آثار فردی و اجتماعی حجاب و نقش آن در امنیت اجتماعی زنان
مقدمه
پوشش و حجاب، پرتوی از آفرینش الهی است که فلسفۀ وجودی آن حفظ مقام و ساحت مادی و معنوی زن و مرد و زمینه ساز رشد و کمال آنها تا مراتب عالی انسانیت است. یکی از قوانین ربانی در شرایع الهی مسألۀ حجاب و پوشش بوده است و خالق بشر که بر تمامی اسرار و رموز آفرینش عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در پوشش و عفاف و حجاب دانسته است. آیات نورانی قرآن کریم این حکم الهی را به نحو مطلوب تبیین و سیرۀ قرآنی معصومین(ع)، به ویژه سیرۀ معصومۀ فاطمۀ زهرا(ع) آن را به بهترین شکل به منصۀ ظهور و اجرا در صحنۀ زندگی رسانده اند. در این مقاله، پوشش به عنوان خواستۀ فطری و عقلانی انسان مورد توجه قرار گرفته است. سپس معنای لغوی و اصطلاحی حجاب و بررسی تاریخی عفاف و حجاب و اهمیت آن در قرآن کریم و روایات مطرح گردیده و آثار و برکات فردی و اجتماعی عفاف و حجاب بررسی شده است. در پایان راه کارهایی برای مقابله با بدحجابی ارائه شده است. از آن جا که این موضوع نقش بارز و آشکاری در امنیت اجتماعی زنان دارد سعی شده همۀ این موضوعات با رویکرد آثار فردی و اجتماعی حجاب و رابطۀ آن با امنیت زنان ارائه گردد.
تعریف لغوی عفاف و حجاب
1. ابن منظور می گوید: «العفة الکف عما لا یحل و لا یجمل» (زمانی، 1368، ص69)؛ عفت ضبط نفس و باز داشتن او از آن چیزی است که جایز و زیبا نیست.
در تاج العروس آمده: «الکف عن الحرام» (همان، 68).
2. بازداشتن نفس از حرام. و به همین لفظ در صحاح نیز آمده است (ابن منظور، 1405ق، ج14، ص253).
در لغت نامۀ دهخدا آمده: «خودداری از آنچه که جایز نباشد، خواه در کردار و خواه در گفتار باشد» (زمانی، پیشین، ص68). و صاحب فرهنگ معین نیز آن را به پاکدامنی و پارسایی معنا کرده است (فرهنگ معین، 1382، ذیل واژۀ حجاب).
حجاب در لغت به معنای ستر یا اسم آن چیزی است که به وسیلۀ آن پوشش صورت می گیرد (ابن منظور، پیشین، ص253).
سیر تاریخی عفاف و حجاب
بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق اقوام و ملل، حجاب در میان زنان معمول بوده، هر چند فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است و گاهی با اعمال سلیقۀ حاکمان تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ گاه به طور کامل از میان نرفته است. مورخان به ندرت از اقوامی بدوی یاد می کنند که زنان شان دارای حجاب مناسب نبوده یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند. تعداد این اقوام به قدری نادر است که در مقام مقایسه قابل ذکر نیستند و شاید بتوان گفت: «وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی آنان شده است و یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است. در مورد این که کدامین اقوام دارای حجاب بوده اند چنین بیان می کند: «در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته است و از آن چه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است، اما در عرب جاهلیت حجاب وجود نداشته است و به وسیلۀ اسلام در عرب پیدا شده است». دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را حتی به دوران ماقبل تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند. در کتاب زن در آینۀ تاریخ پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، آمده است: با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود. به این دلایل، عقیدۀ عده ای که می گویند «مذهب» موجد حجاب می باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار مؤثر بوده است.
عفاف و حجاب در آینۀ قرآن کریم
برای ایجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، باید ابتدا پایه های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به این موضوع محکم کنیم و این، یعنی نهادینه سازی باورهای درست و فرهنگ سازی دقیق. بنابراین، تهدید و اجبار، هیچ گاه به عنوان اولین راه کار در قرآن کریم مطرح نشده است. (یا أیهَا النَّبِی قُلْ لأزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ علَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أدْنی أنْ یعرَفْنَ فلا یؤْذَینَ وَ کان الله غفُوراً رَحیماً) (احزاب/59)؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو روسری های بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسب تر است، تا (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزندۀ مهربان است.
انواع حجاب در قرآن کریم
1. حجاب چشم
(قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ) (نور /30)؛ ای رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.
(وَ قُلْ لِلْمؤْمِناتِ یغضُضْنَ منْ أبْصارِهِنَّ) (نور/31)؛ ای رسول، به زنان بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.
2. حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است. (فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قلْبِهِ مرَضٌ) (احزاب/32)؛ زنهار که نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد.
3. حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.
(وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخفینَ منْ زینتِهِنَّ) (نور/31)؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
از مجموع این مباحث، به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، همچون نحوۀ پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن، به منزلۀ حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
عفاف و حجاب درآینۀ روایات
برترین عبادت:
در سخن و سیرۀ معصومین(ع) عفاف در «بطن» و «فرج»، برترین عبادت برشمرده شده است.
امام باقر(ع):
«خداوند به اندازۀ هیچ چیزی برتر از عفت بطن و فرج پرستیده نشده است» و «برترین پرستش، عبارت است از عفت بطن و فرج» و «هیچ عبادتی نزد خداوند، برتر از عفت بطن و فرج نیست».
برترین جهاد:
انسان عفیف، مقامی ارزش مند نزد خداوند متعال دارد و تا جایی می تواند اوج بگیرد که هم ردیف مجاهدان شهید در راه خدا و فرشتگان به حساب می آید، زیرا در عین توان بر گناه، چشم می پوشد و پاک می ماند.
امیرالمؤمنین(ع) می فرماید:
پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که توان بر گناه دارد، ولی آلوده نمی گردد. همانا نزدیک است عفیف پاکدامن، فرشته ای از فرشتگان گردد.
عوامل پیدایش حجاب از دیدگاه معصومین(ع)
خودشناسی:
پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
هر انسانی که جویای پاکدامنی و عفاف است، در درجۀ نخست باید به مرحلۀ خودشناسی برسد، زیرا هر که واقعاً به خودشناسی برسد، درمی یابد که انسانیت و کرامت هر انسانی در گرو پاکدامنی او است.
امام علی(ع) می فرماید:
«برای کسی که به مرحلۀ خودشناسی رسیده شایسته است قناعت و عفت را همواره رعایت کند».
رشد هر انسانی که عفیف است، نشان از آن دارد که به رشد و ره یافتگی رسیده است. نیز تا انسان به رشد نرسیده باشد، همچنان در گمراهی و آلودگی به سر می برد. عفاف و حجاب از برجسته ترین مسائل شرع مقدس است که افزون بر سایر ادیان الهی، در قرآن کریم و سیرۀ معصومین(ع) به آنها اشاره شده است. انسان ها از یک سوی، فطرتاً پاک و پاک جو هستند، و از سوی دیگر زیبا طلب می باشند. زیباجویی و تنوع طلبی در زنان، از یک ویژگی خاص برخوردار است.
این ویژگی را در زنان نباید به دید منفی نگریست، بلکه باید ساز و کاری اندیشید تا روح زیبایی طلب و فطرت پاک جوی آنها با حجاب و پوشش کامل، محفوظ بماند و راه کمال را بپیماید.
امنیت فردی و اجتماعی زنان، فلسفۀ حقیقی وجوب حجاب
یکی از فلسفه های حقیقی وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی با توسعۀ آن می باشد، زیرا نفس آدمی، دریایی مواج از تمایلات و خواسته های او است که مهم ترین آنها به خوراکی ها، امور جنسی و مال و جاه و مقام، مربوط می شود و بدون شک بالاترین خواسته های مردان، تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء» (فیض کاشانی، 1383، ص177)؛ بزرگ ترین خواسته های مرد، رغبت به زنان است. «ارائۀ زیبایی ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان دامن می زند و آنها را به یک کانون جدی خطر، مبدلمی سازد که به سلب آرامش زن و امنیت اجتماعی منتهی می گردد. آنچه می تواند از این ناامنی پیش گیری کند، پوشش زن از چشمان گرسنۀ نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامی، عملی خواهد شد. پوشش دینی، پیام عفت، شخصیت و خداترسی زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویی بالفعل در هر چه وسعت بخشیدن امنیت اجتماعی دانسته و نجابتش را می ستایند. در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه های زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیت و آرامش درونی خود و اجتماع را برقرار خواهد کرد. نکتۀ معنوی و عرفانی قابل ذکر در این باب، پیام الهی آفریدگار هستی، خطاب به زنان است: ای زن! آگاه باش، دنیا خراب آبادی است که هر نقطۀ آن به مین های شیطان و نگاه های آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته های حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیتی بی نظیر به سر می برند که دیگران از طعم آن بی خبرند (اکبری، ۱۳۷۷، صص 14 16).
ما در این نوشتار ابتدا آثار فردی حجاب را بررسی می کنیم و بعد نگاهی به آثار اجتماعی حجاب داریم.
آثار فردی حجاب
1. ارزش و کرامت زن در سایۀ حجاب
اسلام برای زن پوشش و حجاب می خواهد بدان خاطر که، برای او حرمت قائل است و خودآرایی او را در جامعه نمی پذیرد، زیرا که مشتریان او افراد بی قید و هرزه اند، نه افرادی شریف و پاک و طبیعی. بنابراین اسلام زن را همچون گنجینه ای از گوهرهای گرانقدر به حساب می آورد. از این رو برای او ستر و پوشش معین کرده است تا دزدان شرف با مشاهدۀ او به وسوسه نیفتند و برای فریب او دام نگسترانند تا تمتعات و التذاذات او آزاد و رایگان نباشد (قائمی، 1373). خداوند در سورۀ تحریم آیۀ 12 می فرماید: (وَ مَرْیمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی أحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صدَّقَتْ بکلِماتِ رَبها وَ کتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتینَ(؛ و همچنین به مریم دختر عمران مثل زده که دامان خود را پاک نگه داشته و ما از روح خود در او دمیدیم، او کلمات پروردگار و کتاب هایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود». شاید این همه ستایش از عفت ایشان سی و چند بار نام بردن از وی به خاطر رفتار ناپسندی باشد که یهودیان نسبت به آن بانو روا داشته و تهمتی بود که به ایشان می زدند (پورسیف، ۱۳۸۲، ص1).
2. نگاه انسانی به زن
در سایۀ بی حجابی، زن به صورت حیوانی درآمده که باید از جنسیت او، بی هیچ قید و شرط و حد و مرزی بهره گرفت. این حیوان که افسارش به دست دنیاداران حریص است. این افسار، همان نگاه مردان است که آنان را غافل از همه چیز، برده وار به دنبال زنان می کشد و کار به جایی می رسد که اگر زن بسته به آن است که او را نگاه کنند، مرد نیز برای آن زنده است که زن را نگاه کند (حداد عادل، 1359، ص35). حجاب به معنی این است که دیگر نباید به او به چشم ابزار برای مطامع گوناگون نفسانی نگاه کرد و ارزش واقعی او به ظاهر او و داشتنجاذبه های جنسی او نیست، بلکه به کمالات روحی و توانایی ها و قابلیت های دیگر او است (شجاعی، 1386، ص84). چنانچه زن، حدود را رعایت نکند هر بیماردلی به او طمع نموده و با نگاه آلوده اش حریم را می شکند چنین انسانی از منش انسانی اش سقوط کرده و به غرقاب حیوانات می رود (فتاحی زاده، 1373، ص80). در واقع فلسفۀ پوشش محفوظ داشتن وی از نگاه های شهوانی و حیوانی است.
3. مصونیت و آرامش زن
هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است. چون باغ بی دیوار از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند. هیچ کس هم با نام «آزادی» دیوار خانۀ خود را برنمی دارد و شب ها درب منزل خود را باز نمی گذارد، چون خطر رخنۀ دزد، جدی است (جزوۀ گل عفاف، جواد محدثی، ص1). حجاب برای زن یک دژ است، یک سنگر و حریم است، او را از خطرات و آسیب ها حفظ می کند. جایگاهی است که زن وجود و شخصیت خود را در آن سامان می بخشد. اصولاً پیکر زن عریان جلب کننده و بی حفاظ است، اگر در حصار پوشش قرار نگیرد در معرض آسیب ها قرار خواهد گرفت. حجاب برای او امنیت پدید می آورد، زیرا نفس آدمی دریایی از خواستن است، زمانی که به چیزی تمایل ندارد آرامش بر آن حاکم است، اما وقتی به چیزی رغبت کند، همانند دریا طوفانی می شود وتنها رسیدن به آن خواسته می تواند جزر و مد این دریای طوفانی را آرام کند (رحیمی، 1385، ص56). قرآن این اصل را چنین معرفی می کند: (یا أیهَا النبِی قلْ لأزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أدْنی أنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللهُ غفُوراً رَحیماً) (احزاب/59). آیه به یکی از موارد آزار و اذیت اشاره می کند. زنان با ایمان نباید بهانه و مستمسکی به دست مفسده جویان دهند، لذا می فرماید ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو روسری های بلند خود را چنان بر خویش بیندازند تا از کسانی که حجاب درستی ندارند، شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند (پورسیف، ۱۳۸۲، ص917).
4. حجاب مخالفت با هوای نفسانی است
«هوی» به معنای میل نفس به شهوت و خواستۀ ماست. یکی از معانی «هوی» افتادن و سقوط کردن است. در آیات شریفه اشاره دارد به این که پیروی از هوای نفس، بندگی آن محسوب می شود و موجب گمراهی از راه خدا می شود. خداوند در قرآن می فرماید: (أ فَرَأیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ) (جاثیه /23)؛ آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داد. بنابراین حجاب هم مخالفت با هوای نفس است از بندگی شیطان درآمدن و بندۀ خدا شدن است. میل به خود نمایی وجلوه گری در سرشت زن، نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی والا به کار گرفته شود. بی گمان این گرایش در وجود زن، اگر همچون سایر میل ها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارامد خواهد بود و در مسیر فراهم آوردن محیطی مناسب همراه با زندگی اش، سودمند خواهد شد، چرا که هیچ گرایش درونی بدون جهت در جان انسان به ودیعت نهاده نشده است، اما اگر این گرایش مرزی نداشته باشد و خودنمایی و جلوه گری همواره در همه جا نموده داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود (رشیدی، 1385، ص106).
5. حجاب کمال انسان و بی حجابی سقوط شخصیت
اسلام به خلاف غرب وغرب زدگان، که کمالات زن را به جلوه گری و خودنمایی در انظار عمومی می داند، منزلت زن را مربوط به جنبه های بدنی و جسمی او نمی داند، بلکه آن منزلت را مربوط به روح الهی او می داند، و به خاطر حفظ همین ارزش والاست که با قانون حجاب و احکام دیگر روابط بین او و مردان محدودیت ایجاد کرده است، زیرا چنان که گفتیم اگر کمالات زن را فقط محدود به کمالات ظاهری می دانستیم، پرداختن به این ظاهر آن قدر انسان را مشغول می کند که او فرصت شکوفایی استعدادهای دیگر را هرگز نخواهد یافت و راه ترقی و تکامل بر او بسته خواهد شد و لذا زن یا مردی که از حجابمی گریزند در واقع خرد واقعی و آن استعدادها را اسیر کرده و از حرکت به سوی کمال حقیقی عاجز و ناتوان است (شجاعی، 1386، ص84).
6. جلب محبت خدا در سایۀ حجاب
همان طور که نافرمانی خداوند موجب محرومیت انسان از سعادت و نیز موجب عذاب الهی است، اطاعت از فرمان او موجب جلب محبت الهی است. چه شرافتی برای انسان بالاتر از این که مورد رضایت و محبت خداوند باشد و چه ننگ و ذلتی بدتر از آن که دچار غضب الهی باشد (شجاعی، 1386، ص95). بالاترین ارزش حجاب این است که یک فرمان الهی است. زن پوشیده از بین خود و خدا، خدا را برگزیده است و به احکام دینی رو کرده است (رشیدی، 1385، ص38). خداوند در سورۀ آل عمران در آیۀ 162 می فرماید: (أ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللهِ کمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللهِ وَ مَاْواهُ جَهَنَّمُ وَ بئْسَ الْمصیرُ(؛ آیا کسی که در پی خشنودی خداست همچون کسی است که با خشم خدا قرین گشته و جایش جهنم است که سرنوشت بدی است. انسان اسلامی، کمال خود را در آن نمی بیند که تن خویش را همچون کالایی تزئین کند و به راه اندازد و بفروشد، بلکه به جای آن که تن خود را به خلق بفروشد، جان خود را به خدای خویش می فروشد (حداد عادل، 1359، ص35). خداوند در سورۀ بقره، آیۀ 207می فرماید: (وَ مِنَ النَّاسِ منْ یشری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ)؛ هستند در میان مردم کسانی که جان خویش را می فروشند تا رضای خداوند را به دست آورند.
و نیز می فرماید: (إِنَ اللهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ أنْفُسَهُمْ وَ أمْوالَهُمْ بِأنَّ لَهمُ الْجنَّةَ)؛ خداوند از مؤمنان جان و مال آنان را می خرد و در عوض به آنها بهشت می دهد.
7. «حجاب» زن حافظ «آزادی» او است
پای بندی به دین، ثمره اش «آزادی» همۀ ارزش های انسان، از اسارت کوران ها و طغیان های درونی است. اگر ارزش برای من و تو تنها آزادی در بهره های مادی بود، این اعتراض شما وارد بود، لیکن غیر از این ارزش، ما ارزش های دیگر نیز داریم و آن «آزادی عقل» ما، از گرد و غبارهایی است که باد شهوت و یا غضب و یا طمع و یا رذایل دیگر در درون ما بلند می کند. همۀ کوشش انبیا و اولیا(ع) و علما، حفظ همین آزادی در تعقل و تفکر است. انسان وقتی می تواند این آزادی را حفظ کند که همۀ انگیزه های درونی خود را هدایت و محدود کند و این حاصل نمی شود جز با «انقلاب درونی» و پای بندی به «دین» تا انسانی «آزاد» باشد (موسوی، 1382، ص148).
آثار اجتماعی حجاب
حجاب تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفۀ شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است که با وجود آن منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار شده و عدم رعایت آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست بر جای گذاشته است. زن در پرتو حفظ این ارزش می تواند عامل نیرومندی درجهت حفظ سنت ها و روابط اجتماعی سالم و ارزش های انسانی و معنوی باشد. به همین دلیل حجاب به عنوان بارزترین نشانۀ هویت زن مسلمان به شمار می رود و ما به وضوح در کشورهای اسلامی، آثار وجودی آن را می بینیم. در این نوشتار برخی از آثار اجتماعی حجاب را بررسی می کنیم.
1. استحکام نهاد خانواده
از آثار اولیۀ رعایت حجاب در جوامع، استحکام نهاد خانواده به عنوانکوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است. بارعایت اصل حجاب و پوشش در محیط بیرون از خانواده، حریم زن و شوهر حفظ می شود و خانواده دارای ثبات خواهد شد. خداوند در سورۀ نور می فرماید: (وَ قلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جیوبِهِنَّ) (نور/31)؛ به زنان مؤمن بگو چشم های خود را ازنگاه های هوس آلود فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز از آن مقدار که نمایان است، آشکار نکنند و اطراف روسری های خود را بر سینه افکنند.
قرآن کریم به زنان امر می کند تا همۀ بدن خود را به جز صورت ها و دست ها از مچ تا انگشتان بپوشانند. این امر باعث ایجاد روابط صمیمانۀ زن و شوهر و منحصرشدن لذات جنسی به محیط خانواده و در محدودۀ ازدواج می شود. همچنین موجب می شود همسر قانونی در نزد فرد تنها عامل ارضای نیازهای جنسی تلقی شود و در نتیجه پیوند زن و شوهر محکم تر می شود و در نهایت به استحکام نهاد خانواده می انجامد.
در حالی که زنان با خودآرایی و با پوشش مناسب در محیط اجتماع، زندگی خانوادگی خود و دیگر افراد جامعه را به خطر می اندازند و با کشاندن جاذبه های جنسی خود به کوچه وبازار، افراد جامعه را همیشه در حالت نوعی مقایسه قرار می دهند که این امر اختلافات زیادی را درون خانواده ها باعث می شود. پس اولین منافع و مضرات در رعایت و عدم رعایت حجاب به خود فراد برمی گردد: (منْ عمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أساءَ فَعَلَیها) (جاثیه/15)؛ کسی که عمل نیکی انجام دهد، نفع آن برای خود اوست و اگر بد کند، ضررش نیز برای خود او است. یعنی با افزایش آمار برهنگی و بی حجابی، آمار طلاق و بی بند و باری نیز بالا می رود و در مقابل از تعداد ازدواج ها و روابط سالم خانوادگی کاسته می شود؛ زیرا با وجود روابط و معاشرت های بی قید و بند و بودن زنان بی حجاب و بزک کرده در سطح جامعه، ازدواج تنها به صورت یک مسؤولیت سنگین و تکلیف و محدودیت و عملی پرهزینه جلوه می کند و طبیعتاً علاقه به ازدواجکم تر و کم تر می شود. در نتیجه عدم گرایش جوانان به ازدواج، سلامت اخلاقی جامعه به خطر می افتد و دامنۀ فساد گسترش بیشتری پیدا می کند. این موج دامن بسیاری از خانواده های نوپا و دیرپا را خواهد گرفت. زنان و مردانی که در آغاز ازدواج، گرم و خالصانه برای یکدیگر هستند، با وجود جامعه ای بی بند و بار، در خانوادۀ خود شور و جاذبه ای نمی بینند. چه بسا زنی که سال های متمادی در کنار همسر خود زندگی کرده و در غم و شادی درکنار همسرش بوده است و با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کرده، کودکانی پرورش داده و حال به طور طبیعی چهره جوانی اش را از دست داده و اکنون نیازمند آرامش و زندگی پرعشق و عاطفه در کنار همسر خویش است؛ در این هنگام زنان جوان و باطراوتی که در اجتماع بدون حجاب، متاع هر کوچه و بازاری هستند، از راه می رسند و در مسیر زندگی او قرار می گیرند و اساس خانواده ای را که سال ها با رنج و سختی و امید و عاطفه رشد کرده را برهم می زنند. البته اگر مردان در چنین جامعه ای به تعبیر قرآن، حافظ نگاه خود باشند، بسیاری از این مشکلات قابل پیش گیری است. (قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أزْکی لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبیرٌ بِما یصْنَعُونَ) (نور/30)؛ بگو به مؤمنان که چشم فرو بندند و شرمگاه خود را حفظ کنند، این پاکیزه تر است برای آنها.
2. حضور سازنده و سالم زنان در جامعه
از یک سو، ظاهر زن به ویژه اگر به ارائه ها و پیرایه هایی آراسته گردد، جذاب و هوس انگیز است، از سوی دیگر بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه که می توانند به رشد و تعالی آن جامعه کمک کنند و در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش آفرینی نمایند، زنان هستند. اسلام با طرح پوشش و حجاب در حقیقت جواز حضور زنان در اجتماع را به صورتی سازنده و سالم صادر نموده است و با دستورهای حکیمانه و راه گشا از یک سو این نیروی عظیم را از تباه شدن نجات داده و از سوی دیگر جلوی فسادگستری و ناهنجاری های ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است. وجوب حجاب، خود بهترین و محکم ترین دلیل حضور سالم زن در اجتماع است؛ زیرا می دانیم حجاب و لزوم پوشش زن در مقابل نامحرم، در ارتباط با اجنبی است و روشن است که اگر زن باید در گوشه ای به دور از انظار، نگاه داشته شود و حضور در عینیت جامعه نداشته باشد، لزوم پوشش و حساسیت فراوان در این باره مفهومی نداشت. استاد جوادی آملی/ می نویسد: «بنابر آیۀ ۱۹ سورۀ نساء، قرآن ما را متوجه یک مطلب مهم می کند و می فرماید: با زن ها معاشرت نیک داشته باشید و زن را چون مرد در مجامعتان راه دهید و اگر خوشایندتان نیست که آنها را در مجامعتان شرکت کنند، این کار ناخوشایند را بکنید؛ چرا که ممکن است خیر فراوانی در آن باشد و شما نمی دانید» (جوادی آملی، 1383، ص37). همۀ آحاد جامعه در مقابل سلامتی جامعه مسؤول اند و مسؤولیت مهم تر در این باره بر دوش خانم هاست. آنها با رعایت پوشش اسلامی نه تنها جامعه را از آلودگی و بی بند و باری جنسی و هوس بازی حفظ می نمایند، بلکه خود به عنوان نیرویی کارامد و اثربخش در جامعه حضوری سالم، سازنده و مفید خواهند داشت که اگر این گونه شود، مسیر ترقی و رشد برای آن جامعه روز به روز فراهم خواهد شد.
3. ایجاد آرامش روانی در افراد جامعه
نفس آدمی دریایی از خواستنی ها و تمایلات است. زمانی که به چیزی رغبت پیدا کند همانند دریا، توفانی می شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواستۀ خویش است. لذا برای جلوگیری از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت فرسایی، حجاب؛ داروی درمان کننده و موجد امنیت و صفای روحی است. همان طور که یک بانوی تازه مسلمان آمریکایی می گوید: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطۀ مستقیم و غیرقابل انکار دارد» (صبور اردوبادی، 1366، ص219).
4. حرمت بخشی به زنان
زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش نوعی احترام گذاردن به زن و حفظ وی از نگاه های شهوانی است. کلام گهربار حضرت صدیقۀ طاهره(ع) نشان گر لزوم محافظت از جایگاه والای زن است که فرمودند: «خیر النساء أن لایَرینَ الرِجال و لایراهُنَّ الرجال» (حرعاملی، 1414ق، ص9)؛ بهترین زنان، زنی است که مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند. چنانچه زن، حدود را رعایت نکند، هر بیماردلی به او طمع می نماید و با نگاه آلوده اش حریم او را می شکند. زن شخصیتی است که باید سالم بماند و نسل سالم تربیت کند تا جامعه ای سالم داشته باشیم. اما چنانچه تحت تأثیر چشمان آلوده به گناه، به طرف شهوات سوق داده شود و در نتیجه هویت واقعی اش را فراموش کند و در چنگال بیماردلان و هوس بازان گرفتار آید، از منش انسانی سقوط می کند و در این حالت او چگونه می تواند فرزندانی سالم به جامعه عرضه نماید؛ جامعه ای که سلامت و پویایی آن در گرو داشتن نسلی سالم است. بنابراین حجاب و پوشش عامل مؤثری در حرمت بخشی و تکریم زنان است و این حرمت بخشی موجب سلامت جامعه و نسل آینده خواهد شد.
5. کاهش مفاسد و رشد فضایل اخلاقی در جامعه
از عواملی که موجب تقویت بنیان جامعه و رشد و پویایی آن می شود، تلاش در جهت کاهش مفاسد و به همان نسبت رشد و توسعۀ ارزش ها و فضایل اخلاقی در بین افراد جامعه است. جامعه ای که فساد و تباهی در آن رو به گسترش باشد، محکوم به نابودی و انحطاط است و زندگی افراد در آن از سعادت و خوشبختی به شقاوت و پستی کشیده خواهد شد. در این میان حجاب زن در جامعه که خودنمایی و جلوه گری آنان را محدود می کند عامل مهمی در کاهش مفاسد اجتماعی و به همان نسبت رشد فضایل اخلاقی خواهد بود. میل به خودنمایی و جلوه گری در سرشت زن نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی والا به کار گرفته شود. بی گمان این گرایش در وجود زن، اگر همچون سایر میل ها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارامد خواهد بود. اما اگر این گرایش، بدون حد و مرز باشد و خودنمایی و جلوه گری همواره و در همه جا نمود داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود و در ایجاد زمینه های ناهنجاری در جامعه تأثیر خواهد گذاشت. زیبایی زن برای او سرمایه است، اما باید به جا و درست مصرف شود و زکات جمال زن همان حفظ پوشش و رعایت حجاب است. همان گونه که امیرمؤمنان می فرمایند «زکات الجمال، العفافُ» (آمدی، 1381، ص105)؛ زکات زیبایی، عفاف است. به طور کلی جواز کشف حجاب در مقابل محارم از جمله شوهر، این غریزه را جهت می دهد که خودآرایی و جلوه گری زن مختص به شوهر باشد و منع آن در برابر نامحرم، این غریزه را کنترل می سازد و از مرزشکنی جلوگیری می نماید. قرآن مجید هم در موارد متعدد به زنان هشدار می دهد که از انجام کارهایی که سبب خودنمایی های مفسده انگیز می شود، جداً خودداری کنند: (وَ لاَ تبَرَّجْنَ تبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة الاُولَی) (احزاب/33)؛ مانند جاهلیت نخستین، با خودنمایی و خودآرایی از خانه خارج نشوید. زمخشری همچون برخی از مفسران می نویسد: «مراد از جاهلیت نخستین، جاهلیت زمان ابراهیم(ع) است؛ چرا که زن ها لباسی مزین به مروارید به تن کرده، در محل رفت و آمد مردان حاضر می شدند (زمخشری، 1397ق، ص537). علامه طباطبایی(ره) نیز در تفسیر المیزان پیرامون این آیهمی نویسد: «خداوند در این آیه به زنانی هشدار می دهد که با خودآرایی و خودنمایی، خود را گرفتار جاهلیت دیگری می نمایند. سعی کنید در هر دوره ای با حفظ شؤونات، عفت اجتماعی را پاس داشته و فضای جامعه را آلوده نسازید» (طباطبایی، ۱۳۴۸، ص309).
آری! حفظ غریزۀ خودنمایی در زنان در همان چارچوبی که اسلام معین کرده است، می تواند گامی مؤثر در جهت مبارزه با مفاسد اخلاقی وخواهش های نفسانی در جامعه باشد و به همان نسبت مقدمات برای رشد و پرورش فضایل اخلاقی در جامعه فراهم شود. بنابراین حجاب عامل مؤثری در کنترل غریزۀ خودنمایی زنان است و در نتیجه وسیلۀ مهمی در جهت کاهش مفاسد اخلاقی در جامعه به شمار می آید.
6. شکوفایی علمی و اقتصادی
بدون شک شکوفایی علمی و اقتصادی عامل مؤثری در پویایی و توسعۀ همه جانبۀ جامعه است و از آنجا که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند، می توانند نقش مؤثری در شکوفایی علمی و اقتصادی آن داشته باشند. از آن گذشته باید این حقیقت را پذیرفت که ابتذال و بی حجابی زنان نه تنها شرایط مناسب جامعه را برای رشد و شکوفایی علمی و اقتصادی مردان بر هم خواهد زد؛ بلکه تأثیر زیادی در تضعیف روحیۀ علم جویی خود زنان و هدر رفتن منابع مالی آنان خواهد داشت. زنی که هر روز برای خودنمایی بیشتر و استفاده از مدهای جدید مبالغ هنگفتی هزینه می کند، دیگر نه تنها علاقه به فراگیری علم و بالابردن سطح معلومات خود ندارد، بلکه وقت و زمانی برای او باقی نخواهد ماند (مطهری، 1353، ص۹۴). بنابراین، باید گفت رعایت حجاب و پوشش اسلامی که عامل مهمی در جلوگیری از خودنمایی زنان است:
۱. از ورود زنان به ورطۀ مدها و پوشش های کاذب و غیر اسلامی جلوگیری می کند و موجب هزینه شدن درست منابع مالی آنها و در نتیجه تقویت بنیۀ اقتصادی کشور خواهد شد؛
۲. زمینه های لازم را برای حضور سازندۀ زنان در عرصه های علمی و پژوهشی فراهم خواهد کرد که در نهایت منجر به رشد و شکوفایی علمی جامعه خواهد شد.
7. استحکام جوامع اسلامی در برابر نفوذ بیگانگان
با تمام آنچه گفتیم شاید مهم ترین اثر حجاب و دوری از فرهنگ برهنگی که امروزه به صورت یک بیماری رواج می یابد، حفظ استحکام و استواری جوامع است تا جایی که بی حجابی و گسترش برهنگی در کشورهای اسلامی، یکی از ابزارهای مهم بیگانگان در سیطره و تسلط بر آن کشورها شده است. استعمارگران برای استثمار ذخایر عظیم انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی، نخست باید آنها را از درون تهی می کردند، برای همین باید هویت دینی از آنها گرفته می شد و حجاب از نشانه های ارزش مند و قدرت مند آن به شمار می رفت. برای این تسلط، زنان بهترین انتخاب بودند، زیرا زنان بیشتر از مردان درگیرجنبه های ظاهری دنیا هستند و احساس و عاطفه نیز در آنها قوی تر است: (أ وَ مَنْ ینَشَّؤُا فِی الْحِلْیةِ وَ هُوَ فِی الْخِصامِ غَیرُ مُبینٍ) (زخرف/18)؛ آیا کسی (را شریک خدا می کنند) که در زر و زیور پرورش یافته و در مجادله، بیانش غیر روشن است؟». در این جا قرآن کریم دو صفت از صفات زنان که در غالب آنها دیده می شود و از جنبۀ عاطفی آنان سرچشمه می گیرد، مورد بحث قرار داده است. نخست علاقۀ شدید آنها به زینت آلات و دیگری عدم قدرت کافی بر اثبات مقصود به هنگام مخاصمه و جر و بحث (کمبود قدرت استدلالی) (مکارم شیرازی، 1367، ذیل آیۀ 18 زخرف). جاسوسان زبدۀ استمعارگران در کشورهای اسلامی با شناخت فرهنگ حاکم بر کشورهای مسلمان نشین مهم ترین مجاری و ابزار نفوذ در فرهنگ ملی و مذهبی آنها را همین امر تشخیص دادند. در همین راستا مستر همفر، جاسوس کهنه کار انگلیسی، می گوید: «در مسألۀ بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان بهبی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند. باید با استناد به شواهد تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی العباس متداول شده است و مطلقاً سنت اسلام نیست و چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کردند. پس از آن که زنان را از چادر و عبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنها راه بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیش برد این نقشه لازم است اول زنان غیرمسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند» (همفر، 1361، صص108109).
این گونه استعمارگران غرب با شناخت فرهنگ حاکم بر این کشورها همچنین وسیلۀ قراردادن زنان و استفاده از برهنگی و با ارزش جلوه دادن آن و مقابله با حجاب و پوشش و روحیۀ عفاف، توانستند مردم را نسبت به مسائل و جریانات سیاسی و اجتماعی بی اعتنا سازند و به راحتی به غارت و چپاول ملل محروم و تسلط بر آنان مشغول شوند. آنها تمام کوشش خود را به رفع حجاب از زنان متمرکز کردند و با شعارهایی نظیر آزادی و رشد و ترقی زنان می خواستند آنها را از سنت های اسلامی و بومی خود مانند تقید بهارزش هایی مثل عفت و پاکدامنی و پای بندی به خانواده دور کنند و این امر آغازی بود برای گسترش فحشا و بی بند و باری در میان اقشار مختلف مردم تا به تدریج روحیۀ بیگانه ستیزی و سلحشوری و غیرت دینی و ملی از آنها گرفته شود. البته این نکته نیز قابل ذکر است که اقدامات بیگانگان در زمینۀ کشف حجاب و کشاندن زنان به عرصه های بی عفتی با نام آزادی و پیشرفت و ترقی زنان تنها با انگیزه های سیاسی نبوده و نظام سرمایه داری غرب برای بازاریابی کالاهای تولید شده و داشتن مصرف کنندۀ بیشتر همواره سعی در بهره کشی از زنان داشته است با از میان برداشتن حجاب و عفاف زنان و مسخ فرهنگی آنان، بازار مصرف آنها گرم و سود بیشتری به جیب کمپانی های بزرگ سرازیرمی شود. پس مهم ترین مخاطب آنها جامعۀ زنان هستند؛ چون روح تجمل گرایی و زیبایی پرستی در آنان بیشتر از مردان است و بسیاری از آنها به راحتی تحت تأثیر تشعشعات خیره کنندۀ زیبایی های ظاهری قرار می گیرند. با این حال باز هم حجاب سد راه آنهاست؛ چراکه در دنیای سرمایه داری اگر زن ایرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و یا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بیاراید، نه مصرف کنندۀ لایقی برای سرمایه داران غربی خواهد بود و نه وظیفه و مأموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ایجاد رکود در فعالیت اجتماعی به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد (مطهری، 1353، ص79).
پس از کشف حجاب است که مصرف زدگی به شدت رواج می یابد. در جوامع سنتی و دارای حجاب، جلوه گری و حس غریزی زنان در آراستگی مجال زیادی برای حضور در بیرون از خانه نمی یابد. پس زنان احساس نیاز نمی کنند که برای عقب نماندن از قافلۀ مد، با کفش و لباس جدید برای عرضۀ اندام به کوچه و خیابان بیایند و بسان افرادی که هیچ فعالیت و مسؤولیتی در مقابل خود و خانواده و اجتماع ندارند، بر سر کیف و کفش و لباس و... جدید با هم رقابت داشته باشند و سود این رقابت و رنگارنگ شدن هر روزۀ آنها به جیب سرمایه داران و تولیدکنندگان غربی برود؛ با وجود این که بسیاری از این مصرف ها غیرعاقلانه و اسراف و تجمل پرستی است و یک عطش روحی اشباع نشدنی هرروز گسترده تر می شود.
راه کارهای مقابله با بدحجابی در جامعه
1. رعایت اصل تقوای الهی در عمل از طرف آمرین به معروف وناهین از منکر (عامل بودن آمر)؛
2. ارائۀ الگوی صحیح پوشش متناسب با اسلام وانقلاب برای دختران و پسران؛
3. ارائۀ الگوهای امروزی که برای نسل جوان ملموس باشد (مانند دعوت از کسانی که در زمینه های علمی، اجتماعی و... در بین نسل جوان موفقبوده اند).
4. ترویج فرهنگ اصیل اسلامی و قرآنی در صدا و سیما و سینما و حتی میادین شهرها (به صورت تابلوهای بیل برد) با ساخت فیلم، سریال، پخش مراسم عزاداری و هیئات مذهبی؛
5. بیان محسنات حجاب اسلامی و تبلیغ خوبی های حجاب و بیان مضرات بدحجابی و بی حجابی از طریق: همایش، کنفرانس، میزگرد و با بهره گیری از نسل جوان و با پوشش های مناسب؛
6. در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی در امر به معروف و نهی از منکر به خاطر اثرگذاری و اثرپذیری و فرهنگ سازی از طریق مثبت نگری به مقولۀ حجاب؛
7. جلوگیری از تولید وفروش محصولات غیرفرهنگی و البسه های نامناسب؛
8. توسعه وگسترش هیئات مذهبی و پخش از صدا و سیما و همچنین در بعضی مناسبات کشاندن آنان به خیابان ها و میادین شهر؛
9. برگزاری میزگردهای تخصصی با بهره گیری از متخصصین جوان در زمینه های مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی و...؛
10. تعیین حدود و ثغور قانونی حجاب اسلامی با عنایت به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی برای دختران و پسران در جامعه و مدرسه و دانشگاه با بهره مندی از نظر کارشناسان علوم اجتماعی و روان شناسان؛
11. برخورد قاطع با متخلفین به صورت هماهنگ و متحدالشکل از طرف تمامی دستگاه های مسؤول از قبیل: قوۀ قضائیه، نیروی انتظامی و ضابطین آنان در بسیج و با پدیدۀ بدحجابی و. .. (ارائۀ راه حل واحد در برخورد با بد حجابی و بی حجابی و پرهیز از تک روی ها وکج سلیقگی در برخوردها)؛
12. ایجاد حالت احساسی خوف و رجاء در جامعه:
خوف برای متخلفین و رجاء برای مردم و افراد سالم جامعه با وضع قوانینی که ضمانت اجرای عملی را داشته باشند و نظارت دقیق بر حسن اجرای آن قوانین از طریق مجلس محترم و دستگاه های نظارتی؛
13. ایجاد اعتماد عمومی با برخورد قاطع با فاسقین و فاسدین و متجاهرین به فسق
14. ایجاد اشتغال برای جوانان و سرگرم کردن این قشر عظیم به کار و تلاش و ایجاد امنیت شغلی؛
15. برقراری امنیت شغلی، اجتماعی، اقتصادی، رفاهی از طریق مسؤولین ذی ربط و تبلیغات گسترده رسانه های گروهی؛
16. ترویج فرهنگ ازدواج و استحکام بنای خانواده با حمایت از مزدوجین و فرهنگ سازی در این رابطه و ارائۀ راه کارهای عملی برای حصول آن و سهل و آسان نمودن ازدواج از طریق ساخت خانه های با مساحت کم و به صورت اقساط در اختیار زوج های جوان گذاردن، تأمین اشتغال آنان، ارائۀ مشاوره های خانوادگی از طریق رسانۀ ملی و جراید و برگزاری میزگردهای تخصصی در این زمینه و یا ساخت سریال های مناسب.
17. بیان غیرمستقیم مسائل فرهنگی از طریق صدا و سیما با ساخت فیلم، سریال و مصاحبه و دعوت از خانواده های موفق؛
18. از بین بردن دغدغۀ معیشت برای خانواده ها و کم کردن و در نهایت از بین بردن شکاف طبقاتی بین فقیر وغنی و برخورد با سودجویان و سوء استفاده کنندگان در جامعه، اعم از مسؤولین و طبقات اول و دوم جامعه و دیگران. چرا که همسر یا مرد خانه از صبح زود به دلیل عقب نماندن از دیگران و تأمین معاش و رفع نیاز و کسب رزق و روزی و بعضاً رفاه طلبی بیش از حد توان تا پاسی از شب در تمام هفته حتی گاهی جمعه ها مشغول کار و تلاش بوده و از توجه عاطفی و معنوی اهل خانوادۀ خود غافل است و هنگامی که همسر و پدر نتواند پاسخ گوی احتیاجات غریزی و عاطفی خانوادۀ خود باشد نوعی عقده و بیماری گریبان گیر آنان می شودکه کمبود احساسی و عاطفی (محبت) است که در نهایت ممکن است برای ارضاء آن گرایش به غیرقوت گرفته وکم کم زمینه های ناهنجاری به وجود آید تا غریزه ارضاء شود. به عنوان نمونه، به انحراف کشیده شدن بعضی ازخانم های متأهل.
19. کنترل فرزندان توسط والدین در خروج و ورود از منزل و نظارت بر حضور آنان در مجالس و محافل خصوصی و غیر خصوصی جوانان از قبیل جشن تولدها، جشن های فارغ التحصیلی و حتی لهو و لعب (پارتی ها و...).
پیش نهادها و توصیه ها
1. پیشنهاد میشود در کتاب های درسی دختران دورههای ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به طور سلسلهوار مباحث مختلف حجاب و پوشش به ترتیب دورههای تحصیلی و با رعایت سطحبندی مباحث از ساده به پیچیده به شکل صحیح و زیبا طرح شود، تا دختران جامعه از همان خردسالی به عنوان مادران آینده، با مسائل مختلف حجاب، اعم از فلسفه و فواید حجاب، آثار فردی و اجتماعی آن، پیامدهای بدحجابی و بیحجابی و غیره آشنا شوند و نسبت به حجاب، اعتقاد راسخ پیدا نمایند، اگر دختران جامعه از همان سنین کودکی اعتقاد راسخ و عمیقی نسبت به حقانیت حجاب و مسائل آن، به عنوان یک حجاب درونی، پیدا نمایند یقیناً در مرحلۀ حجاب بیرونی نیز براساس همان اعتقاد درونی عمل خواهند کرد. از آن جا که یکی از سورههای قرآنی که بسیاری از مسائل حجاب و پوشش در آن مطرح شده، سورۀ نور است؛ مناسب است که در مدارس دخترانه، زمینۀ آشنایی عمیق و تفصیلی دختران با معارف قرآنی این سوره دربارۀ حجاب و پوشش، به طور صحیح و دقیق و کارشناسی شده فراهم گردد.
2. در مراکز آموزش عالی و دانشگاهها، که مقدار آگاهی و توانایی فهم دختران بیش تر است، جلسات پرسش و پاسخ دربارۀ بعضی مسائل و شبهات جدید حجاب با حضور کارشناسان آگاه و مسلط دینی و اسلامی، با حضور زنان و خواهران مؤمن فرهیخته و دانشمند تشکیل گردد.
3. یکی از مراکز فرهنگی مهم که نقش قابل توجهی در گسترش حجاب کامل دارد، سیمای جمهوری اسلامی است؛ زیرا تمام فیلم ها و برنامه های آن نقش الگودهی بسیار مهمی برای مردم دارد. بنابراین، جا دارد مسؤولان سیمای جمهوری اسلامی به الگوپذیری مردم، خصوصاً زنان و دختران، از حجاب و پوشش هنرمندان و مجریان تلویزیون، توجه و دقت جدی نمایند.
4. مراکز فرهنگی و رسانه های جمعی، همچون مطبوعات با نگارش آثار و مقالات علمی و استدلالی به تبیین مسائل مهم و اساسی حجاب برتر بپردازند؛ زیرا همانگونه که از لابلای اثر حاضر روشن گشت، حجاب حداکثری و بیشتر بانوان یکی از احکامی است که دین اسلام، بانوان را به آن ترغیب و تشویق نموده است. نکتۀ فوق به منزلۀ ملاک و معیار برای ارزیابی فعالیتهای مطبوعاتی در ارتباط با ترویج فرهنگ حجاب و پوشش در جامعۀ اسلامی است؛ به این معنا که اگر نتیجۀ فعالیتهای مطبوعاتی در راستای تقویت و تحکیم منطقی حجاب و پوشش بیشتر و برتر باشد، میتوان گفت مطبوعات جامعۀ اسلامی، در این مورد به وظیفۀ اسلامی خود عمل نمودهاند؛ ولی اگر فعالیتهای مطبوعاتی آنان منجر به تضعیف و تخریب مصادیق حجاب برتر باشد، در حقیقت به رسالت مطبوعاتی خود عمل نکرده اند.
5. اگر برخی مراکز فرهنگی از شعارنویسی روی دیوارها برای ترویج فرهنگ حجاب کمک میگیرند، در این زمینه باید از شعارهای جذاب و مثبت استفاده کنند، مثل: حجاب سلاح زن است در مقابل نگاه های آلوده؛ حجاب پند است، نه بند. افراد آشنا به مسائل و کارهای فرهنگی، به خوبی میدانند که استفاده از شعارهای منفی و دارای دافعه، نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه به عکس باعث لجاجت و مقاومت در افراد بیحجاب میگردد.
6. یکی از روشهای تبلیغ منفی بر ضد حجاب، خصوصاً در شکل چادر این است که معمولاً افراد باحجاب و چادری را افرادی بیسواد و بدون فرهنگ معرفی میکنند و در مقابل، زنان بیحجاب را افراد با فرهنگ به حساب میآورند. با توجه به این که ادعای فوق توسط بعضی افراد، خصوصاً رسانههای خارجی و غربی مطرح میگردد، به منظور اثبات نادرستی این ادعا دو پیشنهاد ارائه میگردد:
الف- الگوهای برجستۀ زنان محجبه و چادری در زمینههای مختلف به وسیلۀ رسانهها، همچون صدا و سیما و مطبوعات و... از طریق بیان جلوههای زندگانی، و موفقیتهای آنها در کسب مدارج علمی و فرهنگی معرفی گردند. یکی از مطبوعاتی که تا حدودی در این زمینه موفق بوده است، مجلۀ «پیام زن» است. در شمارههای مختلف این مجله مصاحبه هایی با زنان متدین و محجبه که دارای موفقیتهای علمی و فرهنگی بودهاند انجام شده است، که مطالعۀ آنها به دختران و بانوان توصیه میگردد.
ب- شرکت فعال زنان محجبه و دارای مدارک علمی و فرهنگی سطح بالا در کنفرانسهای خارجی و بین المللی، در خنثی نمودن تبلیغات سوء رسانههای خارجی و غربی بر ضد زنان محجبه، نقش بسیار مؤثری دارد. یکی از نمونههای بارز آن، شرکت گسترده و عالمانۀ زنان محجبه در اجلاس پکن بود که نقش بسیار مؤثری را در تصحیح افکار جهانیان دربارۀ زنان محجبۀ ایرانی داشته است.
7. همانگونه که حکومتهای لائیک و ضد دین، همچون حکومت رضاخان در ایران و حکومت آتاتورک در ترکیه، با طرح کشف حجاب، به طور برنامهریزی شده به مقابله با آن برخاستند، و رژیم طاغوتی شاه نیز به دلیل ماهیت ضد دینی برای مقابله با دین و مقولههای دینی، همچون حجاب، دارای طرح و برنامۀ مشخص بود؛ لازم است حکومتهای دینی، از جمله جمهوری اسلامی نیز برای مقابله با بیحجابی و بدحجابی، که از مظاهر هجوم فرهنگی غرب است، دارای طرح روشن و مشخص و دقیق و کارشناسانه باشد. از این رو، پیشنهاد میشود شورایی از کارشناسان مسائل شرعی و جامعهشناختی و روانشناختی حجاب، با نظارت و حمایت شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود و طرحی جامع برای مبارزۀ سنجیده و کارشناسی شده با مقولۀ بدحجابی و راه های گسترش حجاب برتر تهیه نمایند. در تهیۀ طرح مذکور لازم است از تجربههای زنان محجبه و فرهیختۀ حوزوی و دانشگاهی نیز استفاده شود.
8. به زنان و دختران متدین و عفیف پیشنهاد میشود به طور مستمر مطالعات و تحقیقات خود را دربارۀ فلسفه، فواید و مسائل حجاب افزایش دهند. این کار دو فایدۀ مهم دارد:
الف اعتقاد و ایمان آنها به حقانیت احکام متعالی و نورانی اسلام، افزایش مییابد و در نتیجه التزام عملی آنها به رعایت حجاب برتر بیش تر می شود.
ب از طریق فوق بهتر میتوانند به تبلیغ و ترویج صحیح و منطقی حجاب برتر اقدام نمایند و حتی در مواقع لازم، از طریق جهاد فرهنگی به پاسخ گویی شبهات مخالفان حجاب نیز اقدام نمایند.
نتیجه
از مباحث بیان شده در این مقاله، به خوبی رابطۀ حجاب و امنیت اجتماعی زنان، آشکار می گردد و نمایان می شود که اسلام، جهت حفظ امنیت زنان، طرفدار حجاب بیشتر و حداکثر بانوان، به ویژه زنان و دختران جوان در بیرون از منزل و در مواجهه با نامحرم است. از دیرباز، بعضی از مصادیق حجاب برتر، مانندلباس های بلند، مقنعه و چادر مشکی، ضامن امنیت بوده و دارای اصل و ریشۀ قرآنی می باشند. از این مقاله به خوبی این نکته فهمیده می شود و به دست می آید که مسألۀ حجاب، یکی از مهم ترین چارچوب های احکام الهی جهت تضمین سعادت فردی و اجتماعی بشریت است و این که عده ای با استفاده از شبهات و روش های القایی تبلیغ منفی، به جای ارائه دادن طرح مشخص و جالبی برای ترویج الگوهای مطلوب از حجاب اصیل و برتر، به جنگ روحی و روانی بر علیه زنان متدین و عفیف جامعه و اضمحلال امنیت اجتماعی اقدام می نمایند، به سختی در اشتباه و گمراهی آشکارند و باید بدانند که از اقدامات نابهنجار خویش سودی جز تخریب شخصیت درونی خود نخواهند برد.
با توجه به واقعیت های موجود از حجاب در جامعه، باید تمام ابزارهای فرهنگ ساز از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما به سوی ارزش های اسلامی که یکی از بارزترین آنها رعایت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنیت اجتماعی فراگیر است، هدایت شوند و همۀ افراد را به مهم ترین وجهی رهنمون گردند. حجاب فقط مربوط به بعد فردی نیست که، فردی بگوید این حریم شخصی من و مربوط به من است و هرگونه که بخواهم می توانم در جامعه ظاهر شوم. حجاب از بطن نیاز اجتماع برخاسته و شکل ظاهر شدن هر فرد ، در سرنوشت همۀ افراد، تأثیرگذار است و آن به کشتی ای ماند که، هر فردی بخواهد جای خود را سوراخ کند و بگوید این حریم شخصی من است و به دیگران ربطی ندارد، در این صورت اگر دیگران جلوی او را نگیرند باعث غرق شدن کل افراد داخل کشتی خواهند شد. بی حجاب ویروس «گناه» را در جامعه منتشر می کند. از این رو هم مسؤول گناه خود و هم گمراهی دیگران است.
(رَبّنَا ظَلَمنَا أنفُسَنَا وَ إِن لَم تغفِرلَنَا وَ تَرحَمنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الخَاسِرِینَ) (اعراف/23)؛ ای پروردگار ما! ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما نبخشایی و به ما رحم نکنی، بی شک از زیانکاران خواهیم شد.
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. آمدی، عبدالواحد بن محمد (1381)، غررالحکم و دررالکلم: کلمات قصار امیرالمؤمنین (ع)، ج4، ناشر امام عصر (عج).
3. ابن منظور (1405ق)، لسان العرب، ج 14، قم، نشر ادب الحوزه.
4. اکبری، محمد رضا (1377)، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان، پیام عترت .
5. پورسیف، عباس (1382)، خلاصۀ تفاسیر قرآن مجید (المیزان، نمونه)، تهران.
6. حداد عادل، غلامعلی (1359)، برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی، تهران، انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول.
7. حر عاملی، محمد بن حسن (1414ق)، وسائل الشیعه، ج 14، چاپ دوم، قم، آل بیت(.
8. جوادی آملی، عبدالله (1383)، زن در آیینۀ جمال و جلال الهی، اسراء.
9. رحیمی،عباس (1385)، فرشتگان زمین (کاوشی در چیستی و چرایی پوشش زنان)، نشر جمال.
10. رشیدی، حسین (1385)، حریم عفاف، قم، انتشارات رازبان.
11. زمخشری، محمود بن عمر (1355)، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، قم، دارالفکر.
12. زمانی، مصطفی (1368)، مردان پاک از نظر امام صادق(ع)، قم، پیام اسلام.
13. شجاعی، محمد (1386)، دُرّ و صدف، نشر محیی، چاپ ششم.
14. صبور اردوبادی، احمد (1366)، آیین بهزیستی اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
15. طباطبایی، محمد حسین (13481344)، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمۀ محمد باقر موسوی همدانی، دارالعلم، محمدی.
16. علویقی، علی اکبر (1357)، زن در آئینه تاریخ، شرکت چاپ.
17. فتاحی زاده، فتحیه (1373)، حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، قم، مؤسسۀ بوستان کتاب، چاپ چهارم.
18. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (1342)، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
19. قائمی، علی (1373)، حیات زن در اندیشۀ اسلامی، چاپ اول.
20. محدثی، جواد (بی تا)، جزوه گل و عفاف، بی جا.
21. محمدی آشنانی، علی (1380)، حجاب در ادیان الهی (زرتشت ، یهود، مسیحیت و اسلام)، قم، نورگستر.
22. معین، محمد (بی تا)، فرهنگ معین، زرین نگارستان کتاب.
23. مکارم شیرازی، ناصر (1367)، تفسیر نمونه: تفسیر و بررسی تازه ای دربارۀ قرآن مجید با در نظر گرفتن نیازها، خواست ها، پرسش ها، مکتب ها و مسائل روز ، دارالکتب الاسلامیه.
24. موسوی همدانی، سید محمد باقر (1382)، پاسخ به پرسش های دینی، ج2، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم.
25. مطهری، مرتضی (1386)، مسألۀ حجاب، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هفتاد و چهارم.
26. همفر (1361)، خاطرات سیاسی و تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی، ترجمۀ علی کاظمی.
نظرات شما عزیزان: