آشکار بود که این سخنان تند و انقلابی، چه آثاری در پی خواهد داشت . شاه بیش از هر وقت دیگر، در انظار عمومی ایران تحقیر شده بود و هیچگاه تصور نمی کرد که در دوران سلطنت او، چنین خطاب های تحقیرآمیزی به او شود . شاه چنان برآشفته و عصبانی شده بود که نتوانست تا پایان مراسم صبر کند و دستوری ندهد . در همان شامگاه 14 خرداد، موج دستگیری ها آغاز شد و شمار بسیاری از یاران و نزدیکان امام روانه زندان شدند . بامداد 15 خرداد - ساعت سه نیمه شب - صدها کماندو با استفاده از تاریکی شب، پس از محاصره بیت امام، به درون خانه ریختند و امام خمینی را دستگیر کرده به زندان بردند . خاطراتی که نزدیکان امام از این لحظات بیم و ترس نقل می کنند، همگی حکایت از ایمان و اطمینان امام به راه و شیوه خود داشت . او چنان با طمانینه و سکینه قلب، حوادث را از نظر می گذراند که موجب شگفتی دوستان و مهاجمان شده بود . تا آن جا که نقل می کنند: امام پس از آن که متوجه اضطراب و دلهره سربازان شدند، آنان را دلداری می دادند و بر حال آنان ترحم می فرمودند .
امام را به تهران بردند . خبر دستگیری ایشان به سرعت قم را به خشم و هیجان آورد . مردم مسلمان تهران به خیابان ها ریختند و شعار "یا مرگ یا خمینی" شهر را لرزاند . نظامیان شاه، با شدیدترین و بی رحمانه ترین شیوه ها قیام را سرکوب کردند . شمار بسیاری از علمای اصفهان، قم، مشهد و تبریز به تهران آمدند . همه می دانستند که رژیم درصدد انتقام از رهبر روحانی جنبش است . شاه چاره ای پیش پای خود نمی دید جز کشتار و خاموش کردن صدای پیشوای نهضت . دستگاه حاکم تصمیم خود را گرفته بود و قصد داشت امام را پس از محاکمه ای فرمایشی - و یا حتی بدون محاکمه - اعدام کند . روزهای سختی بر مردم ایران و مبارزان اسلامی می گذشت . ناگاه اعلامیه ای به امضای عالمان دین و مراجع وقت، منتشر شد . این اعلامیه به صراحت مرجعیت امام را تایید می کرد و خواهان آزادی وی بود . اعلامیه به ابتکار آیت الله منتظری و امضای مهاجرین بود و نتیجه آن شمول قانون مراجع و مصونیت ایشان از حکم مجازات اعدام، بر امام بود . رژیم، مهاجرین را تحت فشار قرار داد و از آنان خواست که به مراکز خویش بازگردند . اما آنان بر خواست خود تاکید ورزیدند و به استناد اعلامیه اخیر، امام را مصون از هرگونه حکمی می دانستند . بخش هایی از این اعلامیه نجات بخش بدین قرار است:
" ... حضرت آیت الله خمینی - دامت برکاته - که یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعه و از مجاهدین عالم روحانیت می باشند، به جرم ازخودگذشتگی در راه حفظ قوانین قرآن و استقلال مملکت محبوس شده و به جد خود (حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام) تاسی کرده است . مهاجرت عموم مراجع عالیقدر از مشهد مقدس و قم و سایر شهرها و اجتماع در مرکز، شاهد گویایی است از وحدت نظر و از خودگذشتگی بزرگان دینی در راه دین و قرآن ... حضرت آیت الله خمینی و آیات دیگر هیچ جرمی به غیر از تبلیغ احکام اسلام و توجه دادن مردم به خطرهایی که نسبت به اسلام یا مملکت پیش بینی می شود، نداشته و ندارند ... حضرت آیت الله خمینی تنها نیستند و اعتراضات شرعی و قانونی معظم له به دولت، مورد تایید تمام علمای شیعه و ملت مسلمان ایران و جهان است ... . "58
سیل اعلامیه ها، تلگراف ها و نامه ها از سوی مراجع داخل و خارج و شخصیت های ملی - مذهبی، دستگاه حاکم را محاصره کرده بود . حتی مفتی اعظم الازهر مصر، مرحوم شیخ محمود شلتوت، اعلامیه ای خطاب به مسلمانان جهان منتشر کرد . ترجمه قسمتی از این اعلامیه مهم و هوشمندانه که در تاریخ 18 محرم 1383 صادر شده بدین قرار است:
"به شما مسلمانان هشدار می دهم، به مسلمانان همه کشورها و به ملت مسلمان ایران که این تجاوز و دست درازی بی شرمانه را به سادگی نگاه نکنید و با تمام نیرو برای نجات علمای ایران از چنگال دژخیمان دیکتاتور ایران مبارزه کنید و به ستمکاران تکیه ننمایید که آتش [دوزخ] گریبانتان را خواهد گرفت و در برابر خدا هیچ یاوری نخواهید داشت ... وقتی علمای ملتی از ادای نقش خلاقه و اخلاقی خویش بازداشته شدند، حال آن ملت چگونه خواهد گشت؟ ... مسلمانان! دست تجاوز به روی علمای دین و روحانیون دراز کردن، جنایتی در حق اخلاق است و داغ ننگی بر پیشانی ملت و بر چهره بشریت" . 59
سرانجام، پس از اعتراضات و فشارهای پی در پی از سوی مردم و مقامات عالی رتبه حوزه های علمیه جهان، آیت الله خمینی، قمی و محلاتی، در تاریخ 12 مرداد 1342 از زندان آزاد شدند، ولی در خانه ای در تهران تحت مراقبت و کنترل قرار گرفتند . بسیاری از علما و مردم، مبارزه را پایان یافته تلقی کردند و از قیام و انقلاب کناره گرفتند . پس از دو ماه زندان و مراقبت، امام خمینی روز 17 فروردین 43 به قم بازگشت و بدین ترتیب یکی از درخشان ترین مراحل انقلاب اسلامی، برای مدتی به خاموشی گرایید . امام خمینی پس از بازگشت از تهران و استقرار در قم، خاطره 15 خرداد را گرامی داشت و فرمود: من 15 خرداد را برای همیشه، عزای عمومی اعلام می کنم .
قیام 15 خرداد، یادآور دلیری ها و رشادت جوانان مسلمان ایران در یکی از تاریک ترین دوران تاریخ کشور است . در این قیام دینی و آزادیخواهانه، گروه های بسیاری از مردم به نهضت پیوستند و جان و مال خویش را فدا کردند . شهید طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، دو تن از شهیدان والامقام این جنبش خونین اند . آن دو جمعیت انبوهی را از جنوب شهر تهران، همراه خود به سمت مرکز آوردند و صدای "یا مرگ یا خمینی" را که از حلقوم هزاران ایرانی بر می خاست، به گوش شاه رساندند . این دو انقلابی جوانمرد، بعد از چندی دستگیر شدند و در 11 آبان همان سال (1342) تیرباران شدند . شمار بسیاری از اطرافیان و هواخواهان این دو مبارز مسلمان، به بندرعباس تبعید شدند .
قیام پانزده خرداد، از جهات مختلف و متفاوت قابل بررسی و امحال نظر است . به عقیده بسیاری از صاحب نظران، آنچه بر اهمیت و فوق العادگی این نهضت اصیل می افزاید، نه شدت و نه گستره و نه شیوه مردم در بروز مخالفت های خود بود، بلکه وجهه خاص و مهم این قیام مردمی، ماهیت دینی آن است . رژیم شاه به خوبی دریافته بود که خطر چندانی از ناحیه ملی گرایان وی را تهدید نمی کند و آنان به چیزی بیشتر از اصلاحات نمی اندیشند . آنچه او را به هراس انداخته بود، ظهور اندیشه ای نو و قدرتمند در عرصه سیاسی کشور بود و آن همانا شکوفایی اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی در صحنه حیات سیاسی مردم ایران بود . شاید به همین دلیل، شاه در کتاب "انقلاب سفید" می کوشید، ماهیت اسلامی قیام 15 خرداد را انکار کند . وی در کتاب پیش گفته مدعی می شود رهبر اسلامی قیام "ارتباط مرموزی با حزب توده داشته و آنها بودند که مقام او را باصطلاح معروف به عرش رسانیدند" . 60 این در حالی است که حزب نامبرده به پیروی از سیاست کشور متبوعش (شوروی) این قیام مردمی را محکوم و متهم به جانبداری از منافع فئودال ها کردند .
بی هیچ تردیدی 15 خرداد آغاز خونین و مبارک انقلاب اسلامی مردم ایران بود . امام خمینی پس از 19 روز حبس در زندان قصر به زندانی در پادگان نظامی عشرت آباد منتقل شد . شاه از غیبت امام سؤاستفاده کرده نهضت اسلامی را به شورش کور و بلوای دشمن پسند و اقدامی وحشیانه متهم می کند . سپس آن را نه قیامی مردمی که تحریکی از آن سوی مرزها می خواند و مدعی می شود که در این قیام رهبر مصر، جمال عبدالناصر سهم بسزایی داشته است . وی با انتساب قیام بزرگ خرداد به بیگانگان و گاه متهم کردن آن به ارتجاع و توحش، می کوشید ماهیت اصیل آن آشکار نشود; زیرا او به درستی دریافته بود که ماهیت این قیام، هرگز استحاله نخواهد شد و دیر یا زود دوباره سربرخواهد آورد و یک بار دیگر پایه های حکومت او را خواهد لرزاند . اتهامات شاه، هیچ کدام کارگر نیفتاد . زیرا همه ناظران و آگاهان سیاسی می دانستند که عناصر چپ و کمونیست ها نه تنها هیچ گونه مشارکتی در این قیام نداشتند، بلکه آن را حرکتی کور و ارتجاعی و ضد اصلاحات مترقیانه شاه می خواندند . اصالت و استقلال قیام خرداد به اندازه ای آشکار بود که اتهام نفوذ و دخالت مصریان نیز در آن، هیچ پیامد خوشایندی برای شاه نداشت .
امام خمینی در همه ایامی که در حبس بودند61 و یا تحت مراقبت به سر می بردند، هیچ یک از سوالات بازجویان را پاسخ نگفت و در همه این مدت کتاب های مربوط به تاریخ معاصر ایران - به ویژه مشروطیت - و کتاب "تاریخ جهان" نوشته جواهر لعل نهرو را مطالعه می کردند . مقاومت و روحیه ظلم ستیز امام، حتی در زندان و تبعید، آخرین امیدهای شاه را به یاس مبدل کرد . دستگاه حاکم از سویی می کوشید که ایران را برای بیگانگان، به ویژه امریکا، امن و دارای ثبات نشان دهد و از دیگر سو غرور شاهنشاهی خود را سخت در معرض لطمه و خدشه می دید . او هرگز گمان نمی کرد که ایران به این سرعت و یکپارچگی علیه او بسیج شود و عالم و عامی آزادی رهبر قیامی را مطالبه کنند که او را چنین خوار و بی مقدار کرده بود . هنگامی که امام خمینی را از زندان عشرت آباد به خانه ای در داودیه بردند، مردم تهران چون سیل بدان سوی سرازیر شدند و آن منطقه نظامی را مانند نگینی در آغوش همت و ارادت خود گرفتند . آخرین حیله ای که رژیم فریبکار پهلوی اندیشید، آن بود که در روزنامه های دولتی، خبر تفاهم مراجع تقلید را با مقامات حکومتی جعل و منتشر کند . برای امام خمینی مقدور نبود که صدای اعتراض خود را به این فتنه ریاکارانه به گوش مردم برساند، اما همه آنان که با روحیه و ثبات قدم ایشان آشنایی داشتند، مجعول بودن خبر تفاهم را دریافتند . بیانیه های بسیاری از سوی علمای وقت منتشر شد و همگی چنین تفاهم مجعولی را تکذیب کردند . شاید موثرترین و گویاترین بیانیه در میان همه آنچه در آن روزها منتشر شد، اعلامیه افشاگرانه و صریح آیت الله العظمی مرعشی نجفی بود . آیت الله مرعشی در این اطلاعیه که مورخ 15 ربیع الاول 1383 (15/5/42) منتشر شد، جزئیات خبر مجعولی را که روزنامه کیهان و اطلاعات در عصر 12 مرداد 42 چاپ کرده بودند، نقد کرده و پاسخ های روشن و متینی به محتوای دروغین آن می دهد . 62
نظرات شما عزیزان: