عباس بن علی(علیهماالسلام) دارای ویژگی های معنوی خاصی مانند مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در حد اعلی بود که در زیارت نامه آن حضرت ذکر شده و وجود چنین خصایصی باعث ممتاز گشتن وی از سایر شهداء شده است.
یکی از راه های پی بردن به مقام و عظمت قمر منیر بنی هاشم (علیه السلام) مراجعه به زیارتنامه آن حضرت است که از امام صادق (صلوات الله علیه) نقل شده: «أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصْدِيقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ الْمُرْسَل .[1] شهادت می دهم براى حضرتت به تسليم و تصديق و وفا، و خيرخواهى، براى يادگار پيامبر مرسل»، در این بیان شریف به چهار مقام ویژه عباس بن علی (صلوات الله علیهما) اشاره می شود:
الف: مقام تسلیم
«در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم/لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی»[2]
با توجه به فرمایش امیرالمومنین(علیه السلام): «الدُّنیَا دارٌ بالبلاءِ مَحفوفَةٌ؛[3] دنیا سرایی است که به بلا پیچیده شده است»، در مواجه با مشکلات، بلاها و مصیبت ها چندین عکس العمل معنوی مانند توکل، صبر، رضا و تسلیم قابل تصور است و در این میان، مقام تسلیم برترین آن هاست.
زیرا توکل عبارت است از آن که قدرت انسان مستغرق و فانی در قدرت حق تعالی شود، همان طوری که مقام رضا یعنی اراده انسان مستغرق و فانی در اراده خدا شود، و مراد از مقام تسلیم نیز آن است که علم انسان مستغرق و فانی در علم حضرت حق شود.[4] به عبارتی دیگر: در مقام توکل شخص برای خود اراده و قدرتی می بیند، لکن اراده و قدرتش را تفویض به وکیل می کند.
اما در مقام رضا، شخص راضی، برای خود اراده و قدرتی نمی بیند، آن چه از حق تعالی صادر می شود موجب خشنودی اوست، در مقابل تلخی ها و سختی ها که لازمه زندگی دنیاست هرگز احساس نارضایتی ندارد، بلکه با خشنودی و رضایت کامل تحمل می کند، و زبان حال و قالش این است :
«عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد/ ای عجب من عاشق این هر دو ضد».[5]
تفاوت مقام صبر با مقام رضا این است که انسان در مقام صبر تلخی می بیند ولی برای رسیدن به ثواب تحمل می کند از باب «إنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب؛[6] البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد».
اما انسان در مقام رضا اصلا تلخی نمی بیند، بلکه بلا و مصیبت را لطف الهی تلقی می کند و آن را نشانه اعتنا و توجه محبوب به خود می داند.
مقام تسلیم از مقام رضا هم بالاتر است، چون در مقام رضا هر چه حق تعالی مقرر فرموده موافق طبع شخص است. اما در مقام تسلیم انسان برای خود طبعی نمی بیند تا موافق یا مخالف باشد، در مقام تسلیم خودی نمی بیند تا بگوید من پسندم آنچه را جانان پسندد، بلکه خود و هرچه دارد را تسلیم حق تعالی می کند، و حضرت ابالفضل(علیه السلام) دارای مقام تسلیم بود.
ب: مقام تصدیق
قدم بعد از تسلیم تصدیق است. انسانی که تسلیم محض شد مَحرم می شود و به مرحله ای می رسد که به صدق و حقانیت صاحب ولایت پی می برد. در جریان عاشورا، برخی از افراد در رابطه با قیام سید الشهداء(علیه السلام) اظهار نظر می کردند و ایراداتی داشتند،[7] ولی در هیچ منبعی ذکر نشده که قمر بنی هاشم(علیه السلام) در مقابل امام، اظهار نظری کرده باشد. این همان مقام تصدیق است که هر چه امام بفرماید را صدق بداند.
ج: مقام وفا
عباس بن علی(علیهما السلام) مصداق أتم و أکمل وفای به عهد و باقی ماندن بر بیعت بود که خداوند مومنان را این چنین توصیف می کند: «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاق؛[8] آن ها که به عهد الهى وفا مى کنند، و پیمان را نمی شکنند».
وفاداری حضرت ابالفضل(علیه السلام) نسبت به صاحب ولایت جلوه های گوناگونی دارد، مثلا: زمانی که دو مرتبه برای او امان نامه می آوردند،[9] هر دو را با قاطعیت رد می کند و یا در شب عاشورا زمانی که امام بیعتش را از اصحاب بر می دارد، نخستین کسی است که اظهار وفاداری می کند و عرضه می دارد: «لِمَ نَفْعَلُ ذَلِکَ لِنَبْقَى بَعْدَکَ لَا أَرَانَا اللَّهُ ذَلِکَ أَبَدا؛[10] دست از یاری تو برداریم که بعد از تو زنده باشیم؟ خدا هرگز نخواهد که بعد از تو زنده باشیم»؛ یا زمانی که به شریعه فرات می رسد در حالی که در اوج تشنگی است، اما به احترام لبان خشکیده امام زمانش، قطره ای آب نمی نوشد و مشک را پر از آب می کند و به سمت خیمه حرکت می کند.[11]
د: مقام نُصح
نُصح به معنای خلوص است.[12] قمر بنی هاشم(علیه السلام) نهایت خلوص را در انجام فرمان امامش به کار گرفت و در همه مراحل به عنوان یک سرباز ولایت انجام وظیفه کرد. حتی در آخرین لحظات، وقتی برای تهیه آب می رود در مسیری گام بر دارد که هزاران تیر انداز و مبارز در کمین نشسته اند و با آن که صدها توجیه برای نرفتن و آب نیاوردن می توانست بیاورد، ولی تمام همتش انجام وظیفه و بر آورده کردن خواسته امامش بود.
بنابراین مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در وجود حضرت عباس بن علی(علیهماالسلام) بود که وی را از سایر شهداء ممتاز می کند و به مقامی می رساند که به فرموده امام سجاد(علیه السلام): «اِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛[13] براى عبّاس(علیه السلام)، نزد خداوند ـ تبارک و تعالى ـ، منزلتى است که همه شهدا در روز قیامت، به آن مقام غبطه می خورند».
منبع: رهروان ولایت
--------------------------------------
پی نوشت:
[1] ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، ص 256، ناشر: دار المرتضوية، مكان چاپ: نجف اشرف ، 1356 ش .
[2] حافظ، غزل 493.
[3] تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم ، ص 104، ناشر: دار الكتاب الإسلامی، مكان چاپ: قم ،1410 ق .
[4] ر.ک: طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام (به ضمیمه تعلیقات)، ص 63و 64، وزارت ارشاد، تهران ، چاپ چهارم، 1374ش .
[5] مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش 84، قصه بازرگان کی طوطی محبوس او.
[6] زمر/10.
[7] ر. ک مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار(ط- بيروت)، ج44، ص 364، ناشر: دار إحياء التراث العربي ، مكان چاپ: بیروت، 1403ق.
[8] رعد/20.
[9] ابو مخنف كوفى، لوط بن يحيى ، وقعة الطفّ ، 189، ناشر: جامعه مدرسين ، مكان چاپ: ايران؛ قم ، 1417ق .
[10] مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص 91، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، ناشر: كنگره شيخ مفيد، مكان چاپ: قم، 1413 ق .
[11] ابن حيون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام ، ج3، ص 192، ناشر: جامعه مدرسين ، مكان چاپ: قم ، 1409 ق .
[12] قرشى بنايى على اكبر، قاموس قرآن ، ج7، ص 71، ناشر: دار الكتب الاسلامية، مكان چاپ: تهران ، 1412ق .
[13] ابن بابويه، محمد بن على ، الأمالي( للصدوق)، ص 463، ناشر: كتابچى ، چاپ تهران، 1376ش.
نظرات شما عزیزان: