قیام 15 خرداد
غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، به تازگی فروکش کرده بود که این بار شاه خود به میدان آمد و طرحی با عنوان "انقلاب سفید" یا " انقلاب شاه و میهن" با اصولی ششگانه اعلام کرد . به زعم شاه شکست حکومت در ماجرای انجمنها، از آن رو بود که دولت عهده دار آن شده بود; اما اینک که او خود پا به میان گذاشته است، کسی جرئت مخالفت و ابراز نظر مخالف ندارد .
معروف ترین بند اصول ششگانه انقلاب سفید الغای رژیم ارباب و رعیتی بود . این اصول از داخل و خارج مورد حمایت های بسیار قرار گرفت . امریکا این انقلاب شاهی را نسخه ای کاملا مناسب با اهداف خود می دانست و از این رو از هیچ حمایت و عنایتی به شاه دریغ نکرد . در داخل کمونیستها این دگرگونی را هماهنگ با مراحل دیالکتیک تاریخی خود می پنداشتند و بر آن بودند که این تغییرات همان انتقال مرحله فئودالیته به سرمایه داری و پس از آن، ظهور کمونیسم است . این تحلیل، ابر قدرت شرق را نیز به مسالمت و موافقت با شاه کشانده بود و احزاب طرفدار شوروی نیز به قافله حامیان پیوستند .
درست به همین دلیل، احزاب چپ و کمونیستی نتوانستند قیام مردمی 15 خرداد را درک کنند و آن را حرکتی ارتجاعی و مذبوحانه از جانب فئودالها خواندند . 46
شاه در دیماه 1341 هجری شمسی اصول ششگانه اصلاحات خویش را اعلام کرد و از مردم خواست که در 6 بهمن همان سال به پای صندوقها آمده بدان رای مثبت دهند .
امام خمینی، گروهی از علما و مراجع قم را به تشکیل جلسه ای در این باره دعوت کرد . در آن جلسه مقرر شد که آیت الله روح الله کمالوند به نمایندگی از مراجع قم با شاه مذاکره کند و انگیزه وی را از این اصلاحات جویا شود . مرحوم آیت الله کمالوند، پس از بازگشت از تهران نتیجه گفتگوهای خود را با شاه به علمای قم و امام خمینی بازگفت . از این گفتگوها چنین برمی آمد که این اصلاحات برای شاه بسیار مهم و سرنوشت ساز است . شاه در اهمیت این"انقلاب از بالا" به مرحوم کمالوند، گفته بود: "اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود . من باید این برنامه را اجرا کنم; زیرا اگر نکنم از بین می روم و کسانی روی کار می آیند و به این کارها دست می زنند که نه تنها هیچ اعتقادی به شما و مرام و مسلک شما ندارند، بلکه مساجد را بر سر شما خراب خواهند کرد و شما را نیز از بین خواهند برد" . 47شاه به این تهدیدها بسنده نمی کند و از راه تطمیع و مسالمت نیز وارد می شود و به گفته های خود می افزاید ["در صورتی که] روحانیون با این برنامه اصلی موافقت کنند و به کارشکنی و مخالفت دست نزنند، اطمینان می دهم که هر پیشنهاد و خواسته ای که درباره روحانیت داشته باشند، برآورده سازم" . 48
امام خمینی از لحن پیام شاه درمی یابد که این اصلاحات بیش از هر چیز به نفع شاه و سلطنت او است . از طرفی حامیان این طرح امام را به این نتیجه رساند که با اجرای اصول انقلاب سپید، زمینه برای نفوذ بیشتر امریکا و اسرائیل به ایران مساعدتر می شود .
در نشست بعدی علمای قم، حضرت امام خواستار تحریم رفراندوم می شود . اما اعضای دیگر جلسه با این رویه و ستیزه جویی با تصمیمات حکومت، موافقت نمی کنند . امام خمینی، به بیان های مختلف، حاضران در جلسه را با عقیده خود همراه می کند و سرانجام فتوای تحریم را از آنان می گیرد . خود نیز در بیانیه ای صریح در دوم بهمن، چهار روز پیش از رفراندوم، آن را اجباری و مخالف اسلام و قانون اساسی قلمداد می کنند . پس از انتشار پیام امام، بازار تهران تعطیل شد و دانشجویان دانشگاه تهران دست به راهپیمایی های اعتراض آمیز زدند . پلیس مجبور به مداخله شد و جمعی از دانشجویان را مجروح و برخی را دستگیر کرد .
شاه، اصلاحات دیکته شده را "انقلاب سفید" نامیده بود و به هیچ وجه نمی توانست کشور را در آستانه رفراندوم به خاک و خون کشد . شدت عمل و خونریزی بیشتر می توانست فلسفه انقلابی را که او "سفید" و "تصویب ملی" نامیده بود، از بین ببرد . از این رو تصمیم گرفت با اطلاع قبلی وارد قم شود و نظر موافق علمای دین را، مانند امضایی نافذ و مقدس، پای برنامه های خود بگذارد . علی رغم، تلاش بسیاری که کارگزاران حکومت در قم کردند، هیچ گونه استقبالی از جانب روحانیت نسبت به شاه به عمل نیامد . امام خمینی، حتی مردم را از رفت و آمد در شهر منع کرده بودند و از ایشان خواسته بودند در روز چهارم بهمن در خیابان های شهر ظاهر نشوند . نه تنها مردم و روحانیون، شاه را استقبال نکردند، حتی تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه - سلام الله علیها - نیز آن روز از خانه خود بیرون نیامد و این برای شاه که می دانست تولیت آستانه مقدسه، باید به نوعی کارگزار حکومت نیز باشد، بسیار دردناک بود . سختی آن مواجهه و دردناکی آن را برای شاه، می توان از سخنرانی او در جمع مقامات محلی قم دریافت . وی در این سخنرانی روحانیت را "ارتجاع سیاه" و بدتر از "ارتجاع سرخ "و "صد برابر خائن تر از حزب توده" و "مخالف اصلاحات" نامید49 و با به کار بردن کلمات رکیک و جملات تند، عصبانیت خود را از اقدام شجاعانه مردم و روحانیت نشان داد .
روز 6 بهمن، رفراندوم انجام شد و در حالی که مردم اغلب شهرها آن را تحریم کرده بودند، رسانه های دولتی به طرز وقیحانه ای خبر از تصویب آن با اکثریت آرا دادند: 000ژ600ژ5 رای موافق در مقابل 4150 رای مخالف 50! پس از اعلام نتایج، سیل پیام های تبریک از سوی دول غربی و کشورهای منطقه به سوی دربار سرازیر شد . کندی، رئیس جمهور وقت امریکا، از انتخابات بهمن، به رفراندوم تاریخی یاد کرد و طی پیامی به شاه به او اطمینان داد که از این پس، می تواند کمک های بیشتری از امریکا دریافت کند . روزنامه های امریکا نیز به کمک شاه آمدند و او را بیش از هر وقت دیگر مستحق حمایت و کمک های مادی و معنوی دانستند . مطبوعات غربی، تصویب ملی اصول ششگانه را "اقدام انقلابی" و رسانه های دولت شوروی، آن را مبارزه با نظام فئودالی خواندند . در همین روزنامه ها، مخالفان اصلاحات، پس مانده های رژیم فئودالیته خوانده شدند و شاه، قهرمان مبارزه با فئودالیسم!
8 بهمن ماه آن سال مصادف بود با آغاز ماه مبارک رمضان . امام خمینی به عموم مسلمانان ایران پیشنهاد کرد امسال مراسم نماز جماعت و سخنرانی در مساجد تعطیل شود و مردم برای اعلام انزجار از شاه و عملکردهای او، دست به مبارزات منفی بزنند . در روز عید فطر همان سال، امام خمینی برای مردمی که از راه های دور و نزدیک به دیدار ایشان آمده بودند، سخنرانی مهمی ایراد فرمودند و در آن سخنرانی شاه را به تمکین در برابر اسلام و علما دعوت کردند . 51شاه نیز در 23 اسفند، با سخنانی تند و توهین آمیز، کسانی را که رفراندوم را تحریم کرده بودند به سرکوب و شدت عمل تهدید کرد . امام خمینی برای پیشگیری از اقدامات شاه و گستراندن دامنه انقلاب به همه لایه های جامعه، نوروز سال جدید (1342) را عزای عمومی اعلام کردند . این تصمیم که طی بیانیه ای انتشار یافت، مردم را بیش از پیش به مشارکت با انقلاب اسلامی می خواند و این مشارکت عمومی می توانست، شاه را در بدترین وضعیت سیاسی - اجتماعی قرار دهد .
نظرات شما عزیزان: