بهترین روش
بهترین روشها برای ترمیم و جبران گناه و اعاده حیثیت و شرافت گناهکار- که از عوامل مهمّ تربیت و تهذیب اخلاق و تصفیه ارواح نیز هست و در عین حال از سهولت و آسانی و وسعت دین اسلام حکایت میکند و شرافت و آبروی گناهکار را در نزد دیگران نمیریزد و وجدان و قلب او را از تاریکی و کدورت پاک میسازد- استغفار، طلب آمرزش و توبه و بازگشت به سوی خدا است.
اسلام در ضمن بسیاری از تعالیم اجتماعی، حفظ شرف و موقعیت و مقام اجتماعی و حرمت و آبروی افراد را منظور داشته و کشف و آشکار شدن نهانیهای کارهای مردم را نخواسته و افشای معایب و اشاعه فحشا را به شدّت ممنوع کرده است.
نظر اسلام آن است که هر که قدمش به سنگ معصیتی خورد و لغزشی او را به زمین انداخت، باید به پا خیزد و در راه خدا و به سوی خدا قدم بردارد و از مجاهده و کوشش باز نایستد.
هر فردی باید خود به حساب خویشتن رسیدگی کند، و به پرونده اعمال خود نظر نموده، و در محکمه وجدان، بازپرس خودشود.
حاسِبُوا انْفُسَکُمْ قَبْلَ انْ تُحاسِبُوا وَزَنُوها قَبْلَ انْ تُوزِنُوا،وَتَجْهَزُوا لِلْعَرْضِ الاکْبَر[134]
جبران گناه و آمرزش معاصی، به رفتن نزد کشیش، و اقرار به گناه در نزد او احتیاج ندارد؛ شکنجه بدنی و مقراض کردن و قطع اعضا نمیخواهد.
جبران گناه و آمرزش و پذیرش توبه، بیش از بیداری ضمیر و شعور و توجّه به زیان گناه و پشیمانی و تصمیم به پاک شدن از گناه، بازگشت به راه خدا، ادای حقوق و خلاصی از مظالم، شرط دیگری ندارد.
اگر مؤمن مرتکب گناهی شد[135] چون به آثار شوم و خطرناک گناه آگاه است، پشیمان میشود؛ همانطور که اگر فردی ندانسته یا در حال عصبانیت سم بخورد، یا اموالش را آتش بزند، یا فرزند خود را به قتل رساند، یا به ولی نعمت خود توهین کند، پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود بر حسب حدیث:
فَمَنْ لَمْ یندم عَلی ذَنْبٍ یرتکبه فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ 136]
او مؤمن نیست.
اثر «ایمان»، ندامت و پشیمانی از گناه است و ندامت از گناه در «توبه»کافی است.
وَکَفی بِالنَدَمِ التَّوبَة[137]
وقتی مؤمن گناهی را مرتکب شد، پشیمانی او را به استغفار و آمرزش خواستن وادار میسازد و تعالیم اسلام گناهکاران را به رحمت خدا امیدوار و از نامیدی و یأس نجات میدهد. این مژده الهی و بشارت قرآنی در کالبد مرده، روح تازه میدمد:
قُلْ یا عِبادِی الَّذِینَ اسرَفُوا عَلی انفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ انَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً انَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمِ 138]
آری، خدا غفار، رحیم، ستّار، توّاب و واسع المغفره والرّحمه است. بنده توبه کار را دوست میدارد؛ و هیچ انسانی محکوم به بدبختی نیست.
در برخی اخبار و روایات 139] آمده است که وقتی بندهای از گناه پشیمان شد و به سوی خدا بازگشت و گفت:
الهِی انَا اسأتُ
خدای من! من بد کردم.
خدا میفرماید:
وَانَا سَتَرتُ
من آن را پوشاندم.
فَیَقُولُ: «الهِی انَا نَدمتُ».
و چون میگوید: خدای من! من پشیمان شدم.
خدا میفرماید:
وَانَا قَبِلتُ
من قبول کردم.
ایُّهَا الشّاب اذِا تُبتَ ثُمَّ نَقَضتَ فَلا تَستَحی ان تَرجِعَ الینا
: ای جوان، اگر توبه کردی و شکستی، حیا نکن که دیگر بار به سوی ما بر گردی!
وَاذِا ثانیاً فَلا تَستَحی اوَ یَمَنَعُکَ الَحیاءُ ان تَأتِیَنا ثالثاً
و هر گاه دوباره توبه را شکستی، حیا نکن. آیا حیا تو را از این که سه باره به سوی ما بیایی، منع میکند؟ (: حیا نکن و بیا.)
وَاذِا نَقَضَتَ ثالثاً فَارجِع الَینا رابعاً
و هر گاه برای سوّمین بار توبه را شکستی، برای چهارمین بار به سوی ما بیا.
فَانَا الجَوادُ الذِی لاابخل
من بخشندهای هستم که بخل نمیورزم.
وَانَا الحَلِیمُ الذِی لا اعجل
من بردباری هستم که شتاب نمیکنم.
وَانَا الذِی استرُ عَلی المَعاصِی وَاقبلُ التائِبین، وَاعفُو عَنِ الخاطِئین، وارحَمُ النادِمِین
من آنم که: بر معاصی پرده میپوشم، و توبه کنندگان را قبول میکنم و از خطا کنندگان میگذرم و به پشیمانان، رحم میکنم.
وَانَا ارحَمُ الراحِمِین
و من رحم کنندهترین رحم کنندگانم.
مَن ذَا الذِی اتی الی بِابِنا فَرَدَدناه؟
کدام فردی به سوی درگاه ما آمد و او را رد کردیم؟
مَن ذَاالَّذِی لَجَأ الی جانِبِنا فَطَرَدناه؟
چه کسی به سوی ما پناه برد و ما او را دور کردیم؟
مَن ذَاالَّذِی تابَ الَینا وَما قَبلناه؟
چه کسی به سوی ما بازگردید که او را نپذیرفتیم؟
مَن ذَاالَّذِی طَلَبَ منّا وَما اعطیناه؟
چه کسی از ما درخواستی کرد که به او عطا نکردیم؟
مَنِ الَّذِی استَقالَ مِن ذَنبِه فَما غَفَرناه؟
چه کسی از ما آمرزش خواست و ما او را نیامرزیدیم؟
انا الَّذِی اغفِرُ الذُّنُوبَ وَ أستُرُ الْعُیوبَ وَاغِیثُ المَکروبَ، وَارحَمُ الباکِی النَدوب وَانا عَلّامُ الغُیوب
من آنم که گناهان را میآمرزم و عیبها را میپوشانم و اندوهناکان را یاری میکنم و به گریانِ ندبهکننده رحم میکنم و من دانای امور نهان و پنهان هستم.
دعاهای مأثوره، عذرخواهی و پوزش طلبی را به بندگان گناهکار یاد میدهد.
در این جمله از دعا دقّت کنید که چگونه معاذیر بنده را در درگاه خدا عرضه میدارد و او را با خدا آشنا میسازد:
الهِی لَم اعصِکَ حِینَ عَصَیتُکَ وَانَا بِرُبُوبِیتِکَ جاحِدٌ وَلابِأَمْرِکَ مُستَخِفٌ وَلا لِعُقوبَتِکَ مُتَعَرَّضٌ وَلا لِوَعِیدِکَ مُتَهاوِنٌ وَلکِن خَطیئه عَرَضَت وَسَوَّلَت لِی نَفْسِی وَغَلَبَنِی هَوای وَاعانَنِی عَلَیها شِقوَتِی وَغَرَّنِی سترُکَ المُرخی عَلَی ...
خدای من! معصیت تو را نکردم در هنگامی که معصیت کردم؛ در حالی که پروردگاریت را منکر باشم و فرمان تو را سبک شمرده باشم و یا آن که خود را در معرض عقاب تو قرار دهم و یا تهدید تو را سست گرفته باشم؛ ولی خطایی روی داد و نفس من، آن را از برای من زینت داد و شقاوتم کمک کرد و پردهپوشی تو بر من، مغرورم نمود.
در این جمله نیز دقّت کنید
الهِی رَبَّیتَنِی فِی نِعَمِکَ وَاحْسانِکَ صَغِیراً وَنَوَّهتَ بِاسمِی کَبِیراً فَیا مَن رَبَّانِی فِی الدُّنیا بِاحسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاشَارَ لِی فِی الآخِرَه الی عَفْوِهِ وَکَرَمِه. مَعرِفَتِی یا مَوْلای دَلِیلِی عَلَیکَ وَ حُبِّی لَکَ شَفِیعی الَیکَ ...
معبود من! مرا در نعمت و احسانت پرورش دادی در وقتی که صغیر بودم و نامم را آن هنگام که کبیر شدم، بلند کردی. پس ای کسی که تربیت کرد مرا در دنیا به احسان و فضل و نعمتش و برای من در آخرت به سوی عفو و کرمش اشاره کرد. ای آقای من!معرفت من راهنمایم به سوی تو است و دوستیم شفیع من در نزد تو است.
و یا:
اذا رَأَیتُ مَولای ذُنُوبِی فَزِعتُ وَاذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَان عَفوتَ فَخَیرُ راحِم وَان عذَّبتَ فَغَیرُ ظالِمٍ ...
وقتی گناهانم را میبینم، میهراسم، و وقتی کرم تو را مینگرم به آن طمع میکنم. پس اگر عفو کنی بهترین رحم کنندهای و اگر عذاب کنی، ستمگر نیستی!
این جملات از دعای «ابی حمزه ثمالی» است. تمام جملههای این دعا روح بخش است و خواننده را به عالم روحانی و ملکوتی سیر میدهد. انتخاب جملههای این دعا ممکن نیست؛ چون تمام جملههایش منتخب است. این جملات، انسان را به سوی خدا میبرد؛ و او را از گناه به توبه حقیقی روانه میکند.
توبه در اسلام برای همه انسانها فراهم است. هر شخص در هر کجا که باشد؛ میتواند اگر گذشته تاریک و ندامتانگیز دارد، آن را با توبه و استغفار فراموش سازد و اگر چند قطره اشکی هم بریزد و به درگاه خدا اظهار بندگی و عجز نماید، خوشا به حال او.
برنامه توبه و استغفار این است:
وَمَن یَعْمَل سُوءً اوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِر اللهَ یَجِدِاللهَ غَفُوراً رَّحِیماً[140]
و هر کس کار بدی کند، یا بر خویشتن ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.
و نیز:
کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحمَةَ انَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءً بِجَهالَة ثُمَّ تابَ مِن بَعدِهِ وَ اصْلَحَ فَانَّهُ غَفُورٌ رَحیم 141]
پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده که هر کس از شما به نادانی کار بدی کند و آن گاه به توبه و صلاح آید، پس وی آمرزنده مهربان است.
در ماه رمضان برنامه توبه و استغفار، تازه میشود و مسلمانان عموماً در هر حال و در هر شرایطی که هستند باید بر سر این خوان و سفره گسترده آمرزش و مغفرت خدا بنشینند و هر فردی به فراخور حال خود به استقبال آینده بهتر و شرافتمندانهتری برود. چرا که در غیر این صورت:
فَالشَّقِی مَن حَرُمَ غُفرانَ اللهِ فِی هذَا الشَّهرِ العَظِیم 142]
بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه بزرگ محروم بماند [و نتواند خود را عوض کند و گناه و معصیت را کنار بگذارد].
از اوّل ماه رمضان تا پایان آن باید زبان مؤمن روزهدار، به استغفار باز باشد.
ادعیه شبها، سحرها و روزها و هنگام افطار، همه متضمّن طلب مغفرت است. مخصوصاً شبهای قدر برای توبه و اصلاح حال و تغییر روش و حرکت فکری و اخلاقی، فرصتهای عزیزی است که فوت آن فرصتها، نشان بیلیاقتی است.
پاینده باد اسلام! که با چنین تعالیم و برنامههای نجات بخش به کمک بشریت آمده و او را به عالیترین اخلاق انسانی رهبری مینماید.
نویسندهای به نام «فرانزستال» در مقالهای که در یکی از مجلّات منتشر نموده، بعد از مقایسهای که بین حرکت تسلیح اخلاقی و نظر «دکتر فرانک بکمان» مؤسّس «جمعیت تسلیح اخلاقی» کرده، نتیجه گرفته است که اسلام از جهت تسلیح اخلاقی اسبق است. وی مینویسد:
توبه در اسلام وسیلهای است که افراد خودشان خود را تغییر دهند و سلاح اخلاقی بزرگی است؛ زیرا متضمّن پشیمانی و تغییر حال و تحوّل است.
اگر این نویسنده از برنامههای ماه رمضان و از ادعیهای که مؤمنان میخوانند و از حالات، گریهها، مناجاتها، زاریهای آنها آگاه بود،
میدانست که وسایل تسلیح اخلاقی آن چنان که در اختیار مسلمانان است در اختیار هیچ ملّت و جامعهای نیست.
حیف که از این وسایل چنان چه باید و شاید استفاده نمیشود و افسوس که از این مکتب تربیت، قدردانی نشده و به حقایق و مقاصد آن آشنا نمیشویم.
برادر و خواهر عزیز! قدر این همه درهای رحمتی را که به سوی تو گشوده شده است، بدان. توبه و استغفار کن، تغییر حال بده و رفتار خود را با تعالیم اسلام منطبق ساز. حال که خدا به تو توفیق داده و ماه رمضان را درک کردهای و در مجالس قرائت قرآن، دعا، موعظه و اخلاق و در مساجد و نماز جماعت و مراسم دیگر شرکت میکنی، استفاده کن. میان بندهای که به سوی خدا کوچ میکند، چندان مسافتی نیست.
«وَانَّ القاصِدةُ الَیکَ قَرِیبُ المَسافَة»[143]
حقیقتاً توبه کن. تصمیم بگیر که خود را عوض کنی و تغییر وضع بدهی. تصمیم بگیر که از گناه و گناهکاران فاصله بگیری.
بیشک اگر در صف توبهکاران، استغفار کنندگان در نیایی و فقط بر زبان «استَغفرُالله» جاری کنی، توبه حاصل نمیشود.
گناهان خود را به یاد آور و به حافظهات مراجعه کن و بین خود و خدا به معاصی اقرار و اعتراف کن و از همه گناهان توبه نما و یک
عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 205
لحظه نیز توبه را تأخیر نینداز که بسا پس از آن، دیگر توفیق توبه حاصل نخواهد شد.
گریه کن، اشک بریز و فرصت را غنیمت شمرده و با دل سوخته خدا را بخوان و بگو:
سَیِّدِی انَا اسْئَلُکَ مالا اسْتَحِقُّ وَانتَ اهلُ التَّقْوی واهْلُ المَغْفِرَة فَاغْفِرْ لِی وَالْبِسْنِی مِن نَظَرِکَ ثَوباً یُغَطِّی عَلیّ الذُنُوبَ وَالتَّبِعات وَتَغفِرهالِی وَلا اطالَبُ بِها انَّکَ ذُومَنٍّ قَدِیم وَصَفحٍ وَتَجاوُزٍ کَرِیمٍ ...[144]
نظرات شما عزیزان: