دانستن مفهوم علم چه کاربردی دارد؟
ما در دنیای امروز با دسترسی داشتن به بینهایت اطلاعات مختلف، تحت بمبارانی از روشها، رویکردها و تکنیکهایی هستیم که همه آنها ادعا میکنند بر زندگی ما تأثیر مثبتی میگذارند و با رشد شخصی ما، سطح زندگیمان را ارتقا میدهند. این موارد بسیار زیادند اما زمان و انرژی ما محدود است. اگر قرار باشد که هرکسی هرچیزی گفت آن را باور کنیم و عمر و انرژی خود را صرفش کنیم، به خودمان خیانت کردهایم. به عنوان انسانی که میخواهیم بیشتر از یک نفر باشیم، باید بدانیم که در مواجهه با این اطلاعات بیانتها، به کدام یک باید توجه کنیم؟ کدام یک را باید جدی بگیریم و پیگیر آن شویم؟ بهترین نتیجه را از چه چیزی میتوانیم بگیریم؟ وقتی مورد جدیدی از این موارد آشنا میشویم، از کجا بفهمیم که واقعاً کارکرد دارد یا نه؟
ضرورت و اهمیت این بحث ما را به اینجا کشاند که مجموعه مقالاتی تحت عنوان “بیشتر از یک ذره بین” را آغاز کنیم. ما در این مقالات سعی خواهیم کرد تا در کنار هم مسائل مختلفی را بررسی کنیم. امیدواریم که این مقالات تمرینی باشد برای اینکه بتوانیم در زندگیمان، گلیم سالم و بدردبخوری برای خودمان از اقیانوس بی پایان اطلاعات بیرون بکشیم و از آن برای بهتر کردن زندگی خودمان، اطرافیانمان و دنیای پیرامونمان استفاده کنیم. در مقاله آغازین این مجموعه، میخواهیم به خود علم بپردازیم. مطالعه و درک این مقاله برای فهم بهتر مقالات بعدی لازم است. لطفاً در صورت امکان در بخش کامنتها موضوعات پیشنهادی خود را به ما معرفی کنید تا آنها را نیز به زیر ذره بین ببریم.
معنی کلمه پر سرو صدای علم چیست؟
معمولاً زمانی که صحبت از این میشود که چیزی علمی نیست، بسیاری افراد گمان میکنند این حرف به معنای غلط و نادرست بودن آن چیز است. اگر به کسی بگوییم چیزی که به آن باور دارد علمی نیست، از حرف ما دلخور شده و یا آن را توهین به باورهایش تلقی میکند. در این تصور، علم آن چیزی است که درست است و غیرعلمی به معنای اشتباه و غلط بودن است.
برخی دیگر نیز علم را مجموعه دانستهها و معلومات میدانند. برای مثال به فردی که اطلاعات و معلومات زیادی دارد، فرد عالم یا با علم گفته میشود. در این تصور، سخن انسانهای بزرگ علمی است چرا که بزرگان عالم بودهاند.
یا شاید تصور کنیم که پاسخ دادن به این سؤال آسان و بدیهی است: معلوم است، علم یعنی رشتههایی مثل فیزیک، شیمی، و زیست شناسی که در دانشگاه تدریس میشود. اما دقیقاً چه چیزی باعث میشود که این موارد را علم بدانیم و برخی دیگر مثل ادبیات، موسیقی و هنر که آنها نیز در دانشگاهها تدریس میشوند را علم ندانیم؟ ممکن است بگویید تفاوت در این است که علم به توصیف جهان طبیعی میپردازد. اگر علم را چیزی بدانیم که جهان طبیعی را توصیف میکند، پس چرا مباحثی مانند طالعبینی و پیشگوییها را عموماً علم به حساب نمیآورند؟ این موارد نیز هدفشان توضیح جهان است. برای تفکیک میان علم و غیرعلم، باید در پی ویژگیهای مشترک این رشتهها باشیم. یعنی در پی آن خصوصیتهایی که ما بر اساس آن چیزی را علم حساب میکنیم.
دیدیم که برداشتهای مختلفی از این کلمه وجود دارد. با این حساب، سؤال ما سؤال پیش پا افتادهای نیست. ما در این مقاله با علم به معنای Science سروکار داریم. میخواهیم بدانیم که ساینس به چه معناست و چه چیزی آن را با دیگر حوزهها متفاوت و جدا میکند.
آن چیز که علم را از غیر علم متفاوت میکند، روش علمی (Scientific method) است. در ابتدا به اینکه چرا این موضوع اهمیت دارد میپردازیم. پس از آن به توضیح روش علمی خواهیم پرداخت تا متوجه تفاوتهای اصلی علم و غیر علم یا علم و شبه علم شویم. همچنین برخی از اصول حاکم بر فضای علمی را بیان میکنیم و اصطلاحاتی را شرح میدهیم که در این بحث به شما کمک میکند.
نظرات شما عزیزان: