نقش امام جواد علیه السلام در آماده سازی جامعه شیعی برای دوران غیبت
مقدمه
جامعه مسلمانان به ویژه شیعیان، از صدر اسلام، با پدیده مهدویت آشنا بودند. از این رو، پس از رحلت پیامبر(ص)، هر از گاهی، عده ای بودند که خود را مهدی و دیگرانی بودند که فردی را قائم می پنداشتند. امامان شیعه که به خوبی با شخصیت قائم(عج) آشنا بودند، بر خود واجب می دانستند که پیروان خود را با آموزه های راستین مهدویت آشنا سازند. این که مهدی کیست؟ چه زمانی ظهور می کند؟ چه کاری انجام خواهد داد و چه کسانی می توانند پیرو او باشند؟ اما آماده سازی جامعه شیعی برای رویارویی با عصر غیبت، به همین جا ختم نمی شود. این وظیفه ای بود که بر دوش امامان، به ویژه امامان متاخر سنگینی می کرد. آن چه خواهد آمد، تبیینی از اقدامات امام جواد(ع) برای این آماده سازی است.
اهمیت این مسئله از آن روست که هنوز هم جامعه شیعی، درعصر غیبت به سر می برد و الگوبرداری از سیره امام جواد(ع) برای آماده سازی جامعه شیعی در عصر غیبت، هنوز هم کارا خواهد بود.
در حوزه امام جواد(ع) تحقیقات ارزشمندی صورت گرفته که هر یک به جای خود قابل تقدیر است. مسند الامام الجواد(ع)؛ عزیزالله عطاردی قوچانی، موسوعة الامام الجواد(ع)؛ ابوالقاسم خزعلی، الحیاة السیاسیة للامام الجواد(ع)؛ جعفر مرتضی عاملی و چندین کتاب دیگر درباره زندگی نامه امام جواد(ع) و یکی دو کتاب دیگر درباره فعالیت های علمی، از جمله آثار ارزشمند این حوزه است ولی موارد فوق هیچ یک، به صورت تخصصی به موضوع «نقش امام جواد(ع) در آماده سازی شیعیان در عصر غیبت» اشاره نکرده اند. این امر ضرورت این تحقیق را بیش از پیش نمایان می سازد.
هدفی که این تحقیق دنبال می کند، واکاوی فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضرت جواد(ع) از منظر آماده سازی جامعه شیعی در دوره غیبت برای الگوبرداری جامعه کنونی شیعی است.
واکاوی مذکور بدون بسترشناسی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر جوادالائمه(ع) میسر نیست.
بسترشناسی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر امام جواد(ع)
پذیرش ولایت عهدی از سوی امام رضا(ع) را باید سرآغاز شکل گیری وضعیت خاص سیاسی برای تشیع نامید. این واقعه باعث تقویت جریان اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تشیع در سطح گسترده ای شد. در واقع همین گسترش سبب خوف و وحشت مأمون گردید که در نهایت به شهادت امام رضا(ع) منجر شد.
با شهادت هشتمین امام شیعیان علی بن موسی الرضا(ع) در سال 203 هجری قمری، امامت محمدبن علی ملقب به جواد الائمه(ع) در حالی که سن شریف شان به هشت سال می رسید، آغاز شد (صدوق، 1404: ج2، 241).
1. بستر سیاسی - اجتماعی
شهادت امام رضا(ع) و آسودگی خیال مأمون از سوی ایشان در عرصه سیاسی، سبب غفلت از وجود امام جواد(ع) نشد. مأمون پس از استقرار در بغداد به سال 204ق، متوجه آن امام بزرگوار گردید. لذا در نخستین اقدام، ایشان را به بغداد فراخواند (عاملی، 1405: 65)[1] و سپس در گام بعدی، دخترش ام الفضل را به عقد امام درآورد. از آن جا که مأمون می دانست، پس از علی بن موسی(ع) شیعیان، امامت فرزندش محمد(ع) را خواهند پذیرفت، این اقدام ها، با هدف کنترل امام جواد(ع) از نزدیک، نظارت بیشتر بر ارتباط ایشان با شیعیان، نزدیکی به دستگاه خلافت و در نهایت کم رنگ شدن مخالفت و مبارزه آن حضرت با حاکمیت، صورت گرفت. از سوی دیگر، مأمون با تظاهر به تکریم و دوستی با امام، اهداف مهم دیگری مانند نزدیکی به اهل بیت(ع) و برائت از خون امام رضا(ع) را نیز دنبال می کرد.
پس از مأمون و در سال 218 معتصم، زمام امور خلافت را به دست گرفت. او نیز همچون مأمون، امام جواد(ع) را به اجبار از مدینه به بغداد فراخوانده و بر شیوه سلف، امام را زیر نظر داشت. سیاست مراقبت دایمی از امام، نشان می دهد که خلیفگان عباسی، جایگاه و منزلت محمدبن علی(ع) را نزد مردم و به ویژه شیعیان باور داشته و همیشه احساس خطر می کردند. برای نمونه می توان به برخورد ارادتمندانه والی سجستان با نامه و فرستاده آن حضرت و حل مشکل ایشان اشاره کرد که گواه روشنی بر نفوذ امام حتی میان مخالفان است (کلینی، 1407: ج5، 111). از این رو معتصم از ناحیه امام احساس خطر کرده و تصمیم به قتل ایشان گرفت (نوبختی، 1355: 133). بنا به برخی منابع متقدم، ام الفضل از سوی حکومت، مأمور این کار
شده و در تاریخ 29 ذیقعده سال 220 امام جواد(ع) به شهادت رسید (ابن شهرآشوب، 1956: ج3، 503).
2. بستر علمی - فرهنگی
تلاش های علمی امام باقر و امام صادق(ع) سبب رونق فراوان فضای علمی در جهان اسلام شد. در این میان سهم شیعیان به لحاظ استفاده از منابع علمی معصومان(ع) سهم قابل ملاحظه ای بود. در کنار گسترش علوم مختلف و رشد و ارتقای فکری مردم، جریانات به وجود آمده در زمان امام رضا(ع) هم چون ولایت عهدی، علاقه شخصی مأمون به مباحث علمی و مناظرات ایشان نیز سبب ورود هر چه بیشتر شیعیان به مباحث جدید در عرصه های فکری و نظری و تمایل پررنگ تر آنان به مسائل مهم اجتماعی شده بود. امام محمد تقی(ع) وارث چنین فضای علمی و فرهنگی ای بود. ثبت روایت از سوی 113 یا 120 نفر از امام جواد(ع) (طوسی، 1373: 397-409) و وجود 220 حدیث پیرامون مسائل مختلف با توجه به امامت در خردسالی و کوتاهی عمر شریف آن حضرت، نشان از فضای علمی به وجود آمده در آن دوره می باشد (عطاردی، 1388).
نشانه دیگر، ادامه جلسات مناظره در دوران 17 ساله امامت جوادالائمه(ع) است. هر چند می توان برای برگزاری مناظرات گوناگون از سوی مأمون، دلایلی همچون خاموش کردن صدای اعتراض سران عباسی به دلیل ازدواج امام جواد(ع) با ام الفضل را حدس زد ولی در واقع هدف، شکست امام در مناظرات و در نهایت زیر سؤال بردن بهره گیری امام شیعیان از علم الهی بود. مأمون در فرمانی به یحیی بن اکثم، قاضی القضات حکومت خود، به هدف خویش از برگزاری مناظرات علمی این گونه اشاره می کند:
پرسش و مسئله ای را بر ابوجعفر عرضه کن که او را محکوم و ساکت کنی (حرانی، 1404: 335).
این مناظرات گرچه با آن هدف و به اقتضای شرایط فرهنگی جامعه اسلامی برگزار می شد ولی در نهایت اثبات امامت امام جواد(ع) را در پی داشت. برای نمونه در گزارشی، یحیی بن اکثم در حرم پیامبر(ص) با امام برخورد کرد و مسائلی از ایشان پرسید. در پایان گفت:
می خواهم درباره مسئله ای از شما بپرسم ولی خجالت می کشم. امام فرمود: پیش از آن که تو بپرسی من خبر می دهم. تو می خواهی از امام (کنونی) بپرسی. گفت: به خدا سوگند همین است. فرمود: من همان امام هستم (کلینی، 1407، ج1، 353).
تأسیس بیت الحکمه در سال 215 در بغداد از سوی مأمون نیز از مهم ترین اتفاقات علمی و فرهنگی عصر امام جواد(ع) بود (مسعودی، 1404: ج3، 455).
نظرات شما عزیزان: