايى با آن بشنوند، و پس از نابينايى، ببينند، و پس از ستيزهجويى، رام گردند... ياد خدا، اهلى دارد كه آن را به جاى زرق و برق اين دنيا گرفتهاندند. نه بازرگانى سرگرمشان ساخته، و نه خريد و فروش، ياد خدا را از دلشان انداخته است.
روزهاى زندگى را با ياد خدا به سر مىبرند و با سخنانى بازدارنده، از آنچه خداىِ بزرگْ باز داشته، در گوشهاىِ بىخبران، فرياد برمىدارند و به عدل و راستى، امر مىكنند و خود نيز به جا مىآورند و مردم را از كارهاىِ ناپسند، باز مىدارند و خود نيز آن را به جا نمىآورند. گويى دنيا را به پايان رسانيده و به آخرت درآمدهاند و در آنجا هستند.
نيايش
قرآن :
بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم اعتنايى به شما ندارد.
و پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را اجابت كنم. بىگمان، كسانى كه از عبادت من تكبّر مىورزند، به زودى خوار و سرافكنده، وارد جهنّم مىشوند».
حديث :
26. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: دعا، سلاح مؤمن، ستون دين، و نور آسمانها و زمين است.
27. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: «آيا سلاحى را به شما نشان دهم كه از دشمنان نجاتتانمىدهد و روزىتان را زياد مىكند؟».
گفتند: آرى، اى پيامبر خدا.
فرمود: «شب و روز، پروردگارتان را بخوانيد؛ زيرا كه سلاح مؤمن، دعاست».
28. پيامبر خداصلى الله عليه وآله -در پاسخ به اين سؤال كه: بهترين دعا چيست، فرمود: - «اين است كه از پروردگارت بخشايش و عافيت در دنيا و آخرت را طلب كنى».
روز بعد، همان پرسنده آمد و پرسيد: اى پيامبر خدا! بهترين دعا چيست؟
فرمود: «اينكه از پروردگارت بخشايش و عافيت در دين و دنيا و آخرت را طلب كنى».
روز سوم آمد و پرسيد: اى پيامبر خدا! بهترين دعا چيست؟
فرمود: «اينكه از پروردگارت بخشايش و عافيت بخواهى؛ زيرا اگر بخشايش و عافيت در دنيا به تو داده شود و در آخرت نيز اين دو به تو عطا گردد، بىگمان، رستگار شدهاى».
29. الكافى - به نقل از زراره از امام باقرعليه السلام -: خداوندU مىفرمايد: «آنان كه ازعبادت من تكبّر مىورزند، به زودى خوار و سرافكنده، وارد جهنّم مىشوند». حضرت فرمود: «منظور از عبادت، دعاست. دعا برترين عبادت است».
گفتم: مقصود از «اَوّاه» در آيه «همانا ابراهيم، اَوّاه و شكيبا بود»، چيست؟
حضرت فرمود: «اوّاه، يعنى كسى كه بسيار دعا كند».
30. كمال الدين - به نقل از عبداللَّه بن سنان -: امام صادقعليه السلام فرمود: «به زودى به شبههاى گرفتارخواهيد شد كه نه نشانهاى براى پيدا كردن راه خواهيد ديد و نه پيشوايى كه هدايتتان كند. از آن شبهه، تنها آن كس رهايى يابد كه دعاى غريق را بخواند».
گفتم: دعاى غريق چگونه است؟
فرمود: «مىگويى: خدايا! بخشايشگرا! مهربانا! اى دگرگون كننده دلها! دل مرا بر دينت استوار و پابرجا بدار».
خشوع
قرآن :
كسانى كه پيش از آن به آنان دانش داده شده، هنگامى كه (آيات الهى )بر آنان خوانده مىشود، سجدهكنان به رو در مىافتند و مىگويند: منزّه است پروردگار ما. بهراستى وعده پروردگار ما انجام يافتنى است، و به رو در مىافتند و مىگريند، و بر خشوع آنان افزوده مىشود.
حديث :
31. امام علىعليه السلام - در توصيف پيروان خود -: از نشانههاى هر يك از آنان اين است كه او را در دين، نيرومند مىبينى و در عين نرمى، دورانديش است... و در عبادت، خاشع.
32. امام علىعليه السلام - در توصيف مؤمنان -: (بر) چهره آنان خشوع (نمايان )است.
33. عدة الداعى - خداى تعالى به موسى و هارون وحى فرمود -: «دوستان من، خود را به زيور خاكسارى و خشوع و ترس مىآرايند كه در دلهايشان استوار مىشود. پس، از دلهاى آنان بر پيكرهايشان نمودار مىگردد و اين زيور، لباس زيرين و رويين آنهاست كه به تن مىكنند.
شب زندهدارى
قرآن :
آنها اندكى از شب را مىخوابيدند، و سحرگاهان (از خداوند) طلب آمرزش مىكردند.
حديث :
34. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : بزرگان امّت من، حاملان قرآناند و شب زندهداران.
35. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند -جلّ جلاله به دنيا وحى فرمود: «آن را كه درخدمت توست، به رنج افكن و آن كس كه تو را دور افكنَد، خدمت كن».
و بنده هرگاه در دلِ شب تار با مولاى خويش خلوت گزيند و با او به راز و نياز پردازد، خداوند، روشنايى را در دل او استوار گرداند، به طورى كه هرگاه بگويد: «اى آقاى من!»، آن ربّ جليل -جلّ جلاله، ندايش دهد: «لبيك، بنده من! از من بخواه تا عطايت كنم و به من توكّل كن تا كارت را سامان دهم».
آنگاه خداوند -جلّ جلاله به فرشتگان گويد: «اى فرشتگان من! بنگريد به اين بنده من كه در دل شب تار با منخلوت كرده است، در حالى كه هرزگان به كارهاى بيهوده سرگرماند و غافلان، خفتهاند. گواه باشيد كه من او را آمرزيدم».
36. امام علىعليه السلام - در توصيف پرهيزگاران -: شبْ هنگام به پا مىخيزند و آيات قرآن را با تأمّل و شمرده مىخوانند و جانهايشان را با خواندن آن، اندوهناك مىسازند و داروى درد خود را در آن مىجويند.
37. امام على عليه السلام : چشمانتان را شبها بيدار داريد و شكمهايتان را (در روز )گرسنه و لاغر؛ وگامهايتان را به كار گيريد و (از) اموال خود ببخشيد و از جسمهايتان بگيريد و به جانهايتان ببخشيد و در اين راه، بخل نورزيد.
38. امام على عليه السلام : خوشا بر كسى كه آنچه پروردگارش بر عهده وى نهاده، پرداخته است و در سختىاش با شكيبايى ساخته است، و به شب، ديده بر هم ننهاده و چون خواب بر او چيره شده، بر زمين خفته و كف دست، بالين قرار داده در جمعى كه از بيم روز بازگشت، ديدههاشان به شب بيدار است و پهلوهاشان از خوابگاه بركنار، و لبهاشان به ياد پروردگار، و گناهانشان زدوده است از آمرزشخواهىِ بسيار. «آنان حزب كردگارند و بدانيد كه حزب كردگار، رستگارند».
39. امام علىعليه السلام : كسى كه مشتاق باشد، شب راهپيمايى مىكند (پاس آخر شب يا همه شب را به عبادت مىگذراند).
40. امام على عليه السلام: «از آن زمان كه اين سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را شنيدم كه: "نماز شب، نور است"، نماز شب را ترك نكردم».
ابن كوّاء پرسيد: حتى در ليلة الهَرير(1)؟ فرمود: «حتى در ليلة الهَرير».
41. امام باقرعليه السلام : با بازگشت (توبه) راستين، خود را در معرض رحمت و بخشش خدا قرار ده و براى بازگشت راستين، از دعاى خالصانه و مناجات در دل تاريكيها كمك بگير.
42. امام صادق عليه السلام: از جمله رازگويىهاى خداوندU با موسى بن عمرانعليه السلام آن بود كه به او فرمود: «اى پور عمران! دروغ مىگويد آنكه مىپندارد دوستم مىدارد و چون شب درآيد، از من غفلت كند و بخوابد. مگر هر دوستدارى، خلوت با محبوبش را دوست ندارد؟
اى پور عمران! اينك اين منم كه بر دوستانم آگاهم و چون شب، آنان را فرو پوشد، ديده دلشان بگردد و كيفرم پيش چشمانشان پديدار شود و چنان با من سخن مىگويند كه گويى مرا مىبينند و چنان مرا مخاطب مىسازند كه گويى در حضورم هستند. اى فرزند عمران! از قلبت شكستگى، از تنت افتادگى و از چشمانت اشكها را در تاريكى شب، نثار من كن و مرا بخوان كه مرا نزديك و اجابتكننده خواهى يافت.
43. امام صادقعليه السلام: روزى پيامبر خدا نماز صبح را با مردم خواند. بعد از نماز،چشمش به جوانى در مسجد افتاد كه چرت مىزد و سرش پايين مىافتاد، رنگى زرد و بدنى نحيف و چشمانى گود افتاده داشت. پيامبر خدا به او فرمود: «فلانى! حالت چهطور است؟». گفت: اى پيامبر خدا! من به يقين رسيدهام.
پيامبر خدا از گفته او تعجّب كرد و فرمود: «هر يقينى را حقيقتى است. حقيقت يقين تو چيست؟».
گفت: اى پيامبر خدا! يقين من بهراستى اندوه به جانم افكنده و شبم را به شب زندهدارى (و عبادت) و روزهاى گرمم را به تشنگى كشيدن (و روزهدارى) كشانده است و جانِ من به دنيا و آنچه در آن است، بىرغبت شده، تا آنجا كه گويى عرش پروردگارم را مىبينم كه براى رسيدگى به حساب، بر پا شده و مردم براى حساب، گرد آمدهاند و من نيز در ميان آنها هستم...
پيامبر خدا به ياران خود فرمود: «اين، بندهاى است كه خداوند، دلش را به نور ايمان روشن ساخته است».
سپس به او فرمود: «بر اين حال خود، پايدار باش».
جوان گفت: اى پيامبر خدا! دعا كن خداوند شهادت در ركاب تو را روزى من فرمايد.
پيامبر خدا براى او دعا كرد. مدّتى نگذشت كه در جنگى همراه پيامبر خدا بيرون رفت وبعد از نه نفر به شهادت رسيد و دهمين شهيد بود.
44. امام عسكرىعليه السلام: رسيدن به خداىU، سفرى است كه جز با نشستن بر مَركب شب، پيموده نمىشود.
عشق به خدا
قرآن:
اهل ايمان، خداوند را بيشتر دوست دارند.
حديث:
45. امام صادقعليه السلام - درباره سخن خداوند متعال: «سپس كتاب آسمانى را به بندگان خود كه برگزيده بوديمشان، به ميراث داديم. پس برخى آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان، ميانهرو، و برخى از آنان در كارهاى نيك، به فرمان خدا پيشتازند. اين، همانا فضل بزرگ است» -: ستمگر بر گِرد (هواى) نفس خويش مىچرخد و ميانهرو، بر گِرد دل خويش و پيشتاز، بر محورِ پروردگارU خود.
46. امام صادقعليه السلام - درباره سخن خداوند متعال: «مگر كسى كه دلى سالم به سوى خدا بياورد» -: دل سالم، دلى است كه پروردگارش را ديدار كند، در حالى كه احدى جز او در خود نداشته باشد و هر دلى كه در آن شرك يا شكّ باشد، ساقط است.
47. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: دنيا بر اهل آخرت، حرام است و آخرت، بر اهل دنيا حرام است و هر دو بر اهل خداىU، حراماند.
48. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : دل، سه گونه است: دلِ دنياطلب، دلِ آخرتطلب و دلِ خدا خواه. دلى كه دنياطلب باشد، سختى و رنجْ نصيب اوست و دلى كه آخرتطلب باشد، درجات بلند نصيبش شود و دلى كه خداخواه باشد، هم دنيا دارد و هم آخرت دارد و هم خدا.
49. امام سجّاد عليه السلام - در دعايش -: بارالها! من از هرچه با اراده تو مخالفت دارد و يا از محبّت تو به دور است، به سويت توبه مىكنم؛ از آنچه در دلم مىگذرد، نگاههاى چشمم و گفتههاى زبانم.
50. امام سجّاد عليه السلام - در دعايش -: از هر لذّتى، جز (لذّت) ياد تو و از هر آسايشى، جز (آسايش) انس با تو و از هر شادىاى، جز (شادىِ )قرب تو و از هر كارى، جز طاعت تو، از تو آمرزش مىطلبم.
51. امام صادقعليه السلام: دل، حرم خداست. پس در حرم خدا، جز خدا را جاى مده.
52. امام صادق عليه السلام : خداوند به هيچ بندهاى نعمتى بزرگتر و ارزندهتر از اين نداده است كه در دل او همراه با خداىU غير او نباشد.
53. امام صادق عليه السلام: اگر مردم ارزش شناختِ خداىU را مىدانستند، بهنعمتها و خوشيهاى زندگى دنيوى كه خداوند، دشمنان را از آن برخوردار ساخته است، چشم نمىدوختند و دنيايشان از آنچه با گامهايشان بر آن پاى مىنهند نيز كمتر مىشد و با نعمت شناخت خدا، متنعّم مىشدند و از آن، لذّت مىبردند؛ لذّت بردن كسى كه همواره در باغهاى بهشت، در كنار اولياى خداست. در حقيقتْ خداشناسى، مونسى در برابر هر بىكسى، دوستى در برابر هر تنهايى، نورى در برابر هر تاريكى، نيرويى در برابر هر ناتوانى، و درمانى براى هر بيمارى است.
انضباط
54. امام علىعليه السلام - در سفارش به حسن و حسينعليهما السلام، هنگامى كه ابن مُلجَم، او را ضربت زده بود -: سفارش مىكنم شما را و همه فرزندان و بستگانم و هر آنكه را نامهام به وى رسد، به پرهيزگارى و نظم در كارها.
55. امام علىعليه السلام - در عهدنامهاش به مالك اشتر -:... كار هر روز را در همان روز انجام بده؛ چرا كه هر روز، كار خود را دارد... و بپرهيز از شتاب در كارهايى كه هنگام انجام دادن آن نرسيده، يا سستى در آن، چون انجام گرفتنش ممكن گرديده، يا ستيزيدن در كارهايى كه راهِ راست در آن ناپديدار است، يا سستى ورزيدن، آنگاه كه آشكار است. پس هر چيز را در جاى آن بدار و هر كارى را به هنگام آن بگزار.
كم خرجى
56. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: مؤمن، كم خرج و زحمت است.
57. امام صادقعليه السلام: چون در جنگ جمل، زيد بن صوحان(2) -رحمت خدا بر او باد از پاى درآمد، اميرمؤمنان آمد و بالاى سرش نشست و فرمود: اى زيد، خدايت بيامرزد! يارى كمهزينه و پُركار بودى.
58. الغارات - به نقل از اسود بن قيس -: على بن ابى طالبعليه السلام به عيادت صعصعه آمد و بر او وارد شد و به وى فرمود: «اى صعصعه!(3) عيادت مرا مايه فخر فروشى بر قومت قرار ندهى».(4)
صعصعه گفت: نه به خدا قسم، اى اميرمؤمنان! بلكه آن را نعمتى شايسته شكر مىدانم.
علىعليه السلام فرمود: «تا آنجا كه من مىدانم، تو كم هزينه و پُر كمك كننده بودى».
پاكيزگى
قرآن :
خداوند، توبه كاران و پاكيزگان را دوست دارد.
حديث :
59. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: پاكيزگى از ايمان است.
60. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند، عبادتپيشه پاكيزه را دوست دارد.
61. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: با هرچه مىتوانيد خود را پاكيزه كنيد كه خداوند متعال،اسلام را بر پاكيزگى بنيان نهاده است و جز افراد پاكيزه به بهشت وارد نمىشوند.
62. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند، پاك است و پاكان را دوست دارد؛ پاكيزه است وپاكيزگان را دوست دارد.
63. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : اين بدنها را پاكيزه سازيد، خداوند، شما را پاكيزهمىگرداند؛ زيرا هيچ بندهاى نيست كه شب با بدنى پاكيزه بخوابد، مگر اينكه فرشتهاى در ميان جامه او با وى مىخوابد و هيچ ساعتى از شب از اين پهلو به آن پهلو نمىچرخد، مگر اينكه آن فرشته گويد: خدايا! بندهات را بيامرز؛ زيرا كه با بدنى پاكيزه خوابيده است.
نظرات شما عزیزان: