این دو دسته نیز در روشنی تعالیم اسلام گام برنمیدارند، و روشی که دارند، آنان را از قرآن دور، و جمال زیبای اسلام را مستور، و هرج و مرج فکری و اعتقادی و پراکندگی ایجاد میکنند.
این دو دسته را باید به کیفیت صحیح و طریق مستقیم استفاده و استنباط از کتاب و سنّت، راهنمایی کرد؛ و از توجیه و تأویل و هم چنین تقلید از افکار بیگانگان و مکتبهای مادّی و ضعف شخصیت، برحذر داشته و آنان را به استقلال فکر و تعقّل و تأمّل و پیروی از علم تشویق نمود.
دسته پنجم، کسانی هستند که به طور جدّی و قاطع، قرآن را منبع هدایت و یگانه کتاب راهنمای دنیا و آخرت میدانند؛ و از هیچ مکتب و مصدر دیگری حاضر به اقتباس برنامه زندگی نیستند و متون و نصوص کتاب و سنّت را محترم شمرده و به حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه آن ایمان آورده و قرآن را راهنمایی برای همه میدانند.
این افراد را میتوان اهل قرآن و امّت قرآن خواند؛ و اینها هستند که میتوانند جمله وَالقُرآنُ کِتابی»[49]را بگویند.
این جمعیت، جمعیت وفادار به قرآن و خواهان اجرای کامل احکام قرآن هستند؛ هر چند وفاداری و فداکاری آنان یکسان نیست و امتحانات و حوادث، معلوم میسازد که تا چه حد و تا کجا و به چه مقدار برای قرآنی شدن اجتماع، فداکاری و اقدام میکنند.
آیا به همان عقیده قلبی وبحث علمی در این موضوع، قناعت کرده یا حاضرند قدم به جلو گذارند و واقعاً هدایت اسلام را بر مسایل زندگی از اخلاق و معاملات، تربیت، اقتصاد و ... تطبیق نمایند و به اخطارات و انذارات و بشارتها و تعالیم قرآن توجّه کنند؟
وظیفهای که این دسته در مقابل دین و قرآن دارند این است که: قرآن را مایه نشاط فکری و برنامه عمل و حرکت قرار داده و تصمیم بگیرند که در هیچ جا و هیچ مورد از آن منحرف نشوند و تنها به این که قرآن، زینت اوراق مصاحف و محور بحثها و مطالعات علمی و فقهی و تحقیقی است و از خواندن و نوشتن و شنیدن آن، زبانها و دستها و چشمها و گوشها مستفیض میشود، اکتفا نکرده و اجرای احکام قرآن را- که کتاب عمل و کتاب دین و دنیا و برنامه حیات است- هدف خود قرار داده و به آن اهمیت بدهند؛ دین و احکام آن را به عقاید و عبارات و جنبههای فردی و روحی محدود نسازند و در هر رشتهای احکام قرآن را مطاع و مرجع دانسته؛ و دنیا و آخرت خود را با احکام آن اداره کنند.
تا وقتی که این وضع در جوامع مسلمانان به وجود نیاید و افراد غیور و با همّت برای تحقّق این مقصد، کمر همّت نبندند و صادقانه و مخلصانه، تلاش و جهاد ننمایند، از بحث علمی و اعتقادی بیعمل، رهبری و هدایت قرآن بر کرسی تسلّط مطلق بر تمام شؤون بشر، مستقر نمیشود. از این رو باید کاری کرد که آفتاب اسلام در عرصههای گوناگون زندگی مسلمانان پرتو افکن شده و جلوه نفوذ و رسوخ اشعّه آن در نواحی متعدّد حیات آنان آشکار گردد.
یقیناً اگر بحث علمی و اعتقادی مقدّمه عمل نباشد، سبب ادای رسالت اسلام و تمکین آن نخواهد شد. رهبرادنیا به ما میگوید: اگر چنان چه شما مدّعی هستید که از امّت حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه وآله وسلّم میباشید؛ اسلام را دین خدا و قرآن را کتاب خدا و قانون حکومت و اجتماع و تجارت و حیات و موت میدانید و به آن ایمان دارید و نقص و ناتمامی در آن فرض نمیکنید، پس چرا ریزهخوار خوان دیگران شده و پای رکاب دیگران میدوید و کورکورانه نظریات و آرا و مبانی و راه دیگران را گرفته و ترویج میکنید؟
چرا در اجتماعات شما از اسلام جز در داخل مساجد، در مراسم عبادت، در گورستان، در مجالس دینی، مدارس طلّاب و کتب دینی کمتر میتوان خبر گرفت و برنامههای اجتماعی وسیع و مترقّی اسلام، متروک و احکام آن تا حدودی تعطیل شده و مظاهر اجتماعات غیر اسلامی، از جمله در: خیابانها، مؤسّسات، سازمانها و حتّی تربیت و تجارت و تبلیغات، شما را فرا گرفته است؟!
وظیفه مسلمانها است که با ساختن و روی کار آوردن اجتماع اسلامی به این پرسش پاسخ دهند.
در عصر حاضر، بهترین و بزرگترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که: با محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و خانههای علما و جدا کردن آن از اجتماع و امور دنیا- که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است- مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ نماید؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسّسهای، مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هر چه بیشتر ترقّی نماید.
قال الله تعالی:ان تَنصروالله یَنصُرُکُم وَیُثَبِّت اقْدامَکُمْ 50]ن و زعما باید به طور جدّی و صادقانه، اقدامات چشمگیر و مؤثّری بنمایند که اسلام و احکام اسلام در میان متون و کتب حدیث و فقه و در حجرههای مدارس طلّاب علوم دینی و کتابخانهها مستور و پنهان نماند؛ و در میادین دیگر به ویژه میدان عمل و سازندگی در هر زمان و مکانی آن احکام و دستورات عالیه اجرا شود.
مادام که دنیا قرآن را در اجتماع مسلمانان، مرجع امور و مصدر نهضت و تحرّک نبیند، از حقیقت اسلام و قدرت آن در سازندگی مترقّیترین اجتماعات چیزی نمیفهمد. و تا زمانی که قرآن را سازنده اجتماع و مدنیت ما نبینند، هر چه در تبلیغ اسلام و مطالبی که در اجتماع چند صد میلیونی مسلمانان از آن اثری نیست تلاش کنیم، ثمرات و آثار مهمّی نخواهد داشت.
این دو دسته را باید به کیفیت صحیح و طریق مستقیم استفاده و استنباط از کتاب و سنّت، راهنمایی کرد؛ و از توجیه و تأویل و هم چنین تقلید از افکار بیگانگان و مکتبهای مادّی و ضعف شخصیت، برحذر داشته و آنان را به استقلال فکر و تعقّل و تأمّل و پیروی از علم تشویق نمود.
دسته پنجم، کسانی هستند که به طور جدّی و قاطع، قرآن را منبع هدایت و یگانه کتاب راهنمای دنیا و آخرت میدانند؛ و از هیچ مکتب و مصدر دیگری حاضر به اقتباس برنامه زندگی نیستند و متون و نصوص کتاب و سنّت را محترم شمرده و به حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه آن ایمان آورده و قرآن را راهنمایی برای همه میدانند.
این افراد را میتوان اهل قرآن و امّت قرآن خواند؛ و اینها هستند که میتوانند جمله وَالقُرآنُ کِتابی»[49]را بگویند.
این جمعیت، جمعیت وفادار به قرآن و خواهان اجرای کامل احکام قرآن هستند؛ هر چند وفاداری و فداکاری آنان یکسان نیست و امتحانات و حوادث، معلوم میسازد که تا چه حد و تا کجا و به چه مقدار برای قرآنی شدن اجتماع، فداکاری و اقدام میکنند.
آیا به همان عقیده قلبی وبحث علمی در این موضوع، قناعت کرده یا حاضرند قدم به جلو گذارند و واقعاً هدایت اسلام را بر مسایل زندگی از اخلاق و معاملات، تربیت، اقتصاد و ... تطبیق نمایند و به اخطارات و انذارات و بشارتها و تعالیم قرآن توجّه کنند؟
وظیفهای که این دسته در مقابل دین و قرآن دارند این است که: قرآن را مایه نشاط فکری و برنامه عمل و حرکت قرار داده و تصمیم بگیرند که در هیچ جا و هیچ مورد از آن منحرف نشوند و تنها به این که قرآن، زینت اوراق مصاحف و محور بحثها و مطالعات علمی و فقهی و تحقیقی است و از خواندن و نوشتن و شنیدن آن، زبانها و دستها و چشمها و گوشها مستفیض میشود، اکتفا نکرده و اجرای احکام قرآن را- که کتاب عمل و کتاب دین و دنیا و برنامه حیات است- هدف خود قرار داده و به آن اهمیت بدهند؛ دین و احکام آن را به عقاید و عبارات و جنبههای فردی و روحی محدود نسازند و در هر رشتهای احکام قرآن را مطاع و مرجع دانسته؛ و دنیا و آخرت خود را با احکام آن اداره کنند.
تا وقتی که این وضع در جوامع مسلمانان به وجود نیاید و افراد غیور و با همّت برای تحقّق این مقصد، کمر همّت نبندند و صادقانه و مخلصانه، تلاش و جهاد ننمایند، از بحث علمی و اعتقادی بیعمل، رهبری و هدایت قرآن بر کرسی تسلّط مطلق بر تمام شؤون بشر، مستقر نمیشود. از این رو باید کاری کرد که آفتاب اسلام در عرصههای گوناگون زندگی مسلمانان پرتو افکن شده و جلوه نفوذ و رسوخ اشعّه آن در نواحی متعدّد حیات آنان آشکار گردد.
یقیناً اگر بحث علمی و اعتقادی مقدّمه عمل نباشد، سبب ادای رسالت اسلام و تمکین آن نخواهد شد. رهبرادنیا به ما میگوید: اگر چنان چه شما مدّعی هستید که از امّت حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه وآله وسلّم میباشید؛ اسلام را دین خدا و قرآن را کتاب خدا و قانون حکومت و اجتماع و تجارت و حیات و موت میدانید و به آن ایمان دارید و نقص و ناتمامی در آن فرض نمیکنید، پس چرا ریزهخوار خوان دیگران شده و پای رکاب دیگران میدوید و کورکورانه نظریات و آرا و مبانی و راه دیگران را گرفته و ترویج میکنید؟
چرا در اجتماعات شما از اسلام جز در داخل مساجد، در مراسم عبادت، در گورستان، در مجالس دینی، مدارس طلّاب و کتب دینی کمتر میتوان خبر گرفت و برنامههای اجتماعی وسیع و مترقّی اسلام، متروک و احکام آن تا حدودی تعطیل شده و مظاهر اجتماعات غیر اسلامی، از جمله در: خیابانها، مؤسّسات، سازمانها و حتّی تربیت و تجارت و تبلیغات، شما را فرا گرفته است؟!
وظیفه مسلمانها است که با ساختن و روی کار آوردن اجتماع اسلامی به این پرسش پاسخ دهند.
در عصر حاضر، بهترین و بزرگترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که: با محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و خانههای علما و جدا کردن آن از اجتماع و امور دنیا- که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است- مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ نماید؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسّسهای، مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هر چه بیشتر ترقّی نماید.
قال الله تعالی:ان تَنصروالله یَنصُرُکُم وَیُثَبِّت اقْدامَکُمْ 50]ن و زعما باید به طور جدّی و صادقانه، اقدامات چشمگیر و مؤثّری بنمایند که اسلام و احکام اسلام در میان متون و کتب حدیث و فقه و در حجرههای مدارس طلّاب علوم دینی و کتابخانهها مستور و پنهان نماند؛ و در میادین دیگر به ویژه میدان عمل و سازندگی در هر زمان و مکانی آن احکام و دستورات عالیه اجرا شود.
مادام که دنیا قرآن را در اجتماع مسلمانان، مرجع امور و مصدر نهضت و تحرّک نبیند، از حقیقت اسلام و قدرت آن در سازندگی مترقّیترین اجتماعات چیزی نمیفهمد. و تا زمانی که قرآن را سازنده اجتماع و مدنیت ما نبینند، هر چه در تبلیغ اسلام و مطالبی که در اجتماع چند صد میلیونی مسلمانان از آن اثری نیست تلاش کنیم، ثمرات و آثار مهمّی نخواهد داشت.
دنیا به ما میگوید: اگر چنان چه شما مدّعی هستید که از امّت حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه وآله وسلّم میباشید؛ اسلام را دین خدا و قرآن را کتاب خدا و قانون حکومت و اجتماع و تجارت و حیات و موت میدانید و به آن ایمان دارید و نقص و ناتمامی در آن فرض نمیکنید، پس چرا ریزهخوار خوان دیگران شده و پای رکاب دیگران میدوید و کورکورانه نظریات و آرا و مبانی و راه دیگران را گرفته و ترویج میکنید؟
چرا در اجتماعات شما از اسلام جز در داخل مساجد، در مراسم عبادت، در گورستان، در مجالس دینی، مدارس طلّاب و کتب دینی کمتر میتوان خبر گرفت و برنامههای اجتماعی وسیع و مترقّی اسلام، متروک و احکام آن تا حدودی تعطیل شده و مظاهر اجتماعات غیر اسلامی، از جمله در: خیابانها، مؤسّسات، سازمانها و حتّی تربیت و تجارت و تبلیغات، شما را فرا گرفته است؟!
وظیفه مسلمانها است که با ساختن و روی کار آوردن اجتماع اسلامی به این پرسش پاسخ دهند.
در عصر حاضر، بهترین و بزرگترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که: با محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و خانههای علما و جدا کردن آن از اجتماع و امور دنیا- که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است- مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ نماید؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسّسهای، مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هر چه بیشتر ترقّی نماید.
قال الله تعالی:ان تَنصروالله یَنصُرُکُم وَیُثَبِّت اقْدامَکُمْ 50]
چرا در اجتماعات شما از اسلام جز در داخل مساجد، در مراسم عبادت، در گورستان، در مجالس دینی، مدارس طلّاب و کتب دینی کمتر میتوان خبر گرفت و برنامههای اجتماعی وسیع و مترقّی اسلام، متروک و احکام آن تا حدودی تعطیل شده و مظاهر اجتماعات غیر اسلامی، از جمله در: خیابانها، مؤسّسات، سازمانها و حتّی تربیت و تجارت و تبلیغات، شما را فرا گرفته است؟!
وظیفه مسلمانها است که با ساختن و روی کار آوردن اجتماع اسلامی به این پرسش پاسخ دهند.
در عصر حاضر، بهترین و بزرگترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که: با محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و خانههای علما و جدا کردن آن از اجتماع و امور دنیا- که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است- مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ نماید؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسّسهای، مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هر چه بیشتر ترقّی نماید.
قال الله تعالی:ان تَنصروالله یَنصُرُکُم وَیُثَبِّت اقْدامَکُمْ 50]
نظرات شما عزیزان: