فصل دوّم: روزه ندای الهی
اشاره
یا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ 5]
مردان و زنان با ایمان! سخن خدا را گوش دهید.
شما و فقط شما در این آیات، مشرّف به خطاب خدای جهان شدهاید! خدا شما را میخواند؛ شما را ندا میکند.
از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت است که فرمود:
لَذَّةُ مَا فِی النِداءِ ازالَ تَعَبَ العِبَادَةِ وَالعَناء[6]
این لذّت و احساس افتخار که خدا مؤمنان را ندا کرده و خوانده، زحمت و رنج عبادت را برده است.
ندا
یا ایُّهَا الذینَ آمَنُوا ...
ای مؤمنان! ای مسلمانان! ای مرد و زنی که به خدا و پیغمبرش ایمان
عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 15
آوردهاید!
ای گروندگان!
مخاطب شما هستید؛ خدا با شما است. به هوش باشید!
خدا شما را ندا کرده است!
شما باید به ندای خدا پاسخ بدهید!
شمایید که دعوت او را اجابت میکنید!
شمایید که فرمان خدا و حلال، حرام، واجب و هر حکم و دستور اسلام را پذیرفتهاید!
شمایید که خدا را ولی تمام امور و صاحب اختیار مطلق و نازل کننده شرایع و جاعل احکام میدانید؛ و برای او در جعل احکام و امر و نهی و تحریم و تحلیل، و وضع نظامات و انشای قوانین، شریک و انبازی نمیشناسید!
شمایید که به حکم ایمان و عقیده، فقط ملتزم به احکام اسلام و تعالیم قرآن میباشید؛ و التزام به هر برنامه و روش و هر نظام و قانون و هر ترتیبی را که غیر از احکام خدا و بیرون از حدود تعالیم قرآن باشد، باطل و انحراف و گناه میدانید!
به شما که اسلام را عقیده و کیش و برنامه زندگی، حکومت و ملّیت، قانون اجتماع، صلح و جنگ و همه چیز خود میدانید و بیرون از حصار و صدای اسلام، به هیچ صدایی پاسخ نمیدهید، و به هیچ دعوت دیگر نگرویدهاید!
به شما که از برکت ایمان به خدا، آزادی واقعی یافته و در جامعه انسانهای آزاد- که غیر از خدا صاحب اختیار و معبودی ندارند- وارد شدهاید!
به شما انسانها که شیرینی آزادی اسلام را چشیده و از بند رقیت و اسارت حکّام و صاحب اختیاران دروغین، رها شده و از ذلّت استعباد اولیای ادیان باطله و حکومتهای مستبده و قوانین موضوعه اندیشههای علیل و مغزهای ناتوان نجات یافته و به عزّت پرستش خدای یگانه و تعبّد به احکام و التزام به قوانین و فرامین او گرامی و سرافراز شدهاید!
خداوند به شما خطاب فرموده است که:
یا ایُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ
اکنون الطاف خدای مهربان را بنگرید.
خدایی که ما و تمام افراد بشر و سایر موجودات کوچک و بزرگ عالم را آفریده است. خدایی که این همه نعمت در درون و بیرون وجود ما به ما بخشیده است.
دست تربیت تکوینی و تشریعی خداوند متعال به سوی همه دراز شده، تا همگان از نقص به سوی کمال ترقّی کنند؛ و مؤمنان و بندگان خاص و خالص خود را در ادای تکالیف و اطاعت و روزهداری و ریاضت و تربیتی که از آن منظور است، آماده ساخته و به فرمانبری تشویق فرموده، تا با نشاط و معرفت و بینش هر چه بیشتر، فرمان او را پذیرفته و محرومیت از لذایذ حیوانی، خورد و خوراک و نگاهداری این رژیم الهی بر آنان دشوار نگردد. در آیات 183، 184 و 185 دوّمین سوره قرآن مجید، به نوزده خطاب و در آیه 187 به بیست خطاب، در این باره مخاطب و مشرّف فرموده است؛ در این آیات عنایات و الطافی به کار برده است که هم دلیل اعجاز بلاغت و هم گواه کمال عنایت به جنبههای نفسی، روانی و نکات تربیتی است.
تعابیر موجود در این آیات نشانگر آن است که احکام اسلام تنها یک سری قوانین خشک و بیروح و برنامههایی برای حفظ و انتظام روابط اجتماعی و سیاسی افراد با حکومت نیست؛ که غیر از قدرت سرنیزه و ارعاب و بیم از کیفر و مجازات، تضمین اجرایی دیگری نداشته باشد.
اسلام اطاعت و تمکین و احترام در مقابل قانون را با توجّه به تمام مصالح و نواحی باطن و ظاهر وجود انسان، در خود او ایجاد مینماید؛ و پیش از هر چیز از او میخواهد به خدایی که شارع احکام و قوانین، و پیامبری که آورنده آنهاست، از صمیم جان گرویده و ایمان آورد.
در احکام اسلام به جنبههای عقیده و ایمان، عقل و ضمیر، عواطف و احساسات، مصلحت و خیر، راحتی و آسایش و به توان روحی و جسمی بشر توجّه شده است تا همه، به اجرای آن علاقهمند و تخلّف از آن را تخلّف از عقیده و ایمان، هدایت و حکومت، عقل و ندای وجدان،و تخلّف از خیر و مصلحت بدانند.
اسلام پایه اجرای قوانین را بر قلب و ایمان بشر گذاشته است؛ چرا که بخش عمدهای از احکام و برنامههای اسلامی را نمیتوان با اعِمال زور و قدرت انتظامی به مرحله اجرا گذارد؛ زیرا با اتّکای به قدرت و سلاح مادّی، کنترل بشر به طوری که همواره در راه راست قدم بردارد و از روش صواب منحرف نگردد، امکانپذیر نبوده و آن چه با قدرت مادّی و نظامی، قابل اجراست از حدود حفظ ظواهر، تجاوز نکرده و در نهایت، زور و قدرت نمیتواند عامل اساسی و پایه منحصر به فرد یک اجتماع منظّم، مرتّب و قانونی باشد.
با این وجود، اسلام از این موضوع هم چشم نپوشیده و در مورد لزوم وجود قدرت برای پیشبرد اصلاحات و اجرای احکام، غافل نگشته و برای حفظ امنیت و عدالت اجتماعی، احقاق حقوق و دفع تجاوز و بیدادگری، کیفر و مجازات را پیش بینی نموده و اجرای آن را وظیفه صالحترین و قویترین قوه اجراییه و دفاعیه قرار داده است.
یکی از بهترین نشانهها و شواهد استحکام و کمال صحّت برنامهها و روش تربیتی اسلام برای متعهّد کردن جامعه، احترام به قوانین و احکام در اوضاع جوامع کنونی عالم اسلام است.
با این که تبلیغات گمراه کننده و عوامل انحراف و تضعیف ایمان، و موانع رشد افکار اسلامی بیشمار شده و تقریباً در همه جوامع اسلامی،مسلمانان در ترک عمل به احکام دین، آزاد و غیر مسؤول هستند، امّا اکثریت آنان هنوز هم با وجود فشارهایی که برای ترک سنن دینی بر آنان وارد میشود، بسیاری از احکام و شعائر را حفظ کرده و به آن ملتزم هستند. از باب مثال:
بیشتر مسلمانان نماز خوانده و روزه میگیرند. حج به جای میآورند؛ عقود و معاملات خود را محترم میشمارند؛ سلام میکنند؛ به نماز جماعت حاضر میشوند؛ زکات و سایر وجوه شرعیه را میپردازند؛ در سال، مبالغ بسیاری به مصرف خیرات و احسان و بنای مساجد، مدارس، و بیمارستانها و درمانگاهها، کتابخانه و ... میرسانند؛ شراب نمینوشند؛[7] زنا نمیکنند؛ ربا نخورده و قمار نمیکنند، دزدی نکرده و مرتکب ظلم و تجاوز نمیشوند؛ مال کسی را غصب نمیکنند؛ حقّ دیگری را ضایع نمیسازند؛ کم فروشی و تقلّب نمیکنند؛ دروغ نمیگویند؛ تهمت
نمیزنند؛ در برابر همنوعان خود به تملّق و چاپلوسی نمیپردازند و از راه تقوا و پارسایی و پاکدامنی بیرون نمیروند.
نظرات شما عزیزان: