خداى متعال در آیه 6 سوره «فاطر» به عنوان هشدارى به همه مؤمنان در ارتباط با مسأله وسوسه هاى شیطان مى فرماید: (شیطان به طور مسلم دشمن شماست، شما نیز او را دشمن خود بدانید)؛ «إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً».
عداوت او از نخستین روز آفرینش آدم(علیه السلام) شروع شد، و هنگامى که بر اثر عدم تسلیم در برابر فرمان خدا در مورد «سجده بر آدم»، مطرود درگاه پروردگار گردید، سوگند یاد کرد که: براى همیشه کمر دشمنى نسبت به آدم و فرزندانش خواهد بست، و حتى براى این کار تقاضاى مهلت و طول عمر از خدا نمود!
او بر سر گفته خود ایستاده، و کوچکترین فرصت را براى اعمال عداوت، و وارد کردن ضربه بر شما، غنیمت مى شمرد، آیا عقل اجازه مى دهد که شما او را به دشمنى نپذیرید و یک لحظه از او غافل بمانید؟ چه رسد به این که: بخواهید «خطوات شیطان» و گامهاى او را پیروى کنید، یا این که: او را به عنوان رفیق شفیق و دوست ناصح بپذیرید؟: «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ»؛ (آیا او و فرزندانش را اولیاى خود به جاى من انتخاب مى کنید، در حالى که دشمن سر سخت شما هستند)؟!.(1)
به علاوه، او دشمنى است که از هر طرف به شما هجوم مى کند، چنان که خودش مى گوید: «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ»؛ (من از هر سو به سراغ فرزندان آدم مى روم، از پیش رو، از پشت سر، از سمت راست و از سمت چپ).(2)
و به خصوص این که: او در کمینگاهى است که: او انسان را مى بیند و انسان او را نمى بیند: «إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاتَرَوْنَهُمْ»؛ (شیطان و دار و دسته اش شما را مى بینند، از آنجا که شما آنها را نمى بینید).(3)
البته این مانع از قدرت شما بر دفاع از خویشتن در برابر وسوسه هاى او نیست.
تعبیر جالبى در توصیه هاى پروردگار، به «موسى بن عمران» آمده، چنان که امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل مى کند: خداوند به موسى(علیه السلام) فرمود: چهار سفارش به تو دارم در حفظ آنها بکوش!
نخست این که: مادام که، گناهان خود را بخشوده نمى بینى، به عیوب دیگران مپرداز!
دوم: مادام که گنجهاى من را پایان یافته نمى بینى، براى روزیت غمناک مباش!
سوم: مادام که حکومت مرا زائل نمى بینى، به دیگرى جز من امید مبند!
چهارم: مادامى که شیطان را مرده نمى بینى، از مکر و فریب و نقشه هاى او ایمن مباش»!.(4)
به هر حال، عداوت شیطان نسبت به بنى آدم مطلبى است که در آیات فراوانى از قرآن به آن اشاره شده است، و حتى مکرر بر مکرر به عنوان «عَدُوٌّ مُبِینٌ» (دشمن آشکار) از او یاد کرده.
از چنین دشمنى همیشه باید برحذر بود.
در دنباله آیه، براى تأکید بیشتر، مى افزاید: (او فقط حزبش را براى این دعوت مى کند که، اهل آتش سوزان جهنم باشند)؛ «إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ».
«حِزب» در اصل به معنى «جماعت و گروهى» است که داراى تشکل و شدت عمل باشند، ولى معمولاً به هر گروه و جمعیتى که پیروى از برنامه و هدف خاصى مى کنند اطلاق مى شود.
منظور از «حزب شیطان» پیروان او و کسانى که در خط او هستند مى باشد.
البته شیطان، نمى تواند همه کس را عضو رسمى حزب خویش قرار دهد، و آنها را به سوى جهنم دعوت کند، نفرات حزب او کسانى هستند که در آیات دیگر قرآن، از آنها یاد شده، و داراى نشانه هاى زیرند:
کسانى که طوق بندگى و ولایت او را بر گردن نهاده اند: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ»؛ (سلطه او تنها بر کسانى است که ولایت او را پذیرفته اند).(5)
(آنها که شیطان بر آنان، چیره شده، به گونه اى که خدا را از یاد آنها برده اند، آنان حزب شیطانند، و حزب شیطان زیانکاران واقعى هستند)؛ «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ».(6)-(7)
پی نوشت:
(2). سوره اعراف، آیه 17.
نظرات شما عزیزان: