لَوْ قَرَأْتَ الْحَمْدَ عَلَی مَیِّتٍ سَبْعِینَ مَرَّةً ثُمَّ رُدَّتْ فِیهِ الرُّوحُ مَا کَانَ عَجَباً.(2)
اگر حمد را هفتاد بار بر مرده ای خواندی و روح او بازگشت جای تعجّب نیست.
امام صادق (علیه السلام) خواندن بسم الله الرحمن الرحیم و سوره توحید را با شرایطی خاص موجب محفوظ شدن از سلطان ستمگر می داند :
یَا مُفَضَّلُ احْتَجِزْ مِنَ النَّاسِ کُلِّهِمْ ب ِ «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» وَ بِ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» اقْرَأْهَا عَنْ یَمِینِکَ وَ عَنْ شِمَالِکَ وَ مِنْ بَیْنِ یَدَیْکَ وَ مِنْ خَلْفِکَ وَ مِنْ فَوْقِکَ وَ مِنْ تَحْتِکَ فَإِذَا دَخَلْتَ عَلَی سُلْطَانٍ جَائِرٍ فَاقْرَأْهَا حِینَ تَنْظُرُ إِلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ اعْقِدْ بِیَدِکَ الْیُسْرَی ثُمَّ لَا تُفَارِقْهَا حَتَّی تَخْرُجَ مِنْ عِنْدِهِ.(3)
ای مفضل، از همه مردم با «بسم الله الرحمن الرحیم» و «قل هو الله احد» خود را پنهان کن. آن را از طرف راست و چپ و جلو و پشت سر و بالای سر و پایین پای خویش بخوان. و وقتی بر حاکم ستمگری وارد شدی آنگاه که به او نظر می کنی سه بار آن را بخوان و با دست چپ خویش گره بزن سپس آنرا باز نکن تا از نزد او بیرون بیایی.
1- . رعد/31.
2- . کافی 2/623؛ بحارالانوار 89 / 257.
3- . کافی 2/624؛ بحارالانوار 89/351.
امیرمؤمنان (علیه السلام) هم همه انواع حرزها را در قرآن موجود می داند: محفوظ ماندن از آتش، غرق، سرقت، چموشی و رم کردن مرکب، پیدا شدن گم گشته و فراری و امثال آن ها :
وَ الَّذِی بَعَثَ محمّداً (صلی الله علیه و آله و سلم) بِالْحَقِّ وَ أَکْرَمَ أَهْلَ بَیْتِهِ مَا مِنْ شَیْءٍ تَطْلُبُونَهُ مِنْ حِرْزٍ مِنْ حَرَقٍ أَوْ غَرَقٍ أَوْ سَرَقٍ أَوْ إِفْلَاتِ دَابَّةٍ مِنْ صَاحِبِهَا أَوْ ضَالَّةٍ أَوْ آبِقٍ إِلَّا وَ هُوَ فِی الْقُرْآنِ فَمَنْ أَرَادَ ذَلِکَ فَلْیَسْأَلْنِی عَنْه ...(1)
و سوگند به آن کسی که محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به حق مبعوث کرد و اهل بیت او را گرامی داشت هیچ حرزی را شما طلب نمی کنید جز این که آن در قرآن وجود دارد. حرز از حریق یا غرق شدن یا سرقت یا چموشی حیوان از صاحبش یا گمشده یا فراری. پس هر کس می خواهد از من بپرسد.
در ادامه روایت سؤالاتی در این موارد از حضرت پرسیده شده و آن حضرت آیاتی را در آن زمینه بیان داشته است.
به نظر می رسد در اثبات ولایت تکوینی امامان اهل بیت (علیهم السلام) همین اندازه کافی باشد؛ اگرچه مطالب در این زمینه به اندازه ای است که می توان در این باره کتاب ها نوشت.
چکیده درس دوم
Ë ولایت و سرپرستی امور مردم از شؤون مالکیت می باشد. مالک مطلق و حقیقی خلق، خداوند متعال است. پس خداوند متعال حقّ هرگونه تصرف اعم از تکوینی و تشریعی در خلق را دارد.
Ë پیامبران و امامان که از ناحیه خداوند متعال به ولایت و سرپرستی مردم برگزیده شده اند از این دو نوع ولایت برخوردارند.
1- . کافی 2 / 624؛ بحارالانوار 40 / 182.
شده اند از این دو نوع ولایت برخوردارند.
Ë «ولایت تشریعی» به معنای تشریع احکام و وضع قوانین به امامان معصوم داده نشده است.
امّا «ولایت تشریعی» به معنای مقام مرجعیّت خلق در امور دینی و دنیوی و مقام وجوب طاعت و سرپرستی امور دنیوی و اخروی خلق، از ناحیه خدای سبحانه به امامان معصوم اعطا شده است.
Ë اثبات «ولایت تکوینی» برای امامان اهل بیت (علیهم السلام) و سایر اولیای الاهی به هیچ وجه موجب شرک و غلوّ نیست. زیرا در مکتب تشیّع همه این امور به دست اولیای الاهی به اذن پروردگار و از باب کرامت و اتمام حجّت صادر می شود و سلطنت خداوند متعال به امور مزبور بعد از اعطا باز هم وجود دارد و او از اقتدار و سلطنت نیافتاده است.
Ë آیات و روایات فراوانی در وجود «ولایت تکوینی» برای پیامبران الهی و اوصیای آنان و ائمه اطهار: وجود دارد که با توجه به آن ها در این باره شک و شبهه ای نمی توان به خود راه داد.
Ë آیاتی که درباره تسخیر باد و پریان و پرندگان و شیاطین و آهن و کوه ها برای حضرت سلیمان و داود (علیهما السلام) نازل شده، و آیاتی که درباره جریان آصف بن برخیا و تخت بلقیس، و همین طور آیاتی که درباره تاثیر قرآن در تکوینیات آمده است، و روایات فراوانی که در توضیح آیات مذکور از اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده، تنها اندکی از آثار فراوان موجود در متون دینی در این زمینه است.
نظرات شما عزیزان: