غالباً در مدارس همان روش هاي 50 سال گذشته به اجرا درمیآيد و شیوه های جدید تدریس کمتر اجرا نمی شود. تدريس با استفاده از يادگيري مشاركتي و فعاليتهای تیمی و گروهي مربوط به حل كار در كلاس ها از این شیوه های جدید است. در این روشها بر خلاف روش های معمول تدریس ـ یعنی روش سخنرانی كه عمدتاً فعالیت های كلاس بر عهده معلم است ـ در روش بحث گروهی دانش آموزان به طور فعال در فعالیت كلاس شركت می كنند. این روش به یادگیرندگان كمك می كند تا نقطه نظرهای خود را بیان كنند؛ عقاید و اندیشه های خود را توجیه یا تکمیل كنند و با نظرها و اعتقادات دیگران آشنا شوند. از سویی دیگر، نشستن افراد همچنین باید تغییر پیدا کند. بر خلاف روش سخنرانی كه در آن معلم در مقابل افراد كلاس قرار می گیرد در بحث گروهی، ترتیب نشستن اعضا ی گروه باید به صورت جلسات سمینار یعنی به شكل دایره باشد و معلم نیز مانند یكی از اعضای گروه در جایی از این دایره قرار می گیرد. از مزایای این طریق نشستن، دیدن متقابل همه دانش آموزان، تماس چشمی میان همه اعضای گروه و شركت كنندگان را در بحث ممكن می سازد و همگان احساس راحتی بیشتری می کنند. این نکات هم اکنون در غرب اجرا می شود. شیوه ای هم بوده است که در سیره پیامبر(ص) هم نقل شده است که نشست ها و جلسات ایشان با یارانشان، هم دایره وار بوده است.
■ شناساندن اساتيد و محصولات جبهه فرهنگي انقلاب
اساتيد و محصولات جبهه فرهنگي انقلاب را به مخاطبانمان بشناسانيم يكي از وظايف جدي ما شناساندن اساتيد و محصولات جبهه فرهنگي به مخاطبان ـ هم مديران، هم معلمان و هم دانشآموزان ـ است. چرا كه شايد آنها با صحبتهاي ما اقناع نشوند يا اينكه رفتارهاي غلط يا اخلاق بد يا قيافه نامنظم ما در پذيرش كتانمان تأثير منفي بگذارد، لذا بايد تلاش كرد حرفهاي صحيح و درست و همچنين گفتمان انقلاب اسلامي از طريقهاي مختلف به دست مخاطبان برسد. مخاطبان ما بايد حداقل شخصيتهاي برجسته جبهه فرهنگي انقلاب مانند شهيد آويني،استاد رحيمپور ازغدي، استاد محسن قرائتي،پناهيان، ميرباقري، طاهرزاده، كوشكي، جليلي، فياض، علي معلم، محمد كاظم كاظمي، رضا اميرخاني، عليرضا قزوه،سيد مهدي شجاعي، محمدرضا زائري، نادر طالبزاده، حاج سعيد قاسمي، علي محمد مودب، و... را بشناسند و برخي آثار يا نوشتار و گفتار اين فعالان را مطالعه كرده باشند.
■ استفاده از ابزار هنر و رسانه
براي فعاليت در بين مخاطبان، خصوصاً مخاطبان نوجوان و جوان استفاده از ابزار رسانه و هنر براي رساندن مفاهيم عالي اسلامي و انساني، ضرورت او چنداني پيدا ميكند. چرا كه پيامها با هنر ماندگار و تاثيرگذارتر خواهد بود. البته بايد اقتضائات هر سن و هر دوره و هر مقطعي را در نظر داشت و از ارائه فيلمها يا انجام برنامههاي كممحتوا جلوگيري كرد.
■ اهميت ورزش با قاعده
از جمله ابعادي كه نبايد از آن غفلت كرد، ورزش و توجه به جسم و تفريح است. توصيهاي كه مقام معظم رهبري به جوانان هم داشتند و در ديدار با جوانان و دانشجويان بر تحصيل، تهذيب و ورزش تأكيد ميكنند. البته بايد مثل بقيه امور، يك قاعده و نظمي داشته باشد. حد و اندازهاي بايد برايش مشخصي كرد كه انسان از امور ديگر باز نماند. متأسفانه ما از برنامهريزي در اين زمينهها بسيار عاجزيم و دچار افراط و تفريط فراوان ميشويم. تماشاي تلويزيون ما هم به قاعده و منظم نيست و ما ساعات فراواني را صرف برنامههاي آن ميكنيم در حالي كه برخي از آنها، هيچ فايدهاي براي ما ندارند. اگر بتوانيم با كتابهاي تربيتي در تربيت اسلامي كه اخيراً تعداد آنها فراوان شده است، مأنوس بشويم، نكات فراواني براي زندگي خود مييابيم. از جمله كتابهاي مرحوم استاد علي صفايي حائري (عين ـ صاد) و كتابهاي استاد طاهرزاده. مطالعه اين كتابها به ما كمك ميكند كه بتوانيم خودمان را جامع پرورش دهيم. مثلاً استاد طاهرزاده در كتاب «ادب خيال، عقل و قلب» (ص 60) مينويسند كه: جوانان مذهبي كه جنبه معنوي آنها ضيف شده و خيالاتي و وهمي شدهاند را به ورزش توصيه كنيد، اگر خيلي خيالاتي نشده باشند و خوب ورزش كنند، بدون آن كه نياز باشد به روانپزشك رجوع كنند، دوباره احيا ميشوند. اين مسأله مهمي است كه ما كتابها و و اساتيدي را پيدا كنيم كه به همه جوانب روح و جسم ما توجه داشته باشند و با آثار و مباحث آنها مأنوس شويم.
■ ارتباط با روحانيون و اساتيد متعهد و مسجد
یکی از فعالان فرهنگی حرف بسیار جالبی زده است و گفته بدون ارتباط با خانواده و مسجد و مدرسه نمی شود کار فرهنگی و تربیتی صورت داد و به بن بست می خورد. این حقیقت دارد و تجربه شعاری، با روحانيون و اساتيد متعهد و مساجد مرتبط باشيم.
يكي از ضرورتهاي دوران فعلي اين است كه هر فرد و هر تشكلي بايد ارتباط خودش را با اهل علم متعهد و افراد اهل دل و همچنین مساجد و هئیت های مذهبی خوب تقويت كند و اگر چنين ارتباطي ندارد، حتماً از اساتيدي كه هم دلسوز و هم متعهد باشند بيابد و استفاده كند یا اینکه در مساجد یا هئیت های دیگر حضور پیدا کند. البته لازم نيست كه اين استاد، در همه ابعاد و جامع باشد، شايد براي مقطع راهنمايي و دبيرستان ما خوب باشد، يعني ممكن است برخي اساتيد مقدماتي و مياني ما باشند و ما با تلاش و جستجو يا رفتن به دانشگاه يا حوزه، اساتيد جامعتر ديگري را پيدا كنيم. اين حلقه ارتباط، اساتيد را دائماً برقرار كنيم. حالا چون در شهرستان استاد جامع الشرايطس را پيدا نكرديم، دليلي بر اين نميشود كه از اساتيدي هم واقعاً دلسوز و متعهد هستند استفاده كنيم تا خداوند اساتيد جامعتر را در مسير زندگي ما قرار دهند.
لذا در هر شهري كه هستيم، اساتيد و فعالان فرهنگي و مذهبي متعهد یا مساجد، پایگاههای بسیج یا هئیت ها هستند، شايد كم باشند ولي هستند، با آنها ارتباط داشته باشيم، در جلسات و گرانيهاي اينان شركت كنيم. حالا نه لزوماً هر روز، امّا ارتباط هفتگي داشته باشيم البته هر كدام از اين استاد، براي يك سطح و مقطعي موثر و مفيد هستند. شايد كسي در مقطع راهنمايي يا دبيرستان براي ما قابل استفاده باشد ولي براي دوره دانشجويي نه! البته بايد احترامشان را حفظ كنيم. لذا همزمان با رشد معرفتي و فكريمان بايد اساتيدمان هم جامعتر از قبل باشند. لذا نبايد به همان اساتيد قبلي بسنده كنيم. مگر اينكه آن استاد يا عالم، شخصيت بسيار ارزشمند و جامعي باشد. در هر شهر و منطقهاي از اين اساتيد و فعالان فرهنگي و مذهبي هستند و ما نبايد حسرت بخوريم كه چرا در تهران يا قم يا مشهد نيستم. در همين شهرستانها هم افرادي كه بتوان در مقاطعي از آنها استفاده كرد، هستند. مثلاً در بابل، حجت الاسلام عباس نيكزاد، در شاهرود، حجت الاسلام اميني، امام جمعه موقت، در شيراز، حجت الاسلام سيد محمد انجوينژاد، در اهواز حجت الاسلام دسمي يا حجت الاسلام شفيعي، در اصفهان، استاد طاهرزاده يا حجت الاسلام معمار منتظرين و...
اگر قدر همين اساتيد و فعالان فرهنگي و مذهبي شهر خودمان را دانستيم خداوند توفيق استفاده از محضر اساتيد و علماي بزرگ را به ما ميدهد ولي اگر ناشكري بكنيم و در تقويت جبهه اهل حق و علاقمند به انقلاب اسلامي نكوشيم، خداوند توفيق خدمت و حضور در اين جبهه را از ما ميگيرد. لذا بايد در هر شهري، فعالان جبهه حق را بشناسيم و در تقويت آنان بكوشيم وگرنه به مرور زمان دچار يأس و انزوا و خداي نكرده باطل و فساد ميشويم.
نظرات شما عزیزان: