نقش خانواده در انتقال محبت امام زمان(عج) از نهادها وسازمانهای دیگر برجستهتر مینماید. این مهم، راهکارهای ویژهای را طلب می کند،که توجه به وراثت زیستی و طبیعی، الگوهای نقش، فرهنگ سازی، ارزشانگاری و... رامیتوان از آن جمله دانست.
مقدمه:
نهاد خانواده از نهادهای مهم جوامع بشری است که بسیاری از نیازهای زیستی و روانی انسانها را برآورده میکند. انتقال ارزشها و باورداشتهای جامعه به فرزندان از مهمترین کارکردهای خانواده است.
نهاد خانواده از نهادهای مهم جوامع بشری است که بسیاری از نیازهای زیستی و روانی انسانها را برآورده میکند. انتقال ارزشها و باورداشتهای جامعه به فرزندان از مهمترین کارکردهای خانواده است.
از سوی دیگر، محبت و دوستی اهلبیت(ع)، به ویژه محبت امام زمان(عج)، از ارزشهای برجسته جامعه دینی به شمار میآید که انتقال این ارزش مهم، همانند ارزشهای دیگر از کارکردهای نهاد خانواده است.
در این نوشتار، نقش خانواده را در فرایند انتقال محبت امام زمان(عج) باز میگوییم و راهکارهایی را بررسی خواهیم کرد که خانواده باید در پیشگیرد تا بتواند محبت امام زمان(عج) را به فرزندان خود منتقل کنند.
در این میان، به آسیبهایی خواهیم پرداخت که در این فرایند فراسوی نهاد خانواده قرار دارد.شناخت این راهکارها و آسیبها، به خانوادهها کمک میکند تا بتوانند محبت اهلبیت را با تأثیرگذاری بیشتری به فرزندان خود هدیه دهند و نیکبختی دنیوی و اخروی آنها را تضمین کنند.
در این نوشتار، نقش خانواده را در فرایند انتقال محبت امام زمان(عج) باز میگوییم و راهکارهایی را بررسی خواهیم کرد که خانواده باید در پیشگیرد تا بتواند محبت امام زمان(عج) را به فرزندان خود منتقل کنند.
در این میان، به آسیبهایی خواهیم پرداخت که در این فرایند فراسوی نهاد خانواده قرار دارد.شناخت این راهکارها و آسیبها، به خانوادهها کمک میکند تا بتوانند محبت اهلبیت را با تأثیرگذاری بیشتری به فرزندان خود هدیه دهند و نیکبختی دنیوی و اخروی آنها را تضمین کنند.
اهداف
مطالبی در بحث ضرورت انتقال محبت بیان شد:ه که اهداف را نیز تا حدی روشن میکند، ولی به طور مشخص اهداف ذیل را در طرح این موضوع میتوان برشمرد:
1. خانوادهها به یکی از مهمترین وظایف خویش در امر تربیت فرزندان (أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ القرآنِ[1] ( کنزالعمال، ج16، ص456)) بپردازند که متأسفانه پرداختن به مشکلات زندگی و تلاش برای رفاه و لذت بیشتر، بسیاری از والدین را از وظایف مهم تربیتی دور کرده است. آشنا کردن والدین با این وظیفه، و معرفی کردن راهکارهای عملی به آنها که در بحث راهکارها میآید.
2. پرورش نسلی منتظر که در سایه محبت به حضرت، زمینه ظهور را فراهم آورند.
3. مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب که تمام توجهاش به عشقهای زودگذر به انسان، لوازم، لباس و... است و جایگزین کردن عشق و محبت به حضرت که تمام ویژگیهای معشوق حقیقی را داراست.
4. ارائه راهکاری آسان و کارآمد به والدین برای انتقال محبت حضرت تا زمینه انتقال دیگر ارزشهای دینی و هنجارهای رفتاری در فرزندان نیز فراهم آید.
5. جلوگیری از گرایش شدید مراکز مشاوره به سمت و سوی راهکارهای غیربومی و دینی برای برطرف ساختن مشکلات تربیتی و ارائه راهحلی آسان و عملی که با آموزههای دینی همآهنگ باشد. متأسفانه در برخی مراکز مشاوره خانواده، گاه راهحلهایی برای رفع مشکلات تربیتی فرزندان ارائه میشود که نه با فرهنگ دینی و نه با فرهنگ بومی ما همآهنگی دارد.
6. شواهد متعددی نشان میدهد که بسیاری از انسانها در سرتا سر دنیا، تشنه معارف دینی و الهی هستند. این مسئله، از گریز از فرهنگ مادی غرب سرچشمه میگیرد که با فطرت انسانها ناسازگار است و نمیتواند نیازهای وجودی آنها را برطرف سازد.
ازاینرو، روز به روز به تعداد افرادی که خواهان راهکارهای دینی در اداره جامعه، خانواده و... هستند، افزوده میشود. از طرفی ما وظیفه داریم پاسخی به آن نیازها بدهیم؛ لذا این نوشته میتواند بخشی از نیازها را برآورده سازد و دستکم دری به روی بسیاری از تشنگان باز کند و آنها رابه تفکر و تأمل وادارد که خانواده اسلامی، چه توانایی هایی برای تربیت فرزندان دارد. در حقیقت این نوشته، الگویی عملی و کارآمد را پیش روی آنها قرار میدهد.
ضرورت انتقال محبت اهلبیت: به فرزندان
از جمله ویژگیهای هر مقالهای آن است که بر اساس اولویتبندی مسائل و مشکلات، به حل مسئله و مشکلها بپردازد.
در هر جامعهای، مسائل و معضلات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها حساستر و مبناییتر است. ابتدا آنها را باید حل کرد، سپس به سراغ بقیه رفت. در این بخش، به ضرورت پرداختن به این موضوع میپردازیم.
1. اهمیت و نقش محبت اهلبیت: و سعادتمندی انسانها:
بر اساس جهانبینیما، در ورای این دنیا، آخرتی در پیش است که نیکبختی ما در آنجا، در همین دنیا رقم میخورد.
پس این ما هستیم که میتوانیم آیندهای روشن و پر از نیکی برای خودمان آماده کنیم. بر اساس مبانی دینی، محبت اهلبیت: و ارادت به ایشان، از جمله راههای میانبُر و سریع برای رسیدن به سعادت اخروی است.
چه بسا بتوان ادعا کرد که اگر محبت اهلبیت در دل کسی نباشد، بعید است بتواند در آخرت نجات یابد؛ البته حساب جاهل قاصر جداست؛ یعنی کسی که نمیداند و زمینه برایش فراهم نیست.
از میان روایات متعدد، به چند مورد اشاره میکنیم:
الف) زمخشری از مفسران اهلسنت، در تفسیر معروف خود به نام الکشاف در ذیل آیه ﴿قُل لَّا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[2] میفرماید:
عن النبیِ[6] إنه قال: من مات علی حبِّ آل محمد مات شهیداً، ألا و من مات علی حب آل محمدٍ مات مغفوراً له، ألا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً... ؛ [3]
پیامبر6 فرمودند: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید است، آمرزیده میشود، توبهکننده به شمار میآید، با ایمان کامل مرده است، ملک الموت او را به بهشت بشارت میدهد و... .ب)
پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
[دوستی من] و اهلبیتم، در هفت منزل سخت و خطرناک برای شما سودمند است: هنگام مرگ، در قبر، هنگام نشور، هنگام حساب و کتاب، نزد میزان و هنگام عبور از صراط. [4]
شاید بر همین اساس، یکی از وظایف والدین، انتقال محبت اهل بیت: به فرزندان شمرده شده است؛ چنانکه علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میفرماید: فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید:
دوستی پیامبرتان، محبت اهلبیت او و قرائت قرآن.
حال که محبت اهلبیت اینقدر مهم است و نقش مهمی در رستگاری انسانها دارد،ضرورت دارد والدین و نظام تربیتی ـآموزشی جامعه ما، تلاشی دو چندان برای انتقال این محبت به فرزندان از خود نشان دهند.
2. مانع انجام دادن ناهنجاری های اجتماعی و فردی
سالانه هزینه های مالی و زمانی بسیاری در جوامع و خانوادهها، صرف کنترل نابسامانی های اخلاقی و اجتماعی میشود که نتایج آن معمولاً چندان رضایت بخش نیست؛ مثل برخورد با مجرمان، تقویت پلیس، زندان، جریمه و... . در جوامع غربی عموماً کنترل بیرونی شدید است و افراد از ترس قانون، جرئت خلاف ندارند یا کمتر خلاف می کنند؛ اما وقتی کنترل برداشته شود، آمار جرایم بالا میرود.
در مکتب اسلام، گرچه برای جلوگیری از انحرافات به کنترل بیرونی مثل حد، قصاص، امر به معروف و نهی از منکر و... اشاره شده، عمده توجه به کنترل درونی است؛ یعنی افراد باید طوری تربیت شوند که مانع درونی در خودشان بیابند و حتی در نبود ناظر بیرونی، مرتکب خطا نشوند. محبت اهل بیت:، به ویژه محبت وجود حضرت ولی عصر(عج)، یکی از عوامل عمده در ترک اعمال ناشایست است؛ چراکه وقتی انسان به حضرت محبت داشت، سعی می کند از اعمالی که این محبت را از بین می برد بپرهیزد و هم آهنگ با میل محبوب خود حرکت کند.
بنابراین، اگر عشق و محبت به حضرت حجت(عج) در سطح خانوادهها و جامعه گسترش یابد، بسیاری از معضلات اجتماعی و فردی حل خواهد شد و لازم نیست هزینه های گزافی صرف جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی شود.
3. از منتظران شدن:
ما به منتظر بودن مأمور شده ایم. امام علی(ع) می فرماید:
انْتَظَرُوا الْفَرَجَ... فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛[5]
منتظر فرج باشید و بدانید که محبوب*ترین اعمال نزد خدا، انتظار فرج است.
از طرفی، انتظار، صرف ادعا نیست، بلکه امری است مشکل. امیر مؤمنان می فرماید: کسی که منتظر امر ماست، مثل شهیدی است که در خون خود شناور است.[6] بنابراین، باید در عمل ثابت کرد که منتظر هستیم؛ مثل شهیدی که عملاً وارد عرصه جهاد می شود و سختی ها را تحمل می کند.
به نظر می رسد یکی از راه های اثبات ادعای منتظر بودن، انتقال محبت حضرت به فرزندان است (صداقت در انتظار)؛ به طوری که این جزء برنامه زندگی باشد و در رأس نیازهای فرزندان بدان توجه شود. در آن صورت، از برکات دعای امام صادق(ع) بهره مند خواهیم شد که فرمود: خداوند بند ای را رحمت کند که ما را نزد مردم محبوب سازد.[7]
4. محبت، زمينه پذيرش ديگر احكام و اخلاق ديني
از راه محبت اهل بيت، به ويژه حضرت امام زمان (عج) ميتوان ديگر احكام ديني و آموزههاي اخلاقي را به فرزندان منتقل كرد؛ چون وقتي امام خوبيها نزد آنها محبوب شد، در عمل به سوي او گرايش مييابند و او را الگو و مرجع خود قرار ميدهند. اين از ويژگيهاي انسان است كه اگر كسي نزد او محبوب شد، سعي ميكند در گفتار و رفتار به او توجه كند واز او الگو گيرد. شايد حضرت علي (ع) بر اساس همين نكته ميفرمايد:
مَن أحَبَّ شيئاً لَهِجَ بذكرِه: [8]
كسي كه چيزي را دوست داشته باشد، همواره به ياد اوست.
بنابراين، محبت حضرت، بستري فراهم ميآورد كه فرزندان به سمت خوبيها گرايش يابند.
5. اهميت خانواده
الف) خانواده، نخستين كانون و مدرسهاي است كه فرزند بيشترين روزهاي عمر كودكي خود را در آن ميگذراند (مدت زمان ارتباط).
ب) فرزند، بهترين دوران عمر تربيتي را در خانواده ميگذارد. حضرت علي (ع) فرموده است:
قلب نونهال، مثل زمين خالي ميماند كه هر چه در آن بكاري ميپذيرد. [9]
ج) بهترين نوع ارتباط در خانواده حاكم است (عاطفهمحوري).
با توجه به اهميت شگفت خانواده و وجود زمينه در فرزند، شايسته است خانوادهها و والدين در تربيت ديني فرزند كه انتقال محبت حضرت حجت يكي از مصاديق آن است، بسيار بكوشند.
6. نجات خانواده از آسيبها
فرهنگ غرب كه رفاه و لذت فردي را اصل ميداند، باعث شده خانواده در معرض فروپاشي قرار بگيرد. اين مسئله، مهمترين دليل بالا رفتن آمار طلاق در كشورهاي غربي است. از طرفي، سرعت ارتباطات و انتقال فرهنگها، باعث شده اين فرهنگ به كشورهاي اسلامي نيز سرايت كند، و در نتيجه، خانواده جايگاه والاي خود (يعني اساسيترين بنيان در اسلام كه در روايات به آن اشاره شده) را كمي از دست بدهد.
از پيامدهاي اين مسئله، بازماندن والدين از تربيت فرزندان است؛ چون در پرتو تفكر غربي، پرداختن به جسم فرزند در اولويت قرار ميگيرد، و به تبع آن، مشكلات ناشي از كمبودهاي تربيتي دامنگير خانواده و خود فرزندان ميشود. اما انتقال محبت حضرت به فرزاندان، هم فضا خانه را نوراني و خوشبو ميكند، هم پايههاي خانواده را مستحكم ميسازد و هم آينده خانواده فرزندان را بيمه ميكند.
7. نياز خانوادهها
بسياري از والدين در امر تربيت فرزندان به مشكل برخورند. نشانه وجود اين مشكلات، فراواني مراكز مشاوره در سطح كشور، پرداختن مراكز ارتباطي و رسانهاي به اي مهم و نيز چاپ كتابها و مقالههاي علمي فراوان دراينباره است. به جرئت ميتوان ادعا كرد كه اگر والدين بكوشند محبت اهل بيت (ع)، به ويژه حضرت مهدي (عج) را از راه صحيح به فرزندان خود انتقال دهند.
بسياري از مشكلات تربيتي فرزندان را حل خواهند كرد و نيازي به اضطراب، دغدغه خاطر و صرف هزينههاي فراوان نخواهند داشت. البته راه صحيح تربيت و انتقال محبت مهم است كه در بخش راهكارها به آن خواهيم پرداخت.
مفاهيم كليدي
براي روشن شدن فضاي مفهومي بحث، لازم است چند واژه كليدي را تعريف كنيم:
خانواده: جامعهشناسان، خانواده را بر گروهي از انسانها اطلاق ميكنند كه از راه خون، زناشويي يا فرزندپذيري با يكديگر ارتباط مييابند و طي يك دوره زماني نامشخص با هم زندگي ميكنند. [10]
خانواده، اولين و كوچكترين جامعهاي است كه افراد در آن پرورش مييابند و نيروهاي دروني و استعدادهاي طبيعي خود را شكوفا ميسازد. خانواده، آمادهگاهي براي ورود بهتر و موفقتر به جامعه بزرگ انساني است. بيشك عوامل بسياري در شكل دهي به شخصيت انسان مؤثر است؛ محيط طبيعي، وراثت، جامعه و...؛ اما در اين ميان، نقش خانواده برجستگي ويژهاي دارد.
بخش مهمي از شخصيت انسان در خانواده شكل ميگيرد و گزافه نيست اگر بگوييم پايههاي خوشبختي و بدبختي هر فرد در جامعه كوچك خانواده بنا نهاده ميشود. انسانها، الفباي زندگاني و چگونه زيستن را ابتدا از خانواده ميآموزند و اين از واقعيت دور نيست؛ زيرا بخش زيادي از دوران شكلگيري شخصيت انسان (دوران كودكي) در ارتباط با عضاي خانواده سپري ميشود.
از نظر جامعهشناسان، خانواده دو گونه است: خانواده گسترده و خانواده هستهاي. خانواده گسترده، بر رابطه تعداد گستردهاي از افراد و گروهي مركّب از سه نسل يا بيشتر مبتني است كه در يك مسكن يا در نزديكي همزندگي ميكنند. [11] خانواده هستهاي، به يك واحد خانوادگي بنيادي كه از همسر، شوهر و فرزندانشان تركيب شده، اطلاق ميشود. [12]
ادامه دارد.........
از جمله ویژگیهای هر مقالهای آن است که بر اساس اولویتبندی مسائل و مشکلات، به حل مسئله و مشکلها بپردازد.
در هر جامعهای، مسائل و معضلات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها حساستر و مبناییتر است. ابتدا آنها را باید حل کرد، سپس به سراغ بقیه رفت. در این بخش، به ضرورت پرداختن به این موضوع میپردازیم.
1. اهمیت و نقش محبت اهلبیت: و سعادتمندی انسانها:
بر اساس جهانبینیما، در ورای این دنیا، آخرتی در پیش است که نیکبختی ما در آنجا، در همین دنیا رقم میخورد.
پس این ما هستیم که میتوانیم آیندهای روشن و پر از نیکی برای خودمان آماده کنیم. بر اساس مبانی دینی، محبت اهلبیت: و ارادت به ایشان، از جمله راههای میانبُر و سریع برای رسیدن به سعادت اخروی است.
چه بسا بتوان ادعا کرد که اگر محبت اهلبیت در دل کسی نباشد، بعید است بتواند در آخرت نجات یابد؛ البته حساب جاهل قاصر جداست؛ یعنی کسی که نمیداند و زمینه برایش فراهم نیست.
از میان روایات متعدد، به چند مورد اشاره میکنیم:
الف) زمخشری از مفسران اهلسنت، در تفسیر معروف خود به نام الکشاف در ذیل آیه ﴿قُل لَّا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[2] میفرماید:
عن النبیِ[6] إنه قال: من مات علی حبِّ آل محمد مات شهیداً، ألا و من مات علی حب آل محمدٍ مات مغفوراً له، ألا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً... ؛ [3]
پیامبر6 فرمودند: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید است، آمرزیده میشود، توبهکننده به شمار میآید، با ایمان کامل مرده است، ملک الموت او را به بهشت بشارت میدهد و... .ب)
پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
[دوستی من] و اهلبیتم، در هفت منزل سخت و خطرناک برای شما سودمند است: هنگام مرگ، در قبر، هنگام نشور، هنگام حساب و کتاب، نزد میزان و هنگام عبور از صراط. [4]
شاید بر همین اساس، یکی از وظایف والدین، انتقال محبت اهل بیت: به فرزندان شمرده شده است؛ چنانکه علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میفرماید: فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید:
دوستی پیامبرتان، محبت اهلبیت او و قرائت قرآن.
حال که محبت اهلبیت اینقدر مهم است و نقش مهمی در رستگاری انسانها دارد،ضرورت دارد والدین و نظام تربیتی ـآموزشی جامعه ما، تلاشی دو چندان برای انتقال این محبت به فرزندان از خود نشان دهند.
2. مانع انجام دادن ناهنجاری های اجتماعی و فردی
سالانه هزینه های مالی و زمانی بسیاری در جوامع و خانوادهها، صرف کنترل نابسامانی های اخلاقی و اجتماعی میشود که نتایج آن معمولاً چندان رضایت بخش نیست؛ مثل برخورد با مجرمان، تقویت پلیس، زندان، جریمه و... . در جوامع غربی عموماً کنترل بیرونی شدید است و افراد از ترس قانون، جرئت خلاف ندارند یا کمتر خلاف می کنند؛ اما وقتی کنترل برداشته شود، آمار جرایم بالا میرود.
در مکتب اسلام، گرچه برای جلوگیری از انحرافات به کنترل بیرونی مثل حد، قصاص، امر به معروف و نهی از منکر و... اشاره شده، عمده توجه به کنترل درونی است؛ یعنی افراد باید طوری تربیت شوند که مانع درونی در خودشان بیابند و حتی در نبود ناظر بیرونی، مرتکب خطا نشوند. محبت اهل بیت:، به ویژه محبت وجود حضرت ولی عصر(عج)، یکی از عوامل عمده در ترک اعمال ناشایست است؛ چراکه وقتی انسان به حضرت محبت داشت، سعی می کند از اعمالی که این محبت را از بین می برد بپرهیزد و هم آهنگ با میل محبوب خود حرکت کند.
بنابراین، اگر عشق و محبت به حضرت حجت(عج) در سطح خانوادهها و جامعه گسترش یابد، بسیاری از معضلات اجتماعی و فردی حل خواهد شد و لازم نیست هزینه های گزافی صرف جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی شود.
3. از منتظران شدن:
ما به منتظر بودن مأمور شده ایم. امام علی(ع) می فرماید:
انْتَظَرُوا الْفَرَجَ... فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛[5]
منتظر فرج باشید و بدانید که محبوب*ترین اعمال نزد خدا، انتظار فرج است.
از طرفی، انتظار، صرف ادعا نیست، بلکه امری است مشکل. امیر مؤمنان می فرماید: کسی که منتظر امر ماست، مثل شهیدی است که در خون خود شناور است.[6] بنابراین، باید در عمل ثابت کرد که منتظر هستیم؛ مثل شهیدی که عملاً وارد عرصه جهاد می شود و سختی ها را تحمل می کند.
به نظر می رسد یکی از راه های اثبات ادعای منتظر بودن، انتقال محبت حضرت به فرزندان است (صداقت در انتظار)؛ به طوری که این جزء برنامه زندگی باشد و در رأس نیازهای فرزندان بدان توجه شود. در آن صورت، از برکات دعای امام صادق(ع) بهره مند خواهیم شد که فرمود: خداوند بند ای را رحمت کند که ما را نزد مردم محبوب سازد.[7]
4. محبت، زمينه پذيرش ديگر احكام و اخلاق ديني
از راه محبت اهل بيت، به ويژه حضرت امام زمان (عج) ميتوان ديگر احكام ديني و آموزههاي اخلاقي را به فرزندان منتقل كرد؛ چون وقتي امام خوبيها نزد آنها محبوب شد، در عمل به سوي او گرايش مييابند و او را الگو و مرجع خود قرار ميدهند. اين از ويژگيهاي انسان است كه اگر كسي نزد او محبوب شد، سعي ميكند در گفتار و رفتار به او توجه كند واز او الگو گيرد. شايد حضرت علي (ع) بر اساس همين نكته ميفرمايد:
مَن أحَبَّ شيئاً لَهِجَ بذكرِه: [8]
كسي كه چيزي را دوست داشته باشد، همواره به ياد اوست.
بنابراين، محبت حضرت، بستري فراهم ميآورد كه فرزندان به سمت خوبيها گرايش يابند.
5. اهميت خانواده
الف) خانواده، نخستين كانون و مدرسهاي است كه فرزند بيشترين روزهاي عمر كودكي خود را در آن ميگذراند (مدت زمان ارتباط).
ب) فرزند، بهترين دوران عمر تربيتي را در خانواده ميگذارد. حضرت علي (ع) فرموده است:
قلب نونهال، مثل زمين خالي ميماند كه هر چه در آن بكاري ميپذيرد. [9]
ج) بهترين نوع ارتباط در خانواده حاكم است (عاطفهمحوري).
با توجه به اهميت شگفت خانواده و وجود زمينه در فرزند، شايسته است خانوادهها و والدين در تربيت ديني فرزند كه انتقال محبت حضرت حجت يكي از مصاديق آن است، بسيار بكوشند.
6. نجات خانواده از آسيبها
فرهنگ غرب كه رفاه و لذت فردي را اصل ميداند، باعث شده خانواده در معرض فروپاشي قرار بگيرد. اين مسئله، مهمترين دليل بالا رفتن آمار طلاق در كشورهاي غربي است. از طرفي، سرعت ارتباطات و انتقال فرهنگها، باعث شده اين فرهنگ به كشورهاي اسلامي نيز سرايت كند، و در نتيجه، خانواده جايگاه والاي خود (يعني اساسيترين بنيان در اسلام كه در روايات به آن اشاره شده) را كمي از دست بدهد.
از پيامدهاي اين مسئله، بازماندن والدين از تربيت فرزندان است؛ چون در پرتو تفكر غربي، پرداختن به جسم فرزند در اولويت قرار ميگيرد، و به تبع آن، مشكلات ناشي از كمبودهاي تربيتي دامنگير خانواده و خود فرزندان ميشود. اما انتقال محبت حضرت به فرزاندان، هم فضا خانه را نوراني و خوشبو ميكند، هم پايههاي خانواده را مستحكم ميسازد و هم آينده خانواده فرزندان را بيمه ميكند.
7. نياز خانوادهها
بسياري از والدين در امر تربيت فرزندان به مشكل برخورند. نشانه وجود اين مشكلات، فراواني مراكز مشاوره در سطح كشور، پرداختن مراكز ارتباطي و رسانهاي به اي مهم و نيز چاپ كتابها و مقالههاي علمي فراوان دراينباره است. به جرئت ميتوان ادعا كرد كه اگر والدين بكوشند محبت اهل بيت (ع)، به ويژه حضرت مهدي (عج) را از راه صحيح به فرزندان خود انتقال دهند.
بسياري از مشكلات تربيتي فرزندان را حل خواهند كرد و نيازي به اضطراب، دغدغه خاطر و صرف هزينههاي فراوان نخواهند داشت. البته راه صحيح تربيت و انتقال محبت مهم است كه در بخش راهكارها به آن خواهيم پرداخت.
براي روشن شدن فضاي مفهومي بحث، لازم است چند واژه كليدي را تعريف كنيم:
خانواده: جامعهشناسان، خانواده را بر گروهي از انسانها اطلاق ميكنند كه از راه خون، زناشويي يا فرزندپذيري با يكديگر ارتباط مييابند و طي يك دوره زماني نامشخص با هم زندگي ميكنند. [10]
خانواده، اولين و كوچكترين جامعهاي است كه افراد در آن پرورش مييابند و نيروهاي دروني و استعدادهاي طبيعي خود را شكوفا ميسازد. خانواده، آمادهگاهي براي ورود بهتر و موفقتر به جامعه بزرگ انساني است. بيشك عوامل بسياري در شكل دهي به شخصيت انسان مؤثر است؛ محيط طبيعي، وراثت، جامعه و...؛ اما در اين ميان، نقش خانواده برجستگي ويژهاي دارد.
بخش مهمي از شخصيت انسان در خانواده شكل ميگيرد و گزافه نيست اگر بگوييم پايههاي خوشبختي و بدبختي هر فرد در جامعه كوچك خانواده بنا نهاده ميشود. انسانها، الفباي زندگاني و چگونه زيستن را ابتدا از خانواده ميآموزند و اين از واقعيت دور نيست؛ زيرا بخش زيادي از دوران شكلگيري شخصيت انسان (دوران كودكي) در ارتباط با عضاي خانواده سپري ميشود.
از نظر جامعهشناسان، خانواده دو گونه است: خانواده گسترده و خانواده هستهاي. خانواده گسترده، بر رابطه تعداد گستردهاي از افراد و گروهي مركّب از سه نسل يا بيشتر مبتني است كه در يك مسكن يا در نزديكي همزندگي ميكنند. [11] خانواده هستهاي، به يك واحد خانوادگي بنيادي كه از همسر، شوهر و فرزندانشان تركيب شده، اطلاق ميشود. [12]
ادامه دارد.........
نظرات شما عزیزان: