ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب، در خانه علی علیه السلام قدم نهاد مادری مهربان برای فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام شد و آنها را بر نقل شده است که خود از امیرالمؤمنین علیه السلام درخواست کرد تا او گریه امیرالمؤمنین علیه السلام در ولادت عباس علیه السلام پس از این که حضرت علی علیه السلام فرزند خود را عباس نام نهاد، دست های او را بوسید و اشک کنیه حضرت عباس علیه السلام مشهورترین کنیه آن حضرت، ابوالفضل است. حضرت عباس علیه السلام نیز حضرت علی علیه السلام به امّ البنین فرمود: «فرزندت عباس، نزد خداوند از فداشدن فرزندش در راه یاری دین خدا و امام حسین علیه السلام خشنود بود و خدا را سپاس است کسی که در پرتو آفتاب ولایت و در مکتب امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت امام معصوم علیهم السلام نقل شده است که می فرمایند: «همانا عباس بن علی علیه السلام علم را چون غذا از در این هنگام علی علیه السلام از او خواست که از نبرد دست بردارد و او نیز با فروتنی تمام که این دلاور کسی نیست جز عباس بن علی علیه السلام . حضرت ابوالفضل علیه السلام است. عباس علیه السلام شیر بیشه کربلا بود و تا هنگامی که او پشت وپناه حسین علیه السلام و اهل حرم «مواسی» یکی از القاب دیگر حضرت ابوالفضل علیه السلام است. تنها به حسین علیه السلام دل بسته بود و همه هستی خویش را نثار او نمود.
آیینه تمام نمای علی علیه السلام
در روز چهارم از ماه شعبان سال 26 ق، ماه دیگری در خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام طلوع کرد که کانون خاندان نبوّت و ولایت را نور دیگری بخشید. در گلشن رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نوگلی شکوفا شد که زمین و زمان از عطر وجودش تا ابد معطّر شد. کودکی پای به عرصه وجود نهاد که آثار عظمت و شجاعت در چهره اش متجلّی و آیینه تمام نمای جمال و کمال حضرت علی علیه السلام بود.
ازدواج حضرت علی علیه السلام با امّ البنین علیه السلام
مدتی پس از آن که امیرالمؤمنین علیه السلام به سوگ ریحانه رسول، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نشست؛ برادرش عقیل را که آشنا به انساب عرب بود فراخواند و از او خواست برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسرانی دلیر و باایمان تربیت کند که سالار شهیدان، حسین بن علی علیه السلام را در کربلا یاری کنند.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب، در شجاعت و دلاوری بی مانند بودند. حضرت این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر فاطمه فرستاد. فاطمه نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوند مبارکی بین وی و مولای متقیان برقرار شد.
امّ البنین، مظهر ایمان و فضیلت
امّ البنین یا فاطمه کلابیه از بانوان پاک سرشت، باایمان، نجیب و بامعرفت بود. هنگامی که به خانه علی علیه السلام قدم نهاد مادری مهربان برای فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام شد و آنها را بر فرزندان خود مقدّم داشت. نقل شده است که خود از امیرالمؤمنین علیه السلام درخواست کرد تا او را فاطمه خطاب نکند؛ چرا که فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام با شنیدن نام او به یاد مادرشان افتاده، رنجیده خاطر می شدند. حضرت هم پذیرفت و او را «امّ البنین (مادر پسران)» خواند. در فضیلت وی همین بس که گوهری چون ابوالفضل علیه السلام در صدف دامانش پرورش یافت.
نام گذاری حضرت ابوالفضل علیه السلام
هنگامی که حضرت ابوالفضل علیه السلام به دنیا آمد، امّ البنین قنداقه او را به دست امیرالمؤمنین داد تا بر وی نامی بگذارد. حضرت وی را در آغوش کشید و او را مورد تفقّد و محبّت فراوان قرار داد. سپس در گوش راست وی اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آن گاه به ام البنین فرمود: «او را چه نام نهادی؟» امّ البنین با کمال ادب عرض کرد: «من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام. هر نامی که می پسندید بر وی بگذارید». حضرت فرمود: «من او را به نام عمویم، عباس نامیدم».
عبّاس، نشان شجاعت و صلابت
واژه عباس، صیغه مبالغه از ماده «عبس» است که به معنی گرفتگی چهره می باشد. حضرت ابوالفضل علیه السلام از مصادیق بارز «أشدّاءُ عَلَی الکفّار» می باشد. وی بر دشمنان حق عبوس و خشن و در جنگ با آنان غیور و دلاور بود. این نام از همان دوران، نشانگر شهامت و صلابت ابوالفضل علیه السلام بود. مرحوم علامه حائری در کتاب معالی السِبطین می نویسد: «امیرمؤمنان علیه السلام او را ازاین رو عبّاس نامید که به شجاعت، شکوه، صولت و خشم او در پیکار با دشمنان آگاهی داشت. دشمنان در برابر او لرزه بر اندامشان می افتاد و صورت هایشان از ترس او رنگ درمی باخت. او قهرمانی بود که شجاعت را از پدرش به ارث برده بود و بینی گم راهان در برابر او به خاک مالیده می شد».
گریه امیرالمؤمنین علیه السلام در ولادت عباس علیه السلام
پس از این که حضرت علی علیه السلام فرزند خود را عباس نام نهاد، دست های او را بوسید و اشک بر صورت نازنینش جاری شد. امّ البنین حیرت زده پرسید: «چرا گریه می کنید؟ مگر دستان فرزندم عیبی دارد؟» حضرت فرمود: «گویی هم اینک می بینم که این دست ها روز عاشورا در کنار شریعه فرات، و در راه یاری دین خدا قطع شده است».
کنیه حضرت عباس علیه السلام
مشهورترین کنیه آن حضرت، ابوالفضل است. چون او فرزندی به نام فضل داشت و دارایِ ـ بلکه پدرِ ـ تمامی فضایل و کمالات انسانی بود، آن حضرت را «ابوالفضل» لقب داده اند. در کتاب العباس دو کنیه دیگر نیز برای آن حضرت ذکر شده است: یکی «ابوالقربة» (صاحب مشک) و دیگری «ابوالقاسم» به استناد زیارت روز اربعین به نقل از جابر که می گوید: «السلام علیک یا اباالقاسم، السلام علیک یا عباس بن علی».
ماه بنی هاشم
در میان عرب رسم بود که اگر کودکی زیبایی فوق العاده داشت و دارای قامتی بلند و چهره ای زیبا بود، او را «قمر» (ماه) می خواندند؛ مثلاً عبدمناف، جدّ سوم پیامبر، را که چهره ای زیبا و نورانی داشت «قمر بطحاء (ماه سرزمین مکه)» و عبداللّه ، پدر بزرگوار حضرت رسول را که سیمایی نورانی و چشم گیر داشت «قمر حرم (ماه حرم)» می خواندند. حضرت عباس علیه السلام نیز که از زیبایی ویژه ای برخوردار بود و قامتی رشید همچون سرو داشت، مشمول این سنت شد و او را به عنوان «قمربنی هاشم (ماه دودمان هاشم)» خواندند.
ترس امّ البنین بر عباس علیه السلام
با آن که همه بنی هاشم زیبا و خوش سیما بودند، عباس علیه السلام در بین آنها چون ماهی درخشان بود. رخساره اش زیبا و پرشکوه، و اندامش دل نواز و موزون بود. امّ البنین از چشم حسودان بر او نگران بود و می ترسید مبادا به او آسیبی برسانند و رنجورش کنند. قلب او از محبّت عباس آکنده بود و او را از جان خویش عزیزتر می داشت. لذا ابیات زیر را درباره اش سرود:
«فرزندم را در پناه خداوند یکتا و بی همتا قرار می دهم؛ از گزند چشم حسودان از ایستاده و نشسته، مسلمان و غیرمسلمان، حاضر و مسافر، پدر و فرزند».
سرو رعنا و جمال زیب
سیره نویسان در مورد چهره زیبا، قامت بلند و چالاک و بازوان ستبر حضرت عباس بن علی علیه السلام چنین نوشته اند: «عباس پسر امیرمؤمنان علی علیه السلام مردی زیبا و خوش سیما و بلندقامت بود، به طوری که وقتی بر اسب قوی و بلند سوار می شد، پاهایش بر زمین کشیده می شد».
تربیت در خانه نور
حضرت عباس علیه السلام علاوه براین که عالی ترین ارزش ها را از پدر ارجمند و مادر بافضیلتش به ارث برده بود، در محضر مربی بزرگی که یار و برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود و در ایمان و تقوا و شجاعت همتایی نداشت تربیت شد و در دامان مادری همچون امّ البنین که در ایمان و معرفت و دلاوری سرآمد بود پرورش یافت. او در کنار فرزندان گران قدر حضرت زهرا علیهاالسلام از عالی ترین برنامه های تربیتی بهره مند گردید. به ویژه در شجاعت و دلاوری در میدان های نبرد به چنان رشدی دست یافت که دوست و دشمن لب به تحسین وی گشودند. کربلا عرصه ظهور و تجلّی کامل این عصاره شجاعت و دلاوری بود.
نظرات شما عزیزان: