همه بارها با مفاهیمی همچون هنرهای زیبا، هنرهای کاربردی یا هنرهای تزیینی مواجه شدهایم و ممکن است این سوال برای ما پیش آمده باشد که معنی این مفاهیم چیست؟ این هنرها چیستند و چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ معمولا در هنگام روبرو شدن با آثار هنری یا خرید آنها به این کلمات برخورد میکنیم. اما معنای دقیق این اصطلاحات چیست و به چه کار ما میآید. در این مقاله سعی میکنیم شما را با مفهوم هنرهای زیبا آشنا کنیم. بیشتر ما با هنرهای کاربردی مانند فرش و انواع صنایعدستی به دلیل کاربردهایی که در زندگی ما دارند آشنا هستیم و طرز مواجهه با آنها را میدانیم. اما شاید لازم باشد درباره نحوه شناخت و روبرو شدن با هنرهای زیبا مانند نقاشی و مجسمه نیز مطالبی را مرور کنیم. مقایسه هنرها و شناخت تفاوتهای آنها میتواند در درک آثار هنری به ما کمک کند.
نظام تقسیمبندی هنرها
در دنیای هنر، آثار هنری را به دو نوع اصلی هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم میکنند. این تقسیمبندی به ویژه از قرن ۱۸ میلادی آغاز شد و تصوری از هنر که امروزه برای ما آشناتر است شروع به شکلگیری کرد. در این دیدگاه، آنچه ما اکنون از مفهوم هنر درک میکنیم در دستهای خاص تحت عنوان هنرهای زیبا قرار گرفت. شعر، نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، نمایش و رقص بر اساس معیار زیبایی بدون کاربرد، در این دستهبندی تحت عنوان هنرهای زیبا وحدت یافتند و هنرهای سودمند مانند صنایع دستی در دسته هنرهای کاربردی قرار داده شدند. مهمترین معیار و اصل برای تفکیک هنرهای زیبا از هنرهای کاربردی “زیبایی بدون کاربرد” بود. هنرهای زیبا هنرهایی هستند که هیچ کاربرد و سودمندیای ندارند و فقط منشاء لذت زیباییشناختی هستند. شارل باتو اندیشمند مشهور فرانسوی در سال۱۷۴۶ نخستین تقسیمبندی هنرها را ارائه کرد. او هنرها را بر اساس هدف تقسیمبندی کرد. در این تقسیمبندی هدف هنرهای کاربردی را کارآیی و سودرسانی و هدف هنرهای زیبا را لذت آفرینی در نظر گرفت.(سوانه،۱۲۶:۱۳۸۸).
هنرهای زیبا هنرهایی هستند که هیچ کاربرد و سودمندیای ندارند و فقط منشاء لذت زیباییشناختی هستند.
لذت زیباییشناختی: اصل حاکم بر هنرهای زیبا
هنر پدیدهای لذت بخش است. اما سوال این است که ما از چه چیز هنر لذت میبریم؟ از کاربردی که برای ما دارد؟ مثل یک ظرف سفالین. از سودمندیاش برای زندگی ما؟ از استفادهای که از آن می کنیم؟ مانند یک قاشق چوبی زیبا. یا از دیدن هنر؟ دیدن صرف زیباییهای آن؟
از قرن هجدهم به این سو، این سوال، شماری از فیلسوفان را به رویکردی مبتنی بر عدم وابستگی و بیطرفی، رویکردی بدون غرض و منفعت، نسبت به آثار هنری رهنمون کرد. مطابق این رویکرد به هنر، در مواجهه با آثار هنری هیچ فایده و منفعتی جز تجربه زیباییشناختی که همان لذت بردن از زیبایی هنر است، نباید وجود داشته باشد. این همان لذت بدون وابستگی است. عدم وابستگی در اینجا بدین معنا است که این لذت از منفعتی وابسته به وجود آن شئ، برنمیخیزد یا آن شیء هیچ منفعتی از جنس منفعت موجود در هنرهای کاربردی برای ما ندارد. یک لذت و خوشایندیِ محض است، بدون هیچ فایده، غرض و سودمندی. عدم وابستگی، فایدهمندی را به محاق میبرد.
رویکرد بی غرض و بدون وابستگی به هنر، فایدهمندی و سودمندی اثر هنری را امری در نظر میگیرد که لذت ناب و محض از اثر هنری را دچار خدشه میکند. بنابراین در تجربه زیباییشناختی نباید به این امر مجال حضور داد. اما همه هنرها واجد چنین ویژگیای نیستند که صرفا لذتی ناب را برای ما فراهم کنند. بسیاری از هنرها در چارچوب سود و فایده و کاربردی که برای ما دارند در ما ایجاد لذت میکنند. بر این اساس این هنرها از دایره هنرهای زیبا کنار گذاشته شدند و تنها هنرهایی در این دسته جای داده شدند که لذت حاصل از آنها، صرفا لذتی ناب و بدون هیچ سود و فایده از زیبایی باشد. لذت ناب دیداری از زیبایی مطلق. این اصل مهمترین معیار برای تفکیک هنرهای زیبا از هنرهای کاربردی است.
چگونه با هنرهای زیبا روبرو شویم: تجربه ناب زیبایی شناختی
بیاید تصور کنیم در برابر یک تابلوی نقاشی قرار گرفتهاید. یک تابلوی نقاشی هیچ کاربردی ندارد. آن را فقط به دیوار میآویزیم و بدان مینگریم. آیا از دیدن این تابلو لذت میبرید؟ چه چیزی در این تابلو برای شما لذت بخش است؟ از چیزی که بازنمایی کرده است؟ مثلا یک منظره آشنا. از موضوعی که بیان میکند؟ مانند یک اصل اخلاقی مورد تایید شما. برای اینکه درک کنیم از هنر چه میخواهیم لازم است این سوالات را از خودمان بپرسیم. اگر پاسخ به سوالات بالا مثبت باشد در حال تجربه زیباییشناسی ناب نیستید. از زیبایی هنر لذت نمیبرید بلکه از موضوع هنر لذت میبرید. تجربه ناب زیباییشناسی لذت بردن محض از زیبایی است. چیزی که در فرمها، شکلها، رنگها و تصاویر قرار دارد. ترکیببندی و تناسب، نظم و وحدت، تعادل و توازن و … . این تعریف دقیق هنرهای زیبا است. هنرهایی که فقط بخاطر خودشان از آن ها لذت میبریم نه کاربرد و موضوع آنها.
نقاشی و مجسمه: هنرهای زیبای دیداری
در دستهبندی هنرهای زیبا هنرهای مختلفی مانند شعر، موسیقی و نمایش قرار دارند. نقاشی و مجسمهسازی در میان هنرهای زیبا جزو هنرهای دیداری طبقهبندی میشوند. تفاوت اصلی این هنرها با شعر و موسیقی و نمایش این است که میتوان آنها را در اختیار داشت و لذتی مدام از زیبایی را تجربه کرد. ما معمولا به دنبال زیبا کردن محیط زندگیمان هستیم تا درون این زیبایی آرام شویم و لذت ببریم. بسیاری از ما برای رسیدن بدین مقصود به سراغ آثار هنری میرویم. نقاشی و مجسمه هنرهای زیبایی هستند که با استفاده از آنها یک لذت ناب زیباییشناختی را در خانه ایجاد میکنیم، یک تجربه زیباییشناختی مداوم.
گالریگردی: تجربه گردش زیباییشناختی
یکی از بهترین راهها برای تجربه ناب زیباییشناختی رفتن به گالریهای هنر است. گالریهای هنر محیطهای روبرو شدن ما با آثار هنری بویژه آثار هنرهای زیبا است. در گالریها میتوان تجربه زیباییشناختی را حاصل کرد و از یک گردش هنرمندانه لذت برد. دیدن نقاشیها، مجسمهها و سایر هنرهای زیبا در گالریها ما را به زیبایی، تجربه آن و لذت آن پیوند میزند. سلیقه و ذوق را بوجد میآورد و لذتی ناب برای ما ایجاد میکند.
یکی از بهترین راهها برای تجربه ناب زیباییشناختی رفتن به گالریهای هنر است.
منابع
-افلاطون(۱۳۸۴)،دوره آثار(۴جلد)، ترجمه محمد حسن لطیفی، تهران: انتشارات خوارزمی.
-پاکباز، رویین(۱۳۹۰) دایرهالمعارف هنر، تهران: نشر فرهنگ معاصر.
-سوانه، پیر(۱۳۸۸)مبانی زیباییشناسی، ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی، تهران: نشر ماهی.
نظرات شما عزیزان: