کد قالب کانون امام حسین مظهر شجاعت

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 572
بازدید دیروز : 387
بازدید هفته : 4060
بازدید ماه : 26749
بازدید کل : 53504
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 تير 1403

امام حسين علیه السلام  مظهر شجاعت‏

امام حسين (ع) از نظر نَسَبى به خاندان شجاع بنى‏ هاشم وابسته بود. جدّش پيامبر اكرم (ص) و پدرش على (ع) از شجاع‏ترين افراد روى زمين بودند. چنانكه على (ع) در مرتبه‏اى از شجاعت قرار داشت كه فرمود:
اگر همه عرب براى جنگ با من پشت به پشت هم دهد، هرگز به آنها پشت نخواهم كرد و وحشت نمى ‏كنم! «1»
مادرش فاطمه (س) دختر پيامبر (ص) بود كه براى دفاع از ولايت، آن خطبه غَرّاء را در مسجد نبوى ايراد فرمود و پذيراى تازيانه دشمنانش شد. چنانكه ابن سعد به نيروهاى خود گفت:
«انَّ نَفْسَ ابيه بَين جَنْبَيه»؛ روح على (ع) در پيكر حسين (ع) است، با او تن به تن نجنگيد. «2»
«عقّاد» مى ‏گويد:
حسين شير بچّه على، در شجاعت روحى و بدنى آخرين و بالاترين درجه و رتبه را دارا بود. و در ميان شجاعان درجه اوّل، شجاعتش ضرب‏ المثل بود. «3»
و اين خصيصه از عنايت‏هاى پيامبر (ص) به امام‏ حسين (ع) بوده است؛ «ابن حجر» نقل مى‏ كند:
در ايّامى كه پيامبر (ص) كسالت داشت و با همان ناراحتى از دنيا رفت، فاطمه (س) با پسرانش خدمت آن حضرت رسيد و به پيامبر (ص) عرض كرد: اينان فرزندان شما هستند. چيزى به عنوان ارث به آنان عنايت كن. پيامبر (ص) فرمود:
امّا (سهم) حسن، همانا هيبت و آقايى من براى او باشد؛ و اما (سهم) حسين، همانا شجاعت و جرأت و بخشندگى من براى او باشد. «4»
و امام حسين (ع) در كودكى و اوان نوجوانى نيز از اين ملكه ارزشمند بهره‏مند بود. چنان‏كه «عبيد بن حنين» مى‏ گويد:
حسين بن على (ع) گفت: در حالى كه عمر بالاى منبر بود و خطبه مى‏ خواند وارد شدم و به او گفتم: از منبر پدرم پايين بيا! عمر گفت: آيا اين منبر پدرت مى‏ باشد؟ گفتم: سوگند به خدا منبر پدرم مى ‏باشد. سپس پرسيد: چه كسى اين را به تو آموخته است. گفتم: ما عَلَّمنى‏ احَدٌ؛ هيچ كس مرا نياموخته است! «5»
آن حضرت (ع) در جنگ‏هاى عصر خلافت على (ع) از مبارزان و فرماندهان شجاع سپاه اميرالمؤمنان (ع) بوده است و بنابر نقل ابن عساكر، امام حسين (ع) در جنگ جمل فرماندهى قسمت چپ سپاه را به عهده داشته است! 
هنگامى كه معاويه در اوج اقتدار قرار داشت، و هر صداى مخالفى را با شدّت سركوب مى‏ كرد، براى گرفتن بيعت از مردم مدينه، آنان را در مسجد پيامبر (ص) جمع كرد و درباره فضائل يزيد با آنان سخن گفت و يزيد را بهترين فرد امّت معرّفى كرد. آن‏گاه گفت:
اگر در بين امّت پيامبر كسى بهتر از او را مى ‏شناختم، با او بيعت مى‏ كردم. امام حسين (ع) بلافاصله برخاست و فرمود: وَاللَّهِ لَقَدْ تَرَكْتَ مَنْ هُوَ خيرٌ مِنْهُ اباً وَ امّاً وَ نَفْساً «6» سوگند به خدا تو كسى را كه از نظر پدر و مادر و شخصيت فردى برتر از او بود رها كردى.
حضرت (ع) در نامه‏اى كه به معاويه نوشت، با صراحت تمام، فساد دربار اموى و جنايت‏هاى معاويه را بيان كرد. «بلاذرى» در اين باره مى‏نويسد:
فكتب اليه الحسين كتاباً غليظاً يُعدّد عليه فيه ما فعل ... «7» حسين نامه تندى به او (معاويه) نوشت و كارهاى (خلافى) كه او انجام داده بود يادآورى كرد.
اساساً يكى‏ از علل بقاء نهضت عاشورا در تاريخ اين بود كه امام حسين (ع) در زمانى فرياد ظلم‏ ستيزى سر داد كه احدى جرأت نفس‏ كشيدن نداشت. در حقيقت درخششى بود در ميان ظلمت‏ها؛ و فرياد عدالت‏ خواهى بود در يك استبداد وستم مطلق؛ و جنبشى بود درسكون كامل.
امام حسين (ع) همچنين در «مِنا» در جمع حجّاج و سران قبائل و دانشمندان، بدون كوچك‏ترين خوفى وضعيت اسف‏بار جهان اسلام از نظر فرهنگى، سياسى و اجتماعى را تبيين كرد و فساد بنى‏ اميّه را هويدا ساخت. «8» امام حسين (ع) با حركت شجاعانه خود در ملّت اسلام حماسه، غيرت، حميّت و شجاعت و سلحشورى به وجود آورد. به تعبير شهيد مطهّرى (ره)، قيام امام حسين (ع) خون‏ها را به جوش آورد و شهادتش به شكلى نبود كه مرعوبيت ايجاد كند. «9»«صالح بن كيسان» مى‏ گويد:
پس از اينكه معاويه حجر بن عدى و يارانش را كشت، در مراسم حجّ حسين بن على (ع) را ملاقات كرد. گفت: يا ابا عبدالله! آيا خبر برخورد ما با حجر بن عدى و اصحاب آن و شيعيان پدرت را مى ‏دانى؟ حضرت جواب داد: با آنها چه كردى؟ معاويه گفت: آنها را كشتيم، كفن كرديم و نماز بر آنها خوانديم. امام (ع) فرمود: «ليكن اگر ما پيروان تو را بكشيم كفن نمى ‏كنيم و بر آنها نماز نگزارده و آنان را دفن نمى ‏كنيم.» «10»
اين برخورد امام حسين (ع) بيانگر اين است كه حتّى در وقتى كه معاويه در اوج اقتدار بود هيچ باكى از گفتن حقيقت نداشت. و با اين بيان، كفر او و پيروانش را صريحاً اظهار كرد. آنگاه كه نهضت الهى خود را از مدينه آغاز نمود، عدّه‏اى از اصحاب پيشنهاد كردند از بيراهه حركت كنند تا دشمن به آنان دسترسى پيدا نكند؛ حضرت (ع) حاضر نشد از بيراهه برود و فرمود:
«سوگند به خدا از شاهراه جدا نشوم تا خدا آنچه را مقدّر فرموده عملى سازد.» «11»
اين عمل از شجاعت و جوانمردى امام (ع) نشأت مى‏يافت.در يكى ديگر از بيانات خويش نيز فرمود:
آيا نمى ‏بينيد به حق عمل نمى ‏شود و از باطل دورى نمى‏گزينند در چنين شرايطى است كه مرگ براى مؤمن سزاوارتر است! من مرگ را جز شهادت و زندگى با ستمگران را جز ذلّت نمی ‏بينم.«12»
 
روز عاشورا در طليعه نبرد، خطاب به لشكر يزيد فرمود:
الا وَ انَّ الدَّعى‏ ابْنَ الدَّعى‏ قَدْ تَرَكَنى‏ بَيْنَ السِّلَّةِ وَالذِّلَّة و هيهات منّا الذِّلَّة ... «13»
 
و پس از آغاز نبرد، شعارهايى كه امام حسين (ع) دادند بيانگر روح بلند و شجاعت فوق‏ العاده اوست كه به رغم كثرت دشمن و محدود بودن ياران خود به هيچ وجه هراسى به خود راه نمى ‏داد. «ابو مخنف» از عمّار بن عبد يغوث نقل مى ‏كند:
وقتى پيادگان از راست و چپ به حسين (ع) حمله كردند، او نيز به آنان حمله كرده و آنها را متفرق و پراكنده نمود. به خدا سوگند هرگز دل‏شكسته‏ اى را نديده ‏ام كه پسر، اهل بيت و يارانش كشته شده باشد و او اين گونه محكم، بدون ترس، با آرامش خاطر و با جرأت باشد. سوگند به خدا تاكنون هيچ كس را مانند او نديده‏ام. پيادگان همچون بز ماده‏اى كه گرگ به آنها حمله كرده است از راست و چپ او عقب مى ‏نشستند. «14»

 ( 1) نهج ‏البلاغه، نامه 45

( 2) اعيان الشيعه، ج 1، ص 609.

(3) ابوالشهداء، ص 71.

( 4) تهذيب‏التهذيب، احمد بن‏ حجر العسقلانى، ج 2، ص 345؛ ترجمة الامام ‏الحسين( ع)، ابن‏ عساكر، ص 51.

( 5) مقتل الحسين( ع)، خوارزمى، ص 212؛ ترجمة الامام الحسين( ع)، ص 202.

(6)الامامة والسياسة، ابى محمد عبدالله بن مسلم بن قتيبة الدينورى، ج 1، ص 211.

(7)  انساب الاشراف، احمد بن يحيى بن جابر البلاذرى، ج 3، تحقيق محمودى، ص 142.

( 8) الاحتجاج، الطبرسى، ج 2، ص 87.

( 9) حماسه حسينى، ج 3، ص 329.

( 10) الاحتجاج، طبرسى، ج 2، ص 89- 88؛ تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 231.

( 11) موسوعة كلمات الامام ‏الحسين( ع)، ص 299، به نقل از الفتوح، ج 5، ص 24؛ مقتل‏ الحسين، خوارزمى، ج 1، ص 189

( 12) قيام جاويد( مقتل ابى مخنف)، ص 58؛ ترجمة الامام الحسين( ع)، ابن عساكر، ص 314.

(13) موسوعة كلمات الامام ‏الحسين( ع)، ص 299، به نقل‏از الفتوح، ج 5، ص 24؛ مقتل‏الحسين، خوارزمى، ج 1، ص 189.

(14)قيام جاويد( مقتل ابى مخنف)، ص 58؛ ترجمة الامام الحسين( ع)، ابن عساكر، ص 314.


منبع: زمينه‏ هاى قيام امام حسين(ع)(ج‏2)، ص: 231


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مناسبتی