فراز و فرود پرواز انقلاب
پيروزي انقلاب اسلامي ايران حادثه مهم و حيرتانگيزي براي جهانيان بود. به طوري كه تقريباً تمام نظريهها و چاچوبهاي علمي غربي از تحليل و تبيين چگونگي آن وا ماندند.
مردم جهان كه شاهد انقلابي به معناي واقعي «دگرگون شدن» بودند، نه تنها شورش عدهاي براي واژگون كردن يك رژيم و ايجاد حكومتي جديد را به عينه ميديدند، بلكه شاهد علقهها و پيوندهاي شديد يك ملت به رهبري روحاني نيز بودند كه انديشه تغييرات اساسي و بنيادين در تمام نهادها، مناسبات، ساختارهاي سياسي و اجتماعي را در سر ميپروراند.
از اين رو روز 12 بهمن 1357 به عنوان يكي از روزهاي به ياد ماندني در تاريخ معاصر ايران به شمار ميآيد. در اين روز كه امام خميني با استقبالي بيسابقه از تبعيدگاه به ايران باز ميگشت،كمتركسي ميانديشيد كه «پرواز انقلاب» حادثهاي مهم در تاريخ جهان و نقطهي عطفي در تاريخ معاصر ايران باشد.
با توجه به اهميت پرواز انقلاب در تاريخ پيروزي انقلاب اسلامي كه بار ديگر اوج همبستگي ملت و پيروي از رهبري مطلق امام خميني را نمايش ميداد، در ادامه پس از مروري اجمالي بر چگونگي تبعيد امام از عراق به فرانسه، به شرح فراز و فرود پرواز انقلاب خواهيم پرداخت.
رژيم شاه كه منشاء ناآراميهاي داخلي و قيام عمومي را در نجفاشرف و شخص امام ميپنداشت، پس از كشتار هفده شهريور به رژيم بعثي عراق فشار آورد تا از ادامه فعاليتهاي سياسي امام خميني جلوگيري كند. دولت بعثي عراق نيز براساس مذاكره و توافق با رژيم پهلوي، با گماردن نيروهاي امنيتي در اطراف منزل امام ضمن جلوگيري از تردد افراد، نخست امام را از مداخله در امور سياسي منع و سپس بيت امام در نجف اشرف را ـ در دوم مهر 1357 ـ به محاصره درآورد.
با اين حال اوضاع ناآرام در ايران همچنان ادامه يافت و شاه براي آرام نمودن اوضاع در انديشه اخراج امام از عراق افتاد. از اين رو رژيم عراق با توصيه حكومت ايران، امام خميني را دعوت به سكوت و يا خروج از آن كشور كرد. امام خميني نيز راه دوم را انتخاب و عازم كويت گرديد، اما آن كشور نيز به ايشان اجازه ورود نداد.
هنگامي كه امام خميني از عراق خارج ميشد، هيچ كس تصور نميكرد كه ايشان راهي پاريس شوند، اما اتفاقات فوق باعث گرديد كه امام در تاريخ 13 مهر 1357، عازم فرانسه گردند و در دهكدهي «نوفل لوشاتو» ساكن شوند.
عليرغم تصور شاه، امام خميني در فرانسه از آزادي عمل بيشتري برخوردار گرديد و روح تازهاي به مبارزات پيشين بخشيد. از يك سو با حضور امام در فرانسه، موج جديدي نيز در داخل ايران به وجود آمد و همه نگاهها به سوي فرانسه كه مدعي دموكراسي و وارث انقلاب كبير بود، جلب شد و از سوي ديگر دسترسي به مطبوعات و رسانههاي خبري جهان كه امتيازات اين محل به شمار ميرفت، در گسترش انقلاب اسلامي و آگاهي افكار جهانيان از مبارزات مردم ايران نقش مهمي ايفا كرد.
دولت فرانسه نيز با در نظر گرفتن شور و هيجان مردم ايران و بسياري از آزاديخواهان دنيا كه توجهشان به اين مسئله جلب شده بود و با توجه به انتظاري كه از آنها ميرفت، نتوانست آنگونه كه به رژيم شاه، وعده داده بود، امام را محدود سازد. 1
در شرايطي كه مبارزه بر عليه رژيم در داخل و خارج از كشور شدت يافته بود، بحث بازگشت امام خميني از فرانسه به ايران نيز مطرح گشت. از آنجا كه امام همواره بازگشت به ايران را منوط به خروج شاه از كشور اعلام ميكرد، پس از خروج شاه در روزهاي آخر دي 1357، خبر بازگشت قريبالوقوع امام خميني نيز در رسانههاي خبري انتشار يافت.
شاه كه صداي انقلاب مردم را شنيده بود، پس از انتخاب شاپور بختيار و تشكيل شوراي سلطنت در 26 دي 1357 ـ به اميد بازگشت مجددـ ناچار به ترك ايران شد. اما تظاهرات و مبارزات مردم از يك سو و غير قانوني خواندن دولت بختيار و مجرم و خائن ناميدن او از سوي امام خميني از سوي ديگر باعث ملتهب شدن بيش از پيش اوضاع گشت.
بختيار با توجه به وضعيت فوق و انتشار خبر بازگشت قريبالوقوع امام، در روز دوم بهمن يگانهاي گارد شاهنشاهي را براي نمايش قدرت خود به رژه در حضور خبرنگاران خارجي واداشت و ارتش را در روز پنجم بهمن به بستن فرودگاههاي كشور و متوقف نمودن پروازهاي خارجي وادار نمود.
اخبار فوق، مردمي را كه براي بازگشت امام لحظهشماري ميكردند به نمايش خشم خود از طريق تظاهرات واداشت. مردم در اين تظاهرات يك صدا خواستار بازگشت امام و باز شدن فرودگاهها بودند.
رژيم در وضعيت نامطلوبي قرار گرفته بود . در يك سو بختيار به عنوان نخستوزير شاه، حتي از سوي جبهه ملي نيز رانده شده بود و اميد چنداني نيز به حمايت ارتش نداشت و در سوي ديگر خيل عظيم مردم، آتش انقلاب را شعلهور تر ميكردند و كسي جلودارشان نبود. در همين زمان سيد جلال تهراني، رييس شوراي سلطنت، ضمن استعفا در پاريس و در محضر امام، غير قانوني بودن شوراي سلطنت را نيز اعلام نمود تا اوضاع رژيم را وخيمتر از پيش نمايد.
آنگاه كه در روز پنجشنبه پنجم بهمن با تلاش اردشير زاهدي و كمك دولت و ارتش، عده اي در تهران به عنوان حمايت از قانون اساسي راهپيمايي كردند و به همين بهانه با بستن فرودگاهها از بازگشت امام به ايران جلوگيري شد، امام خميني ضمن مصاحبهاي در پاسخ به اين سوال كه چه وقت تصور ميكنيد كه بتوانيد به ايران بازگرديد؟ فرمود:
«هر وقت كه منع برداشته شود و فرودگاهها باز شود من به ايران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بريزد، بهتر است در پيش رفقاي خودم و همراه جوانهاي ايران بريزد. ما از اين هيچ باكي نداريم و سرافرازي اسلام و ايران را ميخواهيم.»
بختيار كه از ارسال نامه به امام ـ در تاريخ 5 بهمن 1357 ـ و طرح سفر به پاريس و مذاكره با ايشان موفق به كسب مشروعيت و يافتن راه نجات نشده بود؛ از يك سو حاضر به سپردن حكومت به مخالفان نبود و از سوي ديگر خود نيز تسلطي بر اوضاع كشور و امكان تغيير شرايط آن را نداشت و تنها به پشتيباني آمريكا و انگليس و تا حدودي ارتش، دلگرم بود. 2
منحرف ساختن هواپيما به كشور ديگر، منهدم نمودن آن و مسدود كردن باند فروگاه سه راه حلي بودكه سران ارتش به همراه ژنرال هايزر در گردهمايي روز سوم بهمن براي جلوگيري از ورود امام پيشنهاد كردند. اما تبعات جهاني و انعكاس خبري اين امر در سراسر دنيا به همراه چند پارگي نظري در ميان مسئولان سياست خارجي امريكا، هرنوع برخورد و درگيري را فاجعهآميز جلوه ميداد.
از اين رو بود كه در نهايت جناح سايرونس ونس، كه خواهان پذيرش وضعيت جديد از سوي واشنگتن بود، در مقابل جناح تندرو كه خواهان به كارگيري مشت آهنين در قبال ناراضيان ايراني بودند، به پيروزي دست يافت و هر گونه اقدام بر ضد ورود امام به ايران را منجر به اختلال و بينظمي وسيع و حوادث غير قابل انتظار تشخيص داد.
امريكاييها در تصميمنهايي سعي داشتند با به تعويق انداختن ورود امام به ايران درموقعيت مناسبتري از يك وضعيت نامطلوب يك تصميم درست بگيرند.
در حالي كه مقامات در واشنگتن و تهران درباره نحوه به تعويق انداختن سفر و يا جلوگيري از ورود امام خميني به ايران بحث و مذاكره ميكردند، تصميم قاطع امام براي بازگشت به ايران تمام برنامههاي ايالات متحده را مخل نمود.
به رغم بسته بودن فرودگاهها و پخش خبرهاي مربوط به سوء قصد به جان امام و نيز منحرف ساختن هواپيماي حامل وي، امام اعلام كرد: «هر زمان بخواهد به ايران مراجعت ميكند.» بدين ترتيب بسته شدن فرودگاهها به عنوان يك وسيله تبليغاتي به نفع امام خميني و به ضرر بختيار درآمد. چرا كه اعلام آمادگي امام براي بازگشت به ميهن و ممانعت دولت بختيار، مردم ايران را به هيجان بيشتري درآورده و ابعاد ناآراميها را وسيعتر ساخته بود.
تحصن در دانشگاه تهران كه با حضور جمعي از روحانيون متعهد و مبارز نظير شهيد بهشتي، شهيد مطهري، شهيد مفتح، آيتالله خامنهاي و جمعي ديگر از روحانيون مبارز سازماندهي شده بود، به صورت گسترده مورد حمايت مردم، علما و مراجع تقليد قرار گرفت و تا زمان بازگشايي فرودگاه نيز ادامه يافت. 4
حمايت مردمي از حركت روحانيون به همراه فرار سربازان، درجهداران و افسران جوان از پادگانها، اوضاع را به گونهاي درآورده بود كه بختيار نميتوانست به طور نامحدود فرودگاهها را بسته نگه دارد. براي بختيار روشن شده بود نه تنها نميتواند آيتالله را زمين بزند، بلكه ميبايد به خواستههاي مردم كه مهمترين آنها، بازگشائي فرودگاهها بود نيز تن دردهد.
اين اوضاع و احوال بحراني رژيم پهلوي را ارتشبد عباس قرهباغي رئيس ستاد ارتش وقت چنين شرح ميدهد: «موقعي كه فرودگاه مهرآباد براي جلوگيري از آمدن (امام) خميني به ايران بسته شد و روحانيون در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند، اخبار روزنامهها حاكي از آن بود كه همه افسران نيروهاي سهگانه در پايگاههاي خود در تهران، اصفهان، كرمانشاه، دزفول، شاهرخي (همدان)،بندر بوشهر و بندر پهلوي (انزلي) اقدام به تظاهرات و اعتصاب غذا كرده بودند و از اين رويداد، بهرهبرداري تبليغاتي شديدي به نفع مخالفين ميشد.
اگر چه روابط عمومي ستاد بزرگ بنا به تقاضاي فرماندهان نيرو و اعتماد به اظهارات آنان، خبر اعتصاب پرسنل نيروها رادر مطبوعات تكذيب نمود، ولي گزارشهاي اداره دوم، اعتصاب غذا و شركت در تظاهرات يگانها را تأييد ميكرد و حتي در تهران، بوشهر، شيراز و اصفهان برخي از افسران، همافران، درجهداران و سربازان با خانوادههايشان به راهپيمايي پرداختند. چون گزارشهاي اداره دوم و نيروها ضد نقيض بود دستور دادم از ستاد بزرگ دو هيئتي يكي به رياست سپهبد فيروزمند معاون ستاد براي رسيدگي به وضع پايگاههاي يكم ترابري وشكاري در تهران و ديگري به سرپرستي سپهبد رحيمي لاريجاني رئيس اداره يكم ستاد براي رسيدگي به وضع پايگاههاي نيروي هوايي در اصفهان، شيراز و بندر بوشهر اعزام كردند.
هيئتهاي اعزامي پس از رسيدگي دستور بازداشت محركين و مسببين را در پايگاهه صادر كردند، بلافاصله مخالفين شايعه تيرباران 165 نفر از همافران را عنوان و شروع به تظاهرات و تبليغات شديد عليه دولت و ارتش نمودند.» 5
بختيار كه همچنان به تلاش خود براي تكيه بر اريكه قدرت ادامه ميداد، ناگهان روز 9 بهمن،اعلام كرد كه فرودگاه براي ورود آيتالله خميني باز است. اگر چه بختيار دليل اين تصميم را ناتواني خود ازمنع بازگشت يك تبعه ايراني به كشورش اعلام داشت، اما ويليام سوليوان آخرين سفير امريكا در رژيم پهلوي در اين باره مينويسد:
«بختيار پس از اينكه با وساطت من موفق به جلوگيري از استعفاي ارتشبد قرهباغي از رياست ستاد شد، گفت: با تدابيري كه پيشبيني كرده، پس از مراجعت آيتالله خميني اوضاع به نفع حكومت او تغيير خواهد كرد.»6
نظرات شما عزیزان: