واژه «انسان» و مرادفات آن در قرآن
با نگاهى اجمالى مىتوان این الفاظ را در مورد انسان در قرآن یافت: انسان، بشر، ناس، اُناس، انس، إنسى، أناسیّ، بنىآدم.
بحث دربارة این الفاظ از این جهت كه از چه ریشهاى گرفته شدهاند و هر یك به چه مناسبتى اطلاق مىشود (نظیر آنچه در مورد واژة «انسان»، برخى گفتهاند از ریشة انس است و برخى نظر دادهاند كه از مادّه نسیان است) در فهم معناى هریك از آنها به عنوان یك اسم عام براى این نوع از موجودات تأثیری ندارد.
در میان مفسران گاهى اختلافاتى از جهت استعمال این واژهها وجود دارد كه آیا مرادفاند یا با هم فرق دارند، و اگر فرق دارند، این فرق جنبة دستور زبانى دارد یا از لحاظ معناست.
پاسخ اجمالى آن است كه گاهى فصاحت و بلاغت مقتضى این نوع كاربرد مترادفات است. گاهى این ظرایف را كسانى كه ذوق لطیف و والایى دارند درمییابند، گاهى هم قابل تبیین نیست؛ ولى چون ما بر آنیم كه قرآن در بالاترین ستیغ بلاغت و فصاحت نازل شده، معتقدیم كه اینجا این واژه و جاى دیگر، واژة دیگر مناسب بوده است.
یگانه فرقى كه در مورد كاربرد دو لفظ انسان(1) و بشر(2) وجود دارد این است كه انسان بر جمع اطلاق نمىشود و اسم جنسِ فردی است، ولى بشر، هم به صورت اسم جنس فردى و هم اسم جنس جمعى به كار مىرود: «إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ».
1. ر.ك: محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص 93 و حسین دامغانی، قاموس قرآن، ص 94.
2. ر.ك: حسین الراغب الاصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 124 و حسین دامغانی، قاموس قرآن، ص 64.
در آیة وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُون؛(1)«هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من از گلِ خشكیدهای كه از گلِ بدبویی گرفته شده، بشری میآفرینم» در مورد فرد؛ و در آیة إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ؛(2)«سپس به ناگاه انسانهایی شدید و در روی زمین گسترش یافتید» در مورد جمع استعمال شده است، ولى بازگشت این فرق هم به دستور زبان و صرفاً قراردادى است.
ناس، اناس و انس،(3) همه اسم جمعاند، اما تفاوتهایى در كاربرد دارند: «ناس» به كل انسانها هم اطلاق میشود، ولى «اناس» معمولاً به دستهاى از انسانها گفته شده است. در داستان لوط، قوم او دربارة وى و مؤمنان به او گفتند: إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ؛(4) «اینها انسانهایی پاكدامناند».
باز این فرق، دستور زبانى و قراردادى است.
«انس» بر مجموع انسانها اطلاق میشود ـ مثل جن كه بر مجموع این طایفه اطلاق میگردد ـ و از این جهت مانند بشر است كه بر همة انسانها اطلاق مىشود.
لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ...؛(5)«اگر همه انسانها و جنها جمع شوند...»
یكى از الفاظ، «بنىآدم» است كه چون از نظر قرآن همة انسانها از نسل آدماند، به آنها بنىآدم گفته میشود. برخى پنداشتهاند كه «آدم» نیز اسم جنس است و همان گونه كه ما آن را در فارسى تقریباً مرادف انسان به كار مىبریم، در قرآن نیز چنین است. اما هر كس حتی با اندك آشنایى به زبان عربى میداند كه آدم مانند عیسى و موسى، اسم خاص است و در قرآن به سایر انسانها هرگز اطلاق نمیشود.
1. حجر (15)، 28.
2. روم (30)، 20.
3. ر.ك: محمدفؤاد عبدالباقی، همان، ص 93، 94 و حسین الراغب الاصفهانی، همان، ص 94.
4. نمل (27)، 56.
5. اسراء (17)، 88.
نظرات شما عزیزان: