نکته ها |
||
«لاریب فیه» یعنى در اینكه قرآن از سوى خداست، شكّى نیست. زیرا مطالب آن به گونه اى است كه جایى براى این شكّ وتردید باقى نمى گذارد واگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن وروحیّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مى فرماید: «فهم فى رَیبهم یَتردّدون»(102) آنان در شكّى كه خود ایجاد مى كنند، سردرگم هستند. هدف قرآن، هدایت مردم است و اگر به مسائلى از قبیل خلقتِ آسمان ها و زمین و گیاهان و حیوانات و... اشاره كرده به خاطر آن است كه توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حكمت خداوند گردد.(103) قرآن وسیله هدایت همه مردم است؛ «هدىً للنّاس»(104) همانند خورشید بر همه مى تابد، ولى تنها كسانى از آن بهره مى برند كه فطرتِ پاك داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ «هدىً للمتّقین» همچنان كه نور خورشید، تنها از شیشه ى تمیز عبور مى كند، نه از خشت وگِل. لذا فاسقان(105)، ظالمان(106)، كافران(107)، دل مردگان(108)، مسرفان و تكذیب كنندگان(109) از هدایت قرآن بهره مند نمى شوند. سؤال: این آیه درباره قرآن ومطالب آن مى فرماید: «لاریب فیه» هیچ شكّى در آن نیست. در حالى كه خود قرآن شكّ وتردید مخالفان را در این باره بیان مى دارد: یك جا مى فرماید: «انّنا لفى شكّ ممّا تَدعونا الیه مُریب»(110) ما درباره آنچه ما را به آن مى خوانى، در شكّ هستیم. و در مورد شكّ در وحى ونبوّت نیز مى خوانیم: «بل هم فى شك من ذكرى»(111) درباره ى قیامت نیز آمده: «لنعلم من یؤمن بالاخرة ممن هو منها فى شك»(112) بنابراین چگونه مى فرماید: «لاریب فیه» هیچ شكّى در قرآن ومحتواى آن نیست؟ پاسخ: مراد از جمله «لاریب فیه» آن نیست كه كسى در آن شكّ نكرده و یا شكّ نمى كند، بلكه منظور آن است كه حقّانیت قرآن به قدرى محكم است كه جاى شكّ ندارد و اگر كسى شكّ كند به خاطر كور دلى خود اوست. چنانكه در آیه 66 سوره نمل مى فرماید: «بل هم فى شك بل هم منها عمون»(113) 102) توبه، 45. 103) در قرآن به موضوعات طبیعى، كیهانى، تاریخى، فلسفى، سیاسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدایت است. 104) بقره، 185. 105) لایهدى القوم الفاسقین» توبه،80. 106) لایهدى القوم الظالمین» مائده، 51. 107) لایهدى القوم الكافرین» مائده، 67. 108) لایهدى من هو كاذب كفار» زمر، 3. 109) لایهدى مَن هو مسرف كذّاب» غافر، 28. 110) هود، 62. 111) ص، 8. 112) سبأ، 21. 113) نخبة التفاسیر به نقل از آیةاللَّه جوادى. |
نظرات شما عزیزان: