خلفای راشدین
نگاهی به خلافت ابوبکر
خلافت ابوبکر به محض اینکه پیامبر وفات یافت ، اصحاب از مهاجرین و انصار در سقیفۀ بنی ساعده جمع شدند تا خلیفۀ بعد از پیامبر را مشخص کنند. نوشته اند به عمر گفتند که چه نشسته ای در حالی که در سقیفه مشغول تعیین خلافت هستند. عمر به ابوبکر خبر داد و هر دو شتابان به آنجا رفتند در حالی که علی (ع) مشغول آماده کردن مقدمات غسل و کفن پیامبر(ص) بود. سعد بن عباده رئیس قبیلۀ خزرج در حالی که به شدت مریض بود ، از فضائل انصار سخن می گفت . سعد بن عُباده یادآور شد که این انصار بودند که پیامبر را پناه دادند و برای او پایگاه محکمی چون مدینه ایجاد کردند در حالیکه قریش ، پیامبر را از خود رانده بود و او را به شدیدترین وجه تحت فشار قرار داده بود . پس خلافت حق انصار است. ابوبکر مجلس را بدست گرفت و ابتدا…
خلافت عمر
ابوبکر در دوران مریضی ، خلیفۀ بعد از خودش را مشخص کرد و عمر را به خلافت نشاند و به این ترتیب مزد زحمات دو سالۀ عمر را پرداخت کرد . ابوبکر ابتدا با عبدالرحمن بن عوف و عثمان بن عفان مشورت کرد و بعد نامه ای را خطاب به مسلمین نوشت و در آن رسما عمر را به عنوان خلیفۀ بعد از خودش انتخاب کرد. می گویند وقتی غلام ابوبکر نامۀ انتصاب عمر را به خلافت ، برای مردم قرائت کرد، ابوبکر از داخل خانه سر را بیرون آورد و گفت « آیا از خلیفه ای که برای شما انتخاب کردم راضی هستید من خلیفه را از اقوام خود انتخاب نکردم و شایسته ترین فرد را برای خلافت برگزیدم» همه قبول کردند و در نتیجه عمر به خلافت رسید. بعد از مرگ ابوبکر مردم با عمر بیعت کردند و او را به خلافت پذیرفتند. عمر…
خلافت عثمان
گفتیم که عمر بعد از زخمی شدن شورایی شش نفره تشکیل داد متشکل از:عبدالرحمن بن عوف که رئیس جلسه بود- علی (ع)- عثمان – زبیربن العوام- طلحه و سعد بن ابی وقّاص . این شش نفر سه روز مهلت داشتند تا با رای اکثریت خلیفه را مشخص کنند.و اگر رای ها به تساوی تقسیم شد، هرکسی را که عبد الرحمن معین کند او خلیفه است . و اگر گروه دیگر قبول نکردند باید به قتل برسند . در این سه روز مذاکرات زیادی انجام شد و نتیجه بین علی(ع)وعثمان مردّد شد. عبدالرحمن بیشتر به خلافت عثمان تمایل داشت چراکه خود از بنی امیه بود . با این حال ابتداء از علی (ع) پرسید: اگر با تو بیعت کنیم آیا حاضر می شوی به کتاب خدا و سنت رسول الله و به شیوه دو خلیفه پیشین رفتار کنی؟ مسلماًاگر علی (ع) شرط را قبول می کرد. نه…
خلافت امیرالمومنین علی(ع)
خلافت امیرالمومنین علی (ع) پس از عثمان کارتعیین خلافت چند روز طول کشید. با اینکه چند نفر داعیه خلافت داشتند اما اکثریت مسلمین خواستار خلافت علی(ع) بودند . علی (ع) تمایلی برای قبول خلافت نداشت و هرچه اصرار می کردند قبول نمی کرد علی (ع) می فرمود: مرا رها کنید و خلافت را به دیگری بدهید بعد مشکلات و شرایط سخت این زمانه را پیش بینی کرد. زمانی که
شرایط در صورت های مختلف نقش می بندند. و فرمود اگر مرا رها کنید به دستورات خلیفه پایبند خواهم شد و در آخر فرمود: أنا وزیرا لکم خیرا منی امیراً. اما مردم در مسجد گرد او جمع شدند و با اصرار خلافت او را خواستار شدند . ودر آخر علی (ع) قبول کرد. ومردم در مسجد با او بیعت کردند.
حکومت امویان
سلسله مروانی
سلسه مروانی مروان پس از آنکه در دمشق بار دیگر از مردم بیعت گرفت برای تصرف مملکت از دست رفته همت گماشت. بقیه شام را با مصر بدست آورد . در بازگشت از مصر برخلاف عهدی که با بنی امیه کرده بود خالدین یزید را از ولیعهدی معزول کرد و دو پسر خود عبدالملک و عبدالعزیز را به ترتیب به جانشینی خود اعلام کرد . فاخته مادر خالد که فعلاً زن مروان بود شوهر را به زهر هلاک کرد و به روایتی متکایی بر حلقش فشرد و خفه اش کرد (۶۵ هـ ) و عبدالملک به خلافت نشست.کار مکه حجّاج را در نظر عبدالملک عزیز کرد ، کوفه را به او داد و او در آنجا با خوارج که هر روز از طرفی سر در می آوردند به زود و خورد مشغول شد و از طرف دیگر به تعقیب شیعیان علی (ع)و سایر مخالفان دولت پرداختند با شدت و قساوتی که…
معاویه و سلسله سفیانی
معاویه و سلسه سفیانیپس از رحلت علی (ع) معاویه خود را به امارت مومنان اعلام کرد و پیش از آن او را فقط امیر خطاب می کردند .در کوفه شیعیان با حسن بن علی (ع) بیعت کردند و اوبا لشکری که پدرش در روزهای آخر عمر خود فراهم کرده بود به قصد جنگ بیرون آمد ، قیس بن سعد بن عباده را با دوازده هزار نفربه عنوان مقدمه لشکر پیش فرستاد و خود وارد مدائن شد . ا زآن طرف هم معاویه با لشکر خود به نزدیکی موصل فرود امد . روزی درلشکر حسن بن علی (ع) کسی ندا در داد که قیس بن سعد کشته شد ، فرار کنید . به شنید ن این ندا مردم به هم ریختند و جمعی سراپرده حسن (ع) غارت کردند و حتی فرش زیر پا ی او را کشیدند و یکی از شورشیان خنجری برران امام زد . با این وضع مسلم شد…
دعوت عبّاسی وابو مسلم
دعوت عبّاسی وابو مسلمهرقد رکه قدرت اموی به واسطه ضعف خلفا و بهم ریختگی اعراب پشتیبان خلافت رو به ضعف می رفت نفوذ شیعه زیاد تر می شد . این دعوت که در زمان محمد بن الحنیفه آغاز شده بود موضوعش آل علی (ع) و خلافت انها بود . اما د رآخر ، بنی العباس با مهارت عجیبی آن را به نفع خود برگرداندند .خراسان در آن روزگار تابع بصره بود .طوایف عربی برای خود حوزه ای را با قریه ها و مزارع و چرا گاههای آن تصرف کرده بود . این طوایف از میراث زمان جاهلیت میان خود دودستگی هاو اختلافات فراوان داشتند .دولت اموی نیز که سیاست خود را برروی این دودستگی ها و اختلافات فراوان داشتند . دولت اموی نیز که سیاست خود را برروی این دودستگی ها بنا گذاشته بود آتش اختلافات را دامن می زد . درخراسان مهمترین و نافذترین قبیله عرب بنی تمیم بودند…
خلافت امویان در یک نگاه
خلافت امویان در یک نگاه حکومت بنی امیه دومین دوره از حکومت های اسلامی، بعد از وفات پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله – است که توسط بنی امیه اداره می شد. جد اعلای این خاندان «امیه بن عبد شمس» بود و به همین خاطر به آنها «بنو عبدشمس» هم می گویند. بنی امیه از خاندان های بزرگ و اصیل قریش بود و در زمان جاهلیت مسئولیت پرچم داری و قیاده (سرداری) را، امویان بر عهده داشتند. امویان به رهبری معاویه بن ابی سفیان توانستند حکومت اموی را در سال ۴۱ پایه گذاری کنند، حکومتی که تا سال ۱۳۲ هجری ادامه داشت وسرانجام اتحاد ایران و بنی هاشم، حکومت امویان را منقرض کرد. اما اندلس کماکان در دست بنی امیه باقی ماند و هیچ وقت عباسیان موفق به فتح آنجا نشدند. امویان در طول دوران امپراتوری خود توانستند گسترده ترین امپراتوری تاریخ اسلام را تشکیل دهند. بنابر…
معاویه بن ابی سفیان
امویان – سلسلۀ سفیانی معاویه بن ابی سفیان معاویه بن ابی سفیان بن صخر بن حرب بن امیه بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی. او فرزند بزرگِ بنی امیه و قریش، در زمان جاهلیت بود. مادرش هند دختر عُتبه بن ربیعه بن عبد مناف معروف به هند جگرخواربود. معاویه پنج سال قبل از بعثت در سال ۶۰۲ میلادی بدنیا آمد. معاویه در روز فتح مکه ۲۳ سال داشت و به همراه پدر وبرادرانش اسلام آورد. وجزء طلقاء (آزاد شدگان) محسوب می شود. او از ابوبکر، عمر، عثمان و خواهرش «ام حبیبه» (همسر پیامبر) حدیث نقل کرده است. معاویه در زمان ابوبکر در جنگ با مرتدین و در واقعۀ یمامه شرکت کرد. ابوبکر، معاویه وبرادرش یزید را برای فتح شام اعزام کرد در حالی که یزیدبن ابی سفیان فرماندۀ سپاه بود. معاویه در فتح شهرهای صیداء، عرقه، جبل و بیروت در کنار برادرش حضور داشت. درعهد خلیفه دوم، معاویه حاکم اردن…
نظرات شما عزیزان: