و آنان به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو(بر پیامبران)نازل گریده،ایمان دارند و هم آنان به آخرت(نیز)یقین دارند.
نکته ها:
* ابزار شناخت انسان،محدود به حس و عقل نیست،بلکه وحی نیز یکی از راههای شناخت است که متّقین به آن ایمان دارند.انسان در انتخاب راه،بدون راهنما دچار تحیّر و سرگردانی می شود.باید انبیا دست او را بگیرند و با منطق و معجزه و سیره ی عملی خویش، او را به سوی سعادت واقعی راهنمایی کنند.
* از این آیه و دو آیه قبل بدست می آید که خشوع در برابر خداوند متعال(نماز)و داشتن روحیّه ایثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق دیگران و امید به آینده ای روشن و پاداش های بزرگ الهی،از آثار تقواست.
پیام ها:
1-ایمان به تمام انبیا و کتب آسمانی،لازم است.زیرا همه آنان یک هدف را دنبال می کنند. «یُؤْمِنُونَ... ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ»
2-تقوای واقعی،بدون یقین به آخرت ظهور پیدا نمی کند. «بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ»
3-احترام قرآن،قبل از کتب دیگر است. «...بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ...»
4-پیامبر اسلام،آخرین پیامبر الهی است.کلمه «مِنْ قَبْلِکَ» بدون ذکر «مِنْ بَعْدِکَ » نشانه ی خاتمیّت پیامبر اسلام و قرآن است.
تنها آنان از جانب پروردگارشان بر هدایتند و آنان همان رستگاران هستند.
نکته ها:
* پاداش اهل تقوا که به غیب ایمان دارند و اهل نماز و انفاق و یقین به آخرت هستند، رستگاری و فلاح است.رستگاری،بلندترین قلّه سعادت است.زیرا خداوند هستی را برای بشر آفریده [26]و بشر را برای عبادت [27]و عبادت را برای رسیدن به تقوا [28]و تقوا را برای رسیدن به فلاح و رستگاری. [29]
* در قرآن،رستگاران ویژگی های دارند؛از جمله:
الف:در برابر مفاسد جامعه،به اصلاحگری می پردازند.[30]
ب:امر به معروف و نهی از منکر می کنند.[31]
ج:علاوه بر ایمان به رسول خدا صلی الله علیه و آله،او را حمایت می کنند.[32]
د:اهل ایثار هستند.[33]
ه:در قیامت از حسنات،میزانِ سنگین دارند.[34]
* رستگاری،بدون تلاش به دست نمی آید و شرایط و لوازمی دارد،از آن جمله در قرآن به موارد ذیل اشاره شده است:
· برای فلاح و رستگاری،تزکیه لازم است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها» [35]
· برای فلاح و رستگاری،جهاد لازم است. «جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» [36]
· برای فلاح و رستگاری،خشوع در نماز،اعراض از لغو،پرداخت زکات، پاکدامنی، عفت، امانتداری،وفای به عهد و پایداری در نماز،لازم است.
پیام ها:
1-هدایتِ ویژه الهی،برای مؤمنان واقعی تضمین شده است. «هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ»
2-ایمان وتقوا،انسان را به فلاح ورستگاری می رساند. «لِلْمُتَّقِینَ، یُؤْمِنُونَ، اَلْمُفْلِحُونَ»
همانا کسانی که کفر ورزیده اند،برای آنها یکسان است که هشدارشان دهی یا هشدارشان ندهی.آنها ایمان نخواهند آورد.
نکته ها:
* «کفر»،به معنای پوشاندن و نادیده گرفتن است.به کشاورز و شب،کافر می گویند.چون کشاورز دانه و هسته را زیر خاک می پوشاند و شب فضا را در برمی گیرد.کفران نعمت نیز به معنی نادیده گرفتن آن است.شخص منکر دین،به سبب اینکه حقایق و آیات الهی را کتمان می کند و یا نادیده می گیرد،کافر خوانده شده است.
* قرآن،بعد از متّقین،گروهی از کفّار را معرّفی می کند.آنها که در گمراهی و کتمانِ حقّ، چنان سرسختند که حاضر به پذیرش آیات الهی نیستند و در برابر دعوت پیامبران، زبان قال و حالشان این بود: «سَواءٌ عَلَیْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْواعِظِینَ» [37]برای ما وعظ و نصیحت تو اثری ندارد،فرقی ندارد که پند دهی یا از نصیحت دهندگان نباشی.
* اگر زمینه مساعد ومناسب نباشد،دعوت انبیا نیز مؤثّر واقع نمی شود.
باران که در لطافت طبعش،خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار،خَس
پیام ها:
1-لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه،انسان را جماد گونه می کند. «سَواءٌ عَلَیْهِمْ»
2-روش تبلیغ برای کفّار،انذار است.اگر انذار و هشدار در انسان اثر نکند، بشارت و وعده ها نیز اثر نخواهند کرد. «سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ»
3-انتظار ایمان آوردنِ همه ی مردم را نداشته باشید. [38]«...لا یُؤْمِنُونَ»
نظرات شما عزیزان: