بسم الله الرحمن الرحیم
رمضان ماه خداست
قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة والرحمة و المغفرة شهر هو عندالله افضل الشهور و ایام افضل الایام و لیالیه افضل اللیالى و ساعاته افضل الساعات هو شهر دعیتم فیه الى ضیافة الله و جعلتم فیه من اهل کرامة الله انفاسکم فیه تسبیح ونومکم فیه عباده و عملکم فیه مقبول و دعاؤ کم فیه مستجاب فاساءلوا الله ربکم بنیات صادقة و قلوب طاهرة ان یوفقکم لصیامه و تلاوة کتابه فان الشقى من حرم غفران الله فى هذا الشهر العظیم
فرازى از خطبه شریفه قرائت شد. ابتدا توضیح کوتاهى در مورد عبارات آن مى دهیم .
قد اقبل الیکم شهر الله
اقبال و روى آوردن ماه مبارک به فرمایش شیخ بهائى یا مجاز عقلى است که مجاز در نسبت باشد، با مناسبت و علاقه ، به این معنا که فعلى را نسبت دهیم به چیزى که در واقع او فاعل نباشد پس روى آوردن را نسبت داده ایم به ماه رمضان ، در حالى که او واقعا فاعل نیست ، بلکه مجازا است چون علاقه و ارتباط به فاعل دارد و یا آن که اسناد اقبال به ماه رمضان اسناد حقیقى است ، ولى در معناى اقبال که مسند است ، مجازا تصرف کنیم مجاز در کلمه باشد و بگوییم اقبال به معنى روى آوردن نیست ، بلکه مجازا به معنى قرب و نزدیکى است و یا آن که در رمضان که مسندالیه است ، تصرف کنیم و آن را مجازا به معنى کسى بگیریم ، که رو به روى ما مى آید (که این را تشبیه و استعاره بالکنایة مى گویند)
و اما چرا ماه رمضان شهرالله است !؟
زیرا این ماه نسبت به ماه هاى دیگر به علت شمول رحمت و کرامت خدا بر بندگان ، برترى ویژه اى دارد. چنانچه در دعاى هر روز ماه رمضان مى خوانیم : اللهم شهر رمضان الذى انزلت فیه القرآن هدى للناس وبینات من الهدى و الفرقان و هذا شهر الصیام و هذا شهر القیام و هذا شهر الانابة و هذا شهر التوبة و هذا شهر المغفورة و الرحمة و هذا شهر العتق من النار و الفوز بالجنة و هذاشهر فیه لیلة القدر التى هى خیر من الف شهر
خدایا! این ماه رمضان است ، ماه نزول قرآن ، ماه روزه دارى ، عبادت و نماز، ماه تضرع و زارى به درگاه تو، ماه توبه ، و بخشش و رحمت و ماه آزادى از آتش ، ماه رستگارى ، و دست یافتن به بهشت است .
دلیل دیگرى بر این که رمضان شهر الله است در حدیثى اینگونه وارد شده که رمضان از اسامى خداوند است از معانى الاخبار به سندى از هشام بن سالم به نقل از سعد (و شاید سعدبن طریف باشد) که گفت :
در خدمت امام باقر علیه السلام هشت نفر حاضر بودیم . صحبت از رمضان شد پس حضرت فرمود: نگویید این است رمضان ، یا رفت رمضان ، یا آمد رمضان ، چون ، رمضان اسم خداى عزوجل است در حالى که خدا نمى رود و نمى آید رفت و شد مربوط به امور موقتى است ؛ بنابراین بگویید ماه ، رمضان ! ماه اضافه به اسم شود و اسم اسم خدا است ، (گویى گفتید ماه خدا) و آن همان ماهى است که قرآن ، در آن نازل شده و خدا آن را نمونه و عید قرار داده است (بنده عرض مى کنم ) مثل رحمن که صفت خاص خدا در آخرت است پس نباید کسى را به این اسم نامید؛ باید گفت عبدالرحمن .
بالبرکة و الرحمة و المغفرة ، بهترین سوغاتى ، سوغاتى ماه رمضان است که به درد آخرت مى خورد و از بین رفتنى نیست ، و تا ابد مى توان از آن استفاده کرد، حتى در بهشت ، (به لطف خداوند).
سوغات براى آخرت .
همه ساله در مکه و مدینه به رفقاى همسفر سفارش مى کردم : برادران ! هرچه سوغات دنیایى بگیرید، خراب شدنى و از بین رفتنى است ، و زحمت در حمل و نقل آن و چه بسا موجب گلایه هم مى شود، ولى زیارت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه بقیع و حضرت زهرا و خواندن نماز در مسجدالنبى ، که هر رکعت آن ، معادل ده هزار رکعت است ، و نیز خواندن نماز در مسجدالحرام ، که هر رکعت آن معادل صدهزار رکعت است ، و یا طواف و قرائت قرآن و امثال این ها بهترین توشه است ، و بهترین سوغات هم براى خود و هم براى دیگران است ، نه از بین مى رود و نه کهنه مى شود، و تا ابد از آن استفاده خواهیم کرد.
دعیتم فیه الى ضیافة الله
وقتى انسان وارد مهمان خانه دنیاى مى شود، معمولا در مشخصات خانه ، در و دیوار و حتى سفره و غذاها و خصوصیات و مزه آنها دقت مى کند، اما در مهمانى و سفره خداوند از این مسائل خبرى نیست . در ماه رمضان هم رزق و روزى بیش تر است و هم پذیرایى معنوى جعلتم فیه من اهل کرامة الله خدا خودش از شما پذیرایى مى کند. انفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عباده روایات متعددى در ثواب ماه مبارک ذکر شده که وقتى انسان به آنها مراجعه مى کند مات و مبهوت مى شود نفس زدن ، ثواب تسبیح دارد و خوابیدن ، ثواب نماز خواندن دارد.
پاداش و ثواب به مقتضاى لطف خدا است
حاج شیخ جعفر شوشترى فرموده انسان در هر روز بیست و یک هزار و ششصد بار نفس مى کشد (19) از طرف دیگر، خداوند به مقتضاى کرم خود ثواب مى دهد نه در مقایسه با عمل انسان ! ربنا عاملنا بفضلک و لاتعاملنا بعدلک ! مگر نه اینکه
مثل الذین ینفقون اموالهم فى سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فى کل سنبلة مائة حبة والله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم
در این آیه بیان مى کند که اجر و پاداش هفتصد برابر مى شود و حتى بیشتر از آن در غیر از ماه رمضان اگر سوره توحید را سه مرتبه بخوانى ، ثواب ختم قرآن مى دهند؛ ولى در ماه مبارک در مقابل هر آیه اش ، ثواب ختم قرآن داده مى شود. این سوره با بسم الله پنج آیه دارد، که مى شود پنج ختم . پس اگر سه مرتبه بخوانى ، ثواب پانزده ختم قرآن دارد.
حاج شیخ جعفر شوشترى مى فرماید: وارد است هر که در وقت خواب سوره توحید را بخواند، گناه پنجاه ساله اش آمرزیده مى شود؛ به این صورت که پنجاه حرف است و به ازاى هر حرفى یک سال گناه او آمرزیده مى شود و اگر کم تر از پنجاه سال دارى ، گناه آینده ات نیز بخشیده مى شود؛ ولى دو شرط دارد: یکى ، با ایمان از دنیا بروى ، و اعمال صالحت حبط نشود که حضرت فرمود: درست است که هر یک از تسبیحات اربعه موجب سبز شدن درختى در بهشت مى شود ولى مبادا آتشى بفرستى و آن را بسوزانى شرط دوم این که در وقت عمل ، قصد گناه نداشته باشى و از آن دل کنده باشى .
یک نمونه از ثواب بى شمار الهى در حدیث از مالى صدوق به سندى از علاء بن یزید قرشى نقل مى کند:
قال الصادق علیه السلام جعفر بن محمد علیه السلام حدثنى ابى عن ابیه عن جده علیه السلام قال قال رسول الله صلى الله علیه و آله شعبان شهرى و شهر رمضان شهر الله عزوجل فمن صام یوما من شهرى کنت شفیعه یوم القیامة و من صام یومین من شهرى غفرر له ما تقدم من ذنبه و من صام ثلاثه ایام من شهرى قیل له استاءنف العمل و من صام شهر رمضان فحفظ فرجه و لسانه و کف اذاه عن الناس غفرالله له ذنوبه ماتقدم منها و ما تاءخر و اعتقه من النار و احله دارالقرار و قبل شفاعته فى عدد رمل عالج من مذنبى اهل التوحید
امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارشان علیهم السلام نقل مى کند که رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ، ماه خدا است . پس هر یک روز از ماه من روزه بدار، من در روز قیامت شفیع او خواهم بود، و هر کس دو روز از ماه من روزه بدارد، گناهان گذشته او آمرزیده مى شود، و هر کس سه روز از ماه من روزه بدارد، به او گفته مى شود: خدا عمر تازه اى به تو داده ، گویى تازه متولد شده اى از هم اکنون عملت را شروع کن ! و هر کس ماه رمضان را روزه بدارد، در حالى که نگه دارد فرج و زبان خود را و هیچ آزار و اذیتى به کسى نرساند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را مى بخشد یعنى بیمه مى شود و در ترک معاصى توفیق پیدا مى کند# و او را از آتش آزاد مى کند و در بهشت ابدى ساکن مى سازد و شفاعت او را نسبت به گناهکاران خداشناس موحد به عدد ریگ بیابان مى پذیرد.
شرط رسیدن به این ثواب ها
عزیزان ! این معناى پذیرایى خدایى است ؛ این همه لطف ، این همه مرحمت ، این همه ثواب ؛ به شرط آن که از آنها نگهدارى کنیم و باایمان از دنیا برویم و با خودمان به قبر ببریم .
آیا همه گناهان ، از هر کسى آمرزیده مى شود؟ نه چنین نیست بلکه باید
1-شخص با ایمان بمیرد
2-و دیگر آنکه در وقت این عبادت توبه کرده باشد
3-و دل از گناهان کنده باشد،
4- باز بنا نداشته باشد فردا گناهانش را تکرار مى کند.
5-حبط عمل نکند :ما معتقد به حبط اعمالیم یعنى بعضى از گناهان موجب از بین رفتن ثوابهاى قبلى مى شود که اشاره کردیم .
در روایت دیگرى این گونه نقل شده :
البرقى عن الصادق علیه السلام عن ابائه قال قال رسول الهل صلى الله علیه و آله من قال سبحان الله غرس الله له بها شجرة فى الجنة و من قال الحمدلله له بها شجرة فى الجنة و من قال لا اله الاالله غرس الله له بها شجرة فى الجنة و من قال الله اکبر غرس الله له بها شجرة فى الجنة فقال رجل من قریش یا رسول الله ان شجرنا فى الجنة لکثیر فقال نعم و لکن ایاکم ان ترسلوا علیها نیرانا فتحرقوها وذلک ان الله عزوجل یقول : (یا ایهاالذین آمنوا اطیعوا الله و اطعیوا الرسول و لاتبطلوا اعمالکم )
امام صادق علیه السلام از پدرانش چنین نقل مى کند: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: هر کس ذکر سبحان الله را بگوید، خداوند درختى براى او مى رویاند و هر کس ذکر الحمدلله را بگوید، خداوند درختى براى او در بهشت مى رویاند و هر کس ذکر الله اکبر را بگوید، خداوند یک درخت در بهشت براى او در بهشت مى رویاند. در این هنگام مردى از قریش گفت : بنابراین یا رسول الله ! درخت هاى ما در بهشت خیلى زیاد است ! حضرت فرمود: بلى ولیکن برحذر باشید از اینکه ، آتشى بفرستید و همه آنها را بسوزانید!
و این همان است که خداوند مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید اطاعت کنید، خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را و مبادا که اعمال خود را باطل نمایید.
دیگر آن که گناهانى آمرزیده مى شود که مربوط به حقوق الله است ولى حقوق مردم ، تا شخص صاحب حق ، راضى نشود، گناه طرف مقابل آمرزیده نمى شود (مثل قتل عمدى که وعده خلود در جهنم به آن داده شده
و من یقتل مؤ منا متعمدا فجزاؤ ه جهنم خالدا فیها و غضب الله علیه و لعنة و اعدله عذابا عظیما چنین گناهى هرگز آمرزیده نمى شود
ضیافت الهى در حج
این روایات مربوط به مهمانى زمانى خداوند متعال یعنى ماه مبارک رمضان و کیفیت پذیرایى آن جناب از مهمانان خود بود.
اینک روایتى نقل مى کنیم که مربوط است به مهمانى مکانى خداوند یعنى حج و سرزمین حرم و عرفات و مشعر و منى که ببیند آنجا چطور مضیف و مهمان خانه اى است و سفره و پذیرایى و کیفیت آن چگونه است از امالى صدوق به سندى متصل از شخصى به نام مشمعل الاسدى :
قال خرجت ذات سنة حاجا فانصرفت الى ابى عبدالله الصادق جعفربن محمد علیه السلام فقال من این بک یا مشمعل فقلت جعلت فداک کنت حاجا فقال او تدرى ما للحاج من الثواب فقلت ما ادرى حتى تعلمنى فقال ان العبد اذا طاف بهذا البیت اسبوعا و صلى رکعتیه و سعى بین الصفا والمروة کتب الله له ستة آلاف حسنة و حط عنه ستة الاف سیئة و رفع له ستة آلاف درجة و قضى له ستة الاف حاجة للدنیا کذا و ادخر له للاءخرة کذا فقلت له جعلت فداک ان هذا لکثیر قال الا اخبرک بما هو اکثر من ذلک قال قلت بلى فقال علیه السلام لقضاء حاجة امرى مؤ من افضل من حجة وحجة و حجة حتى عد عشر حجج
مشمعل اسدى گفت : یک سال مشرف به حج شدم . پس از حج ، خدمت حضرت امام صادق علیه السلام رسیدم ؛ حضرت فرمود: از کجا آمده اى ؟ آقاى مشمعل ؟ عرض کردم : قربانت گردم ! حج بودم فرمود: آیا مى دانى حاجى چه ثوابى دارد! گفتم : نمى دانم شما بفرمایید! پس فرمود: به درستى که هنگامى بنده اى طواف خانه کعبه کند و نماز طواف به جا آورد، و سعى بین صاف و مروه کند؛ براى او شش هزار حسنه نوشته مى شود و شش هزار گناه از او محو مى شود و مقام او شش هزار درجه بالا مى رود، و شش هزار حاجت دنیایى او برآورده مى شود و مثل آنها ذخیره مى شود براى آخرت او عرض کردم : قربانت گردم ! چه پاداش عظیمى ! فرمود: آیا خبر ندهم به تو چیزى که از این بیشتر باشد؟ عرض کردم : بله پس فرمود: هر آینه برآوردن حاجت برادر مؤ من بهتر است از یک حج و دو حج و سه حج تا اینکه حضرت ده حج شمرد.
برادران ! باز تعجب نکنید، لطف خدا به مقتضاى خدایى اوست و بسیار زیاد است . حج رفته ها! بیایید این توشه ها را براى سفر آخرت نگه دارى کنیم . خودمان را امتحان کنیم ، ببینیم بعد از حج بهتر شده ایم یا نه ؟ آیا رفتارمان تغییر کرده و دعوت خدا را خوب اجابت کرده ایم
فاذا قضیتم مناسککم فاذکروا الله کذکرکم آبائکم او اشد ذکرا
باید بعد از حج بیشتر به یاد خدا باشیم . زیرا توقع خدا و خلق از ما بیش تر شده است .
همچنین خودمان را امتحان کنیم ، ببینیم دعوت مهمانى خدا در ماه رمضان را خوب پذیرفته ایم ؟ آیا این روزها رفتارمان بهتر شده است ؟ و گناهان و اشتباهات را ترک کرده ایم ؟ آیا عبادات و اخلاص ما بیشتر شده ؟ نماز شب مى خوانیم ؟ قرائت قرآن داریم ؟ ایا در این میهمانى با میزبان حرف مى زنیم حرف زدن باخدا همان قرائت قرآن است ، اگر این ها را دارید خوشا به حالتان و اگر ندارید به فکر خودتان باشید.
در این قسمت ، روایتى برایتان نقل مى کنیم که هم بیان گر ثواب حج است و هم در برگیرنده شرطى است که بیان شد؛ یعنى همان دل کندن از گناه که باعث آمرزش گناهان است .
از کتاب فقه الرضا
اروى عن العالم علیه السلام انه لایقف احد من موافق او مخالف فى الموقف الا غفر له فقیل له علیه السلام انه یقفه الشارى و الناصب و غیر هما فقال یغفر للجمیع حتى ان احدهم لو لم یعاود الى ما کان علیه ما وجد شیئا مما تقدم و کلهم معاود قبل الخروج من الموقف
از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایت شده که فرمود: به درستى که وقوف نمى کند در عرفات هیچ فردى از شیعه و سنى ، مگر آن که گناهان او آمرزیده شود فردى به حضرت گفت : که شارى (که یک دسته از خوارج نهروان هستند) و ناصبى (دشمنان امیرالمؤ منین علیه السلام ) هم وقوف به جا مى آورند. حضرت فرمود: گناهان همه آمرزیده مى شود، حتى اگر کسى از این ها فرضا به وضع گذشته اش برنگردد، از گناه سابقش صرفنظر مى شود. (ولى متاءسفانه ) همه آنها هنوز از عرفات بیرون نرفته ، به کارهاى سابق خود برمیگردد؛ حتى وضو و نمازشان هم باطل است پیش از غروب کوچ مى کنند و از عرفات مى روند، با این که تا غروب واجب است در عرفات بمانند و...
ذکر توسل ؛ مهمانى امام حسین علیه السلام
شیخ جعفر شوشترى مى فرماید: حال که مهمانى خدا را شناختى ، اگر نتوانستى حق ضیافت را به جاى آورى ، مهمانى و مهمان سراى دیگرى سراغ دارم ، که راه به مهمانى خدا دارد، و آن مهمانى امام حسین علیه السلام است ، که از نظر زمانى ماه محرم و از نظر مکانى کربلا است .
بیایید در عالم معنا برویم آنجا شاید توشه اى برداریم .امام حسین تشریف آورد بر در خیمه ها فرمود: خواهرم زینب ! ایتینى بثوب عتیق لایرغب فیه احد؛ پیراهن کهنه اى برایم بیاور که کسى را رغبت و میل به آن نباشد! چرا؟ براى چه کهنه باشد! مى خواهم زیر لباس هایم بپوشم . خواهر! بعد از شهادت لباس هاى مرا این اشقیا به غارت مى برند، مى خواهم بدنم عریان نباشد و شاید این پیراهن را نبرند.من نمى دانم بالاخره بعد از شهادت آن پیرهن کهنه را گذاشتند بر تن شریف حضرت یا نه ولى مى دانم وقتى خواهر داغدارش ، عمه سادات ، وارد قتل گاه شد، چشمش افتاد به جسد پاره پاره و پر خون برادر، از روى تعجب گفت:
انت اخى انت ابن والدى یوم على صدر المصطفى و یوم على جدث الثرى
منبع: کتاب اوصاف روزه داران شرح خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نویسنده : بیان و قلم:سید محمد علی جزایری (آل غفور) به نقل از سایت غدیر
نظرات شما عزیزان: