قرآن، کتاب آسمانی و حاوى حکمتهای الهی:
۱. ... يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ...[۱]
تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری)! » " مقصود از «الکتاب» قرآن، و بنا بر یک احتمال «والحکمة» وصف الکتاب است گویا قرآن وصف شده به اینکه کتاب است و حکمت است.[۲]
۲. ... يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا ... وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ....[۳]
تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد... " فرق میان" کتاب" و" حکمت"، ممکن است از این نظر باشد که کتاب اشاره به آیات قرآن و وحی الهی است که به صورت اعجاز بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شده، ولی حکمت سخنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله و تعلیمات او است که سنت نام دارد. و نیز ممکن است" کتاب" اشاره به اصل دستورات باشد و حکمت اشاره به" اسرار، فلسفهها، علل و نتائج" آن باشد. بعضی از مفسران نیز احتمال دادهاند که" حکمت" اشاره به حالت و ملکهای باشد که از تعلیمات کتاب حاصل میشود، و با داشتن آن انسان میتواند هر کار را بجای خود انجام دهد.[۴]
۳. ... وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ ....[۵]
و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، " و مراد از نعمت در جمله: " و اذکروا نعمة الله علیکم" نعمت دین، و یا حقیقت دین است، که گفتیم همان سعادتی است که از راه عمل به شرایع دین حاصل میشود، مانند آن سعادت زندگی که مختص است به الفت میان زن و شوهر، دلیل بر اینکه منظور از نعمت، " نعمت دین است"، این است که خدای سبحان در آیات زیر سعادت دینی را نعمت خوانده، و فرموده: " الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی"، و نیز فرموده: " و لیتم نعمته علیکم" و نیز فرموده: " فاصبحتم بنعمته اخوانا". و بنا بر این اینکه بعدا میفرماید: " و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم به... " به منزله تفسیری است برای این نعمت، و قهرا مراد از کتاب و حکمت ظاهر شریعت و باطن آن، و یا به عبارتی دیگر احکام و حکمت احکام است. ممکن نیز هست مراد از نعمت مطلق نعمتهای الهیه باشد، چه نعمتهای تکوینی و چه غیر آن،[۶]
۴. ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكِيمِ.[۷]
اینها را که بر تو میخوانیم، از نشانهها (ی حقانیت تو) است، و یادآوری حکیمانه است " منظور از" ذکر حکیم" قرآن است که ذکر خدا است و از حیث آیات و بیاناتش محکم است، یعنی به هیچ وجه باطل در آن رخنه نمیکند و شوخی با جدش آمیخته نمیگردد.[۸]
۵. لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا ... وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ....[۹]
خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت... و کتاب و حکمت بیاموزد...
۶. ... وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ ....[۱۰]
.. خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد...
۷. الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ.[۱۱]
الر، این آیات کتاب استوار و حکمت آمیز است " توصیف کتاب آسمانی یعنی قرآن به" حکیم" اشاره به این است که آیات قرآن دارای آن چنان استحکام و نظم و حسابی است که هر گونه باطل و خرافه و هزل را از خود دور میسازد، جز حق نمیگوید و جز به راه حق دعوت نمیکند.[۱۲]
۸. الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ.[۱۳]
الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است! " کلمه" حکیم" یکی از اسمای حسنای الهی و از صفات فعل او است که از محکم کاری او در صنع عالم خبر میدهد. و همچنین است نام" خبیر" که دلالت میکند بر اینکه خدای تعالی به جزئیات احوال موجودات و امور هستی و مصالح آنها با خبر است، و اگر احکام آیات و تفصیل آنها را به حکیم بودن خدا و خبیر بودنش نسبت داده به خاطر مناسبتی است که بین آن دو وجود دارد. [۱۴]
نظرات شما عزیزان: